به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) و به نقل از پايگاه اطلاعرسانی معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی، مقالات مندرج در سیونهمين شماره مجله علمی، پژوهشی صحيفه مبين عبارتاند از: «روش قرآن در طرح وقايع و سرگذشتهای تاريخی» اثر «مجيد معارف»، «أثر تحدی القرآن فی تنشيط الدراسات الأدبية الأولی» نوشته «علی صابری»، «جايگاه اشعار و امثال در تفسير تبيان شيخ طوسی» مقالهای از «باقر قربانی زرين»، «رويكرد اسلام به عهد جديد» اثر مشترك «عباس همامی» و «احسان پوراسماعيل»، «كاربرد روشهای معناشناسی در قرآن كريم» مقالهای از «محمدعلی لسانی فشاركی» و «طيبه اكبری راد»، «لهجههای عربی در قرائتهای قرآنی» اثر «قاسم بستانی»، «معانی القرآن الكريم و صوره فی شعر ثلاثة من شعراء الصحوة الإسلامية» نوشته سيد «محمد اميری» و «عبدالغنی ايروانیزاده»، «نقد حديث از ديدگاه امام خمينی (ره)» نوشته «نادعلی عاشوری تلوكی»، «هنر اسلامی و صور مجسم در داستان سليمان (ع) و بلقيس» مقالهای از «يدالله غلامی» و «توسعه معانی كلمات در قرآن با گذر زمان» نوشته «ندا خداشناس فيروز آباد».
در اين بخش به ارائه چكيدهای از اين مقالات میپردازيم:
«روش قرآن در طرح وقايع و سرگذشتهای تاريخی» مقالهای است كه «مجيد معارف» آن را به رشته تحرير در آورده است و معتقد است: «قرآن كريم به عنوان يك متن تاريخی نازل نشده است. تنها اطلاعات مهم و متنوعی از سرگذشتهای پيشينيان و نيز حوادث مهم دوران رسالت را در بر دارد كه در مجموع میتواند به عنوان منبع بسياری از وقايع تاريخی مورد توجه محققان قرار گيرد. با مطالعه سرگذشتهای تاريخی قرآن میتوان به روش ويژهای از سوی قرآن در طرح وقايع تاريخی پی برد. اهم محورهای اين روش، در نقل گزينشی حوادث و رخدادها، توأم بودن علم تاريخ و فلسفه تاريخ، و نيز مدار و محور خاص تاريخ از نظر قرآن، قابل مشاهده است.»
مقاله بعد با عنوان «أثر تحدی القرآن فی تنشيط الدراسات الأدبية الأولی» به زبان عربی توسط «علی صابری» تأليف شد، او مینويسد: «قرآن كريم يكی از عوامل مهم گسترش و پيشرفت مطالعات ادبی در ميان مسلمانان بود اما در صدر اسلام و دوران خلافت امويان مسلمانان كمتر به بيان وجوه اعجاز قرآن پرداختند اما از قرن سوم پس از تشديد مباحث كلامی ادبای اسلامی به كشف اسرار بلاغت قرآن و جنبههای اعجاز آن پرداختند و در اين راستا گروهی بر اين باور بودند كه وجوه بلاغی قرآن در الفاظ آن نهفته است و گروهی ديگر عقيده داشتند كه جنبههای اعجاز قرآن به معانی آن باز میگردد. اين مباحث باعث شد كه دانشمندانی چون «جاحظ»، به عنوان پيشتاز اين قافله، بنای مطالعات ادبی را پیريزی كنند.»
«جايگاه اشعار و امثال در تفسير تبيان شيخ طوسی» عنوان مقاله «باقر قربانی زرين» است كه در آن آمده است، «التبيان فی تفسيرالقرآن» اثر شيخ الطائفه ابوجعفر محمدبن حسن طوسی (385-460 ق) از معتبرترين تفاسير قرآن كريم و نخستين تفسير جامع شيعی است. رويكرد اين تفسير به مسائل ادبی و بلاغی قرآن بسيار حائز اهميت است. در اين ميان اشعار عربی نقشی تعيين كننده در بيان مفاهيم واژگان و تحليل ادبی و بلاغی آيات كريمه قرآن دارد. اين مقاله به جايگاه اشعار و امثال در اين تفسير پرداخته و كاركردهای گوناگون اشعار را مورد بررسی قرار داده است.
«عباس همامی» و «احسان پوراسماعيل» مقالهای مشترك با عنوان «رويكرد اسلام به عهد جديد» نگاشتند كه در آن مقاله آمده است، «در جهان امروز، مسيحيت طرفداران بسياری دارد؛ اينان با مراجعه به كتاب مقدس سعی در شناسايی راه زندگی را دارند؛ اما همواره در تاريخ دين عيسوی (ع) اين پرسش مطرح میشودكه آيا اين كتاب قابل مراجعه است؟ به عبارت ديگر آيا كتاب مقدس آلوده به تحريف شده است؟»
در اين مقاله آمده است: «اين پرسشها، بارها توسط دانشمندان مسيحی پاسخ داده شده است. اما بايد ديد نگاه قرآن به اين مسأله چگونه است؟ و اهل بيت (ع) به عنوان مفسران قرآن به كتاب مقدس چگونه نگريستهاند؟ در اين مقاله میكوشيم مسأله ياد شده را مورد بحث قرار دهيم.»
«كاربرد روشهای معنیشناسی در قرآن كريم» اثری است كه «محمد علی لسانی فشاركی» و «طيبه اكبری راد» مشتركا آنرا خلق كردهاند و معتقد هستند: «فهم درست معنای يك واژه نيازمند استفاده از روشهای گوناگون معنیشناسی است تا به واسطه آن علاوه بر يافتن روابط ميان واحدهای معنايی، به توصيف دقيق از اين روابط نيز دست بيابيم.»
«زمينه تحقيق در معنیشناسی، خود زبان است و معنیشناسی از طريق زبان و با بهرهمندی از مجموعهای از ديدگاه و روشها به دنبال درك معنی است. اين مقاله سعی دارد تا با كمك گرفتن از برخی روشهای معنیشناسی كه در درك معنی كاربرد دارند و با استفاده از روابط معنايی در سطح جمله و همچنين بافت زبانی و يا تقابل معنايی يك واژه با واژههای ديگر، يك شناخت دقيقتر از واژهها را ارائه بدهد.»
«قاسم بستانی» مقاله «لهجههای عربی در قرائتهای قرآنی» را نوشته است كه خلاصهای ازآن از منظر شما میگذرد: «پژوهشهای انجام شده نشان از آن دارد كه قرائتهای قرآنی شديداً متأثر از لهجههای عربی بوده است. اما همچنان پرسشهايی درباره اين واقعيت وجود دارند، از جمله اين اثرپذيری به چه علت و به چه نحوی بوده است؟ لهجههايی كه در قرائتهای قرآنی قابل شناسايی است، كدامند و به چه تعداد هستند؟ ابعاد اين تأثير چيست؟ نظرات موجود در اين باره كدامند؟
در اين مقاله سعی شده تا حد امكان به سؤالات بالا پاسخ داده شده و تصويری روشنتر و دقيقتر از اين تأثيرپذيری و نيز نظرات موجود ارائه شود و در نتيجه رابطه قرائتهای قرآنی با لهجههای عربی و ابعاد آن واضحتر شود.»
مقاله حاضر تاثير قرآن كريم را در اسلوب سه تن از شعرای معاصر عرب، «معروفالرصافی»، «محمدمهدی الجواهری» و «احمد شوقی» مورد بررسی قرار میدهد.
«بديهی است كه قرآن كريم با اسلوب بلاغی و معانی اعتقادی و احكام آسمانيش اعراب را متحير و متعجب ساخت، از اين رو برای پاسداری از آن از هيچ كوششی دريغ نورزيدند. معانی قرآن، ويژه عصر و زمانی خاص نيست چرا كه قانون جاويدان الهی و سازنده فرهنگ و تمدن امت اسلامی و بزرگترين منبع و سرچشمه آن است. پيوند و ارتباط زبان عربی با قرآن بدان سبب كه كتابی است تشريعی، ادبی و در اوج بلاغت، آن را سرچشمهای برای ادبا، شعرا و نويسندگان و خطبا قرار داده است و آنان زيباترين معانی و دل انگيزترين واژهها را از آن وام میگيرند.»
آنچه كه در پاراگراف فوق خوانديد مربوط به مقاله «معانی القرآن الكريم و صوره فی شعر ثلاثه من شعرا الصحوه الاسلاميه» اثر سيد «محمد اميری» و «عبد الغنی ايروانی زاده» به زبان عربی بود.
«نقد حديث از ديدگاه امام خمينی (ره)» نوشته «نادعلی عاشوری تلوكی» است، وی معتقد است: «ترديدی نيست كه بعد مبارزاتی و جهادی امام خمينی (ره)، ابعاد علمی و اجتهادی شخصيت ايشان را به شدت تحتالشعاع قرار داد به گونهای كه شايد برای برخی از دوستان و عاشقان حضرت امام (ره) هم چهره علمی ايشان آنگونه كه بايد شناخته شده نيست. يكی از مهمترين ابعاد شخصيتی ايشان بعد قرآنی و حديثی است كه اميد است تلاشهای گستردهای در جهت معرفی اين بعد از وجود ايشان به عمل آيد. آنچه در اين مقاله به خوانندگان عزيز تقديم میشود بحث و بررسی مختصری است در رابطه با يكی از دهها موضوع مورد بحث در حوزه حديثپژوهی؛ يعنی نقد حديث از ديدگاه حضرت امام (ره) كه اميد است بتوانيم ديدگاه ايشان را همان گونه كه هست درك و عرضه كنيم.»
در مقاله «هنر اسلامی و صور مجسم در داستان سليمان (ع) و بلقيس» اثر «يدالله غلامی» میخوانيم: «چنين نيست كه قرآن كريم آثار هنر تجسمی را ناگفته گذارده باشد. چند مورد از اين گفتنیها به داستان سليمان و بلقيس تعلق دارد. سازههای شگرف سليمانی نمونههايی از بازنمايیهای ديداری در قرآن است. «تخت» نمونه ديگری است كه از نظر هنر و زيبايی كاملاً قابليت تبيين دارد، اعم از تختهای پادشاهی فلسطين و يمن و يا حتی تخت عدن. بدينسان قرآن برای هنرمندان دارای تمثيلهای خيالانگيزی بوده كه به كار آنان آمده، اگرچه صرف نظر از موضوعات كارهای هنری، چگونگی انجام آن به اختيار محدود هنرمند مسلمان انجام شده است.»
«توسعه معانی كلمات در قرآن با گذر زمان» عنوان مقاله «ندا خدا شناس فيروز آبادی» است كه در آن میخوانيم: «يكی از كاربردهای علم وجوه و نظاير در پديده زبانشناختی و فقه اللغه است. دايره اين علم در ابتدا برای شرح و تفسير كلمات وحی، به منظور فهم صحيحتر آن شكل گرفت، ولی در طی چند قرن به گستره علوم گوناگون وارد شد. در اين مقاله تنها به آن بخش از معانی واژهها كه با تفسير همراه است، میپردازيم، و به همين منظور سه واژه قرآنی را مورد بررسی قرار داده ايم. وجوه معنا شايد بتواند، پاسخگوی سريع بخشی از نيازهای مخاطب باشد، همچنين جستوجوی معنای واحد نيز، تا اندازهای راهگشا است. اما هيچ يك، به تمامی در برگيرنده آنچه از يك معنا، برای واژههای عميقی چون قرآن انتظار میرود، نخواهد بود؛ لذا پيشنهاد میشود، به جای وجوه يك واژه، معنای مشتركی يافته، و سپس درجات معنای آن را، با تأمل در محدوده سياق آيات به كار رفته، تخمين زده و آن را تا رسيدن به معنايی شامل و كاربردی كامل كنيم. به عنوان نمونه درجات معنای «ولی» آورده شده است.»