به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، عاشورای محرم سال 61، سرخترین روز تاریخ فرامیرسد. حسین (ع) که سحرگاه در خواب فرو رفته بود، چون بیدار شد، فرمود «در خواب سگانی را دیدم که به من حمله میکردند تا مرا پاره پاره کنند و در میان آنها سگی دو رنگ را دیدم که نسبت به من از دیگر سگان وحشیتر و خون آشامتر بود. گمان میکنم آنکه مرا خواهد کشت مردی پیس است. در ادامه خواب، رسول خدا(ص) را دیدم که به من فرمود: فرزندم تو شهید آل محمدی و امشب به هنگام افطار نزد من خواهی بود.
نماز صبح عاشورا به امامت اباعبداللهالحسین(ع) اقامه میشود. ایشان پس از اقامه نماز خطاب به اصحاب خود میفرمایند «خدای عزو جل به شهادت من و شما فرمان داده است. بر شما باد که صبر و شکیبایی را پیشه خود سازید».
از سوی دیگر عمرسعد لشکریان خود را به سمت خیمههای حسینی حرکت داد و خیمهها را محاصره کرد. خندقی که شب گذشته حفر شده بود مانع از پیشروی عمر سعد شد.
امام حسین(ع) برای آگاه سازی افرادی که در جبهه مقابل قرار گرفتهاند خطبه خواندند تا مانع از وقوع جنگ شوند. اما دشمن که وعدههای دنیوی عبیدالله گوش یزیدیان را بسته بود.
حربن بن یزید ریاحی که از ابتدا به دستور عبیدالله بن زیاد مأمور متوقف کردن امام حسین(ع) را در کربلا بود، پس از شنیدن خطبههای امام حسین و دیدن بیوفایی کوفیان به میهمان خود، تصمیم گرفت به یاران حسین بپیوندد.
با وجود اینکه عمر سعد به خیمهها نزدیک شده بود، اما حسین بن علی (ع) نمیخواست آغازگر جنگ باشد. عمر سعد خود تیری به سمت یاران حسین انداخت و فریاد زد « گواه باشید من اول کسی بودم که تیر انداختم».
پس از عمر، لشکر ابنسعد یاران حسین را با تیرهای خود مورد حمله قرار دادند. امام(ع) نیز فرمود: « یاران من! به پا خیزید و به سوی مرگ بشتابید، خدا شما را بیامرزد». در این حمله، بیش از 40 نفر از یاران حسین به شهادت رسیدند.
پس از آن بود که جنگ تن به تن آغاز شد و اولین شخصی که از سوی اباعبداللهالحسین (ع) وارد میدان شد، حر بن یزید ریاحی بود.
ابوثمامه صیداوی به امام(ع) میگوید: موقع نماز ظهر است و ما دوست داریم آخرین نمازمان را به امامت حسین بخوانیم. پس از آنکه امام(ع) با یاران اندکی که برایشان باقی مانده به نماز میایستند، لشکریان ابنسعد تیراندازی را از سر میگیرند. سعید بن عبدالله حنفی و عمرو بن قرظة بن کعب با سپر کردن خود در برابر تیرهای دشمن، از نمازگزاران عاشورایی دفاع میکنند. پس از پایان نماز ظهر عاشورا، این دو سرباز وفادار بر اثر اصابت تیرهای فراوان نقش بر زمین میشوند و به شهادت میرسند.
پس از اقامه نماز ظهر، یاران حسین یکی پس از دیگری به میدان کارزار وارد میشوند. زمانی که دشمن در جنگهای تن به تن ناتوانی خود را در برابر سربازان رشید حسین میبیند، به صورت گروهی یورش میبرد. به این صورت یاران حسین بن علی(ع) را یکی پس از دیگری به شهادت میرساند.
حسین تنها مانده است. وداع آخر ایشان با اهل خیمه انجام میشود. حسین(ع) یکه و تنها در برابر هزاران نفر از شامیان قرار گرفته است. دشمن که توان رویارویی با فرزند برومند علی بن ابیطالب را نداشت، با تمام توان هجوم آورد. نقل شده سربازانی که شمشیر و نیزهای به همراه نداشتند، سنگهای بیابان را روانه حسین کردند.
تیرها، نیزهها، ضربت شمشیرها و زخم سنگها بر جان حسین اثر کرد و پیکر مطهر ایشان نقش بر زمین شد. دشمن از تن نیمهجان حسین نیز میترسید. شمر کار را تمام کرد.
ﺳﻨﺪ ﺭﻭایﺘﺘﻮﻥ کﺠﺎﺳﺖ?