کد خبر: 1450618
تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۴
در شماره جدید «تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی»؛

بررسی نقش آموزه قرآنی «امت اسلامی» در فرآیند ساخت تمدن اسلامی

گروه اندیشه: مولف یکی از مقالات شماره ۱۵ فصلنامه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی کوشیده است تا با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با استناد به مؤلفه‌های امت از منظر قرآن به تبیین مفهوم و نقش امت در فرآیند ساخت تمدن اسلامی بپردازد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، به عقیده نویسندگان مقاله «آموزه امت اسلامی در قرآن و بازاندیشی در قابلیت‌های فرهنگی و تمدنی آن»، امیرمحسن عرفان و علی بیات، تاکنون موضوع «امت» و «امت اسلامی» بیشتر با رویکرد علوم اجتماعی مورد توجه بوده و کمتر از منظر فرهنگی و تمدنی به آن پرداخته شده است.
آنان از همین رو کوشیده‌اند تا در مقاله خود با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با استناد به مؤلفه‌های امت از منظر قرآن به تبیین مفهوم و نقش امت در فرآیند ساخت تمدن اسلامی بپردازند تا وانمایند که این نظریه چه قابلیت‌ها و ظرفیت‌هایی در باروری فرهنگی و نیز تمدن‌سازی دارد.
نویسندگان مقاله همچنین با محور قرار دادن «مدینة‌النبی» و دوره رشد و شکوفایی تمدن اسلامی به عنوان صورت تاریخی، آن‌ها را اساس تحلیل خود برای کشف ظرفیت‌های فرهنگی و تمدنی آموزه «امت اسلامی» و کارکردهای هویت‌بخش آن قرار داده‌اند.
بر اساس نتایج این پژوهش، انسجام و همبستگی وثیق اجتماعی، آرمان‌سازی برای تحولات اجتماعی و کارکردهای هویت‌بخش قابلیت‌ها و ظرفیت‌های فرهنگی و تمدنی این آموزه است و از جمله یافته‌های دیگر این تحقیق در قابلیت‌ها و کارکردهای هویت‌بخش آموزه امت اسلامی است که از نظر نویسندگان مقاله عبارتند از «ایجاد عقیده مشترک»، «همسویی در اراده و اندیشه اقوام و ملل»، «درانداختن آیین‌های همگانی»، «نفی مرزبندی‌های قبیله‌ای، اجتماعی، قومی و نژادی» و «یکسان‌سازی و تمایزسازی توأمان».

دیگر مقالات شماره 15 فصلنامه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی
بنا بر این گزارش، «نقش قضات ایرانی در ترویج تشیع در هند: دوره گورکانیان» از علی بابایی سیاب و حمید حاجیان‌پور، «پروانگی در تشکیلات حکومتی سلجوقیان روم» از سیداحمدرضا خضری و طاهر بابایی، «میلادنگاری در سه قرن نخست با تکیه بر نقش اصحاب امامان(ع)» از حسین حسینیان مقدم، «جایگاه امور فرامادی در تحلیل فتوحات مسلمانان در ایران» از مجید حاجی‌بابایی و علی زارعی، «زمینه‌ها و علل موفقیت گردانندگان سقیفه در تصاحب منصب خلافت» از محمود مطهری‌نیا دیگر مقالات شماره 15 فصلنامه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی است.
در ادامه چکیده این مقالات را می‌خوانید:
نقش قضات ایرانی در ترویج تشیع در هند: دوره گورکانیان
از ابتدای قرن هفتم هجری بر اثر مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از حمله مغول‌ها به ایران، مهاجرت گسترده ایرانیان به هند آغاز گردید. با روی کار آمدن دولت صفوی و قدرت‌یابی امپراطوری گورکانی در هند، جمع کثیری (ازجمله قضات شیعی) از ایران به هند مهاجرت نمودند که از طرف سلاطین گورکانی به مناصب مهم (قضایی) گماشته می‌شدند. پرسشی که درصدد پاسخگویی بدان هستیم، بررسی نقش قضات ایرانی در ترویج تشیع اثنی‌عشری در هند دوره گورکانی است. حوزه جغرافیایی مورد بررسی در این مقاله منطقه شمالی شبه قاره شامل شهرهایی چون دهلی، کشمیر، لکهنو و لاهور در پاکستان امروزی است که امروزه نیز شیعیانی را در خود جای داده است. به‌نظر می‌رسد این افراد به طرق مختلفی چون اشتغال به مناصب کلیدی و استفاده از اختیارات ناشی از آنها، تربیت شاگردان، و نگارش آثار متعدد در زمینه‌های فقهی، کلامی، ... توانستند رسالت خویش را به‌‌درستی انجام دهند. نتیجه این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی نشان می‌دهد که ورود مذهب تشیع به هند، از طریق فرهیختگانی از علمای شیعی صورت پذیرفته است.
پروانگی در تشکیلات حکومتی سلجوقیان روم
«پروانگی» منصبی برجسته در تشکیلات سلجوقیان روم (حک: 707 ـ 473 ق) بود که تنها در این دولت، جایگاه والایی یافت و برای مدتی توانست فراتر از اقتدار همه مناصب دستگاه حکومتی ظاهر شود. شرایط حاکم بر دیوان‌سالاری سلجوقیان روم سبب شده بود تا پیچیدگی‌ها و درآمیختگی‌های بسیاری از حیث وظایف و اختیارات پروانگی با سایر مناصب پدید آید؛ به همین سبب پژوهش معتنابه درباره وظایف و اختیارات پروانگی کمتر صورت پذیرفته است. این پژوهش، با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع، مآخذ و پژوهش‌های تاریخی سامان داده شده و در گام نخست، پروانه و پروانگی را از نظر لغوی بررسی کرده، آنگاه با گزارشی مختصر درباره اصطلاح پروانه در دیوان‌سالاری سایر دولت‌های مسلمان، وارد بحث اصلی شده و درنهایت، پروانگان، وظایف، اختیارات و عملکرد آنان واکاوی کرده و به جایگاه پروانگی در میان سایر مناصب عهد سلجوقیان روم پرداخته است.
میلادنگاری در سه قرن نخست با تکیه بر نقش اصحاب امامان(ع)
«مولدنگاری» شاخه‌ای از تاریخ‌نگاری اسلامی است که اصحاب امامان(ع) آن را در قرن دوم و به‌دنبال تحولات سیاسی ـ فکری بنیان نهادند. اصحاب امامان(ع) در سیره نبوی و سیره اهل‌بیت(ع) کتب متعددی با ریزموضوعاتی متنوع نگاشته‌اند؛ اما به‌رغم تجربه‌ای که در نگارش سیره نبوی وجود داشت، سیره جامعی از همه امامان(ع) در عصر خود ایشان تدوین نکردند. در این میان برخی مولدنگاری‌ها ـ بدون آنکه شرح حال کاملی از زندگانی آنان به‌دست دهد ‌ـ به لحاظ زمانی جامع و شامل همه امامان(ع) می‌شود. در این شاخه بررسی ولادت افراد مورد توجه قرار گرفت، اما به‌تدریج سامان و ارتقا یافت، رویکردها و کارکردهای متنوعی پیدا کرد و در عرض خود شاخه مستقلی به‌نام «وفات‌نگاری» را تولید نمود. این دو شاخه در ابتدا دوشادوش هم حرکت کردند، اما وفات‌نگاری شتاب گرفت، سیر تکاملی خود را پیمود تا آنکه ابن‌خلکان با نگارش کتاب وفیات الاعیان نقطه عطفی در آن ایجاد کرد. این نوشتار درصدد بررسی پیدایی، گسترش و سیر تاریخی مولدنگاری اصحاب امامان(ع) و تحلیل علل رویکرد و تحولات درونی آن است.
جایگاه امور فرامادی در تحلیل فتوحات مسلمانان در ایران
مسئله فتح ایران توسط مسلمانان، از مسائلی است که هنوز ابعاد آن به‌طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته است. پرسش‌های بسیاری درباره این فتوحات وجود دارد. یکی از پرسش‌ها چرایی سقوط زودهنگام دولت ساسانی و نوع واکنش جامعه ایرانی به این مسئله است. این نوشتار تلاش می‌کند تا از منظری جدید موضوع را بررسی کند. مفروض این نوشتار این است که در کنار عوامل سیاسی و اقتصادی، نوعی از ذهینت‌سازی و باور عمومی در دو سوی ماجرا در چگونگی و سرعت فتوحات اثر داشته است. در این نوشتار تلاش می‌شود با خوانش دوباره متون تاریخی و با روش توصیفی ‌ـ تحلیلی، فضای ذهنی کسانی که درگیر فتوح بوده‌اند بازسازی شود؛ به‌ویژه، سویه ایرانی، مورد توجه بیشتر قرار گرفته است و نشان داده می‌شود که چگونه باورهای ماوراءالطبیعی باعث انگیزه بیشتر یا کمتر در جنگ شده است.
زمینه‌ها و علل موفقیت گردانندگان سقیفه در تصاحب منصب خلافت
جانشینی پیامبر(ص) از قرن‌ها پیش مورد بحث و گفتگو میان مسلمانان بوده و در این میان شیعه دلایل محکم و متقنی در اثبات باور مبنی بر نص و جانشینی علی(ع) ارائه کرده است. در خدشه به این باور و تواتر غدیر مخالفان تشیع می‌گویند: «اگر چنین است که هزاران صحابه در غدیرخم حضور داشتند و همه شنیدند که رسول خدا(ص) علی(ع) را به‌عنوان جانشین خود بعد از وفاتش تعیین کرد؛ پس چرا از هزاران صحابه یکی نیامد و به خاطر غصب شدن حق علی(ع) اعتراض نکرد.» در نوشتار حاضر با استناد منابع تاریخی و گاه منابع حدیثی و از منظرهای مدیریتی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی به بررسی دلایل موفقیت گردانندگان سقیفه در تصاحب منصب جانشینی رسول خدا(ص) می‌پردازیم.

captcha