انقلاب اسلامی؛ انديشه‌ای بر مبنای جهان‌بينی معنوی
کد خبر: 1879200
تاریخ انتشار : ۰۸ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۵:۳۳

انقلاب اسلامی؛ انديشه‌ای بر مبنای جهان‌بينی معنوی

گروه فضای مجازی: انقلاب اسلامی در حقيقت، نوعی انديشه بر مبنای جهان بينی معنوی و متفاوت با علم و فناوری رايج بر پايه جهان‌بينی مادی از مغرب تاريخ حقيقت و مشرق جغرافيای گيتی به طلوع كشاند و انسان، جهان، جامعه و تاريخ را با روی و نمای الهی، موضوع دانش و انديشه قرار داد.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) شعبه مركزی، انقلاب اسلامی ايران تنها برای بهبود وضع معاش مردم شكل نگرفت، بلكه فراتر از اين يك ماهيت ارزشی و دينی دارد و از اين رو، اساسی‌ترين وصف انقلاب ايران، «اسلامی» بودن آن است. در نوشتار به راه‌های جهانی‌سازی انقلاب اسلامی ايران برای رسيدن به يك تمدن اسلامی اشاره شده است.
دستاوردهای انقلاب در زمينه‌های گوناگونی قابل پژوهش و بررسی هستند، اما با توجه به ماهيت دينی انقلاب اسلامی، آثار تربيتی و فكری آن بيش از همه اهميت پيدا می‌كند. اگر انقلاب اسلامی فقط موجب ارتقای وضع معاش مردم شده و نوع حكومت را از استبدادی به نوعی ديگر كه قابل تحمل باشد تغيير می‌داد، چندان نمی‌شد بر كاميابی آن اصرار ورزيد؛ زيرا از انقلابی كه وصف لازم آن «اسلامی» است، انتظاراتی فراتر از اين مدّنظر هستند.
انقلاب اسلامی ايران پديده‌ای بی‌همتا بود كه از پيش، تحليلی برای آن وجود نداشت و حتی مبانی و مقدّمات شناخت آن از انديشه‌های جديد، غايب بود. البته كسانی مثل «آرنولد توين بی» به جايگاه معنويت در حيات و تمدن بشری نيم نگاهی انداخته و تهی شدن از معنويت را موجب زوال آن دانسته و معتقد بودند: تمدن آينده از جايی غير از غرب بايد سربرآورد، اما اين مختصر برای انقلابی عظيم با آثار سرشار و جاری بسيارش، به هيچ وجه كافی نبود.
اين انقلاب با بازگشت به حقايق فراموش شده فطری، دين را در منظر انديشه بشری پررنگ و برجسته كرد و در دو سطح «ملّی» و «جهانی» چاره‌ای باقی نگذاشت، جز اينكه رويكردی نوين به دين، معنويت، انسان و جهان پديد آيد.
انقلاب اسلامی در حقيقت، نوعی انديشه بر مبنای جهان‌بينی معنوی و متفاوت با علم و فناوری رايج بر پايه جهان‌بينی مادی از مغرب تاريخ حقيقت و مشرق جغرافيای گيتی به طلوع كشاند و انسان، جهان، جامعه و تاريخ را با روی و نمای الهی، موضوع دانش و انديشه قرار داد. نتيجه اين رويكرد تأمين مبانی تازه‌ای برای دانش و فضاها و شيوه‌های دست نخورده‌ای برای انديشه بوده است.
انقلاب ما تنها تحولی در جامعه و نظام سياسی و اقتصادی آن نيست، بلكه دگرگونی در كيفيت حيات فردی و اجتماعی، اصلی‌ترين شاخص انقلاب اسلامی است كه با گشودن راه هدايت و ايجاد معرفت متعالی و راستين، صورت واقعی خود را می‌يابد و می‌بالد.
انقلاب اسلامی نمودار انديشه ای معنوی است كه می تواند رنجوری و ناتوانی علم و فناوری را در ساختن تمدن طلايی برای انسان‌ها برطرف كند. انديشه معنوی و پاكی كه از طريق انقلاب اسلامی در قلب تاريخ رسوخ كرد، منظری سبز و روشن به روی حيات بشری گشود كه در چشم‌انداز آن، ظهور منجی جهانی بسيار نزديك به چشم می‌آيد.
بنابراين، پرسش از چيستی و چرايی دستاوردهای انقلاب اسلامی در قلمرو انديشه، دو پيامد ارجمند به‌دنبال دارد؛ پاسخ به چيستی آن، گستره اثرگذاری انقلاب اسلامی در راستای اهداف اصيل و اوليه آن را تبيين می‌كند و پاسخ به چرايی، راه شكوفايی و توسعه ثمربرداری در اين عرصه را فراخ می‌سازد.
پی نوشت‌ها :
1ـ عبدالوهاب فراتی، ابعاد ناشناخته انقلاب، دبيرخانه مجمع گروه های معارف اسلامی، 1377، ص 7.
2ـ ر.ك: تدا اسكاچپول، دولت تحصيلدار و اسلام شيعی در انقلاب ايران.
3ـ همو، دولت ها و انقلاب های اجتماعی، ترجمه سيدمجيد روئين تن، تهران، سروش، 1376.
4ـ عبدالوهاب فراتی، انقلاب اسلامی و بازتاب آن، انجمن معارف اسلامی ايران، 1381، ص 22.
5ـ مقصود فراستخواه، دين و جامعه، شركت سهامی انتشار، 1377، ص 131ـ157.
6ـ انقلاب اسلامی زمينه ها و پيامدها، دفتر نشر و پخش معارف، 1380، ص 225ـ255.
7ـ جان نيزبيت و پاتريشيا آبردين، دنيای 2000، ترجمه ناصر موفقيان، تهران، نشر نی، 1378، ص 418 و 419.
8ـ همان، ص 419.
9ـ بيش از 80 درصد مردم آمريكا خود را افرادی دينی معرفی می كنند. (ميراحمدرضا حاجتی، عصر امام خمينی، قم، بوستان كتاب، 1381، ص 75.)
10ـ همان، ص 85ـ97.
11ـ همان، ص 84.
12ـ گروه مطالعاتی شهيد آوينی، مبانی نظری هنر شهيد آوينی، تهران، نبوی، 1374.
13ـ برای نمونه می توان آثار گروه اقتصاد پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی را ذكر كرد.
14ـ نگارنده، خودشناسی عرفانی، قم نشاط، 1381، ص 166.
15ـ همو، مبانی انسان شناختی تأثير معنويت در سلامت (چكيده مقالات همايش «گفتوگوی علم و دين»)، مركز تحقيقات علوم پزشكی كشور، 1384، ص 202.
16ـ محمّد محمّدی ری شهری، مديريت اسلامی، و چند اثر ديگر در اين باره كه از سوی دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم انتشار يافته اند.
17ـ حميد پارسانيا، علم و فلسفه، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی، 1377، بخش اول، فصل دوم.
18ـ آلن چالمرز، چيستی علم، ترجمه سعيد زيباكلام، فصل سوم، تهران، سمت، 1378، ص 47.
19ـ پاولی فايرابند، بر ضد روش، ترجمه مهدی قوام صفری، فكر روز، 1375، ص 39ـ47.
20ـ حميد پارسانيا، پيشين، بخش دوم.
21ـ ر.ك: لياواتسن، فوق طبيعت، ترجمه شهريار بحرانی و احمد ارزمند، چ چهارم، تهران، اميركبير، 1377
22ـ ثريا مكنون، جرعه جاری، به كوشش علی ذو علم، نقش انقلاب اسلامی در تحوّل ارزش ها، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی، 1377، ص 344
captcha