کد خبر: 1942230
تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۲:۳۶
كارنامه فيلم‌های قرآنی سينمای انقلاب / 5

«دست‌های خالی» احساسات تماشاگر را با مفهوم فيلم همراه كرده است

گروه هنر: «دست‌های خالی» از ان دسته فيلم‌ها است كه مفاهيم مورد نظر خود را با برخورداری از درامی قوی، به خوبی با احساس تماشاگر همراه كرده است، ويژگی كه توانسته به جذابيت‌تر كار كمك كند.

«دست‌های خالی» از آن دسته فيلم‌هايی است كه توانسته به واسطه بهره‌گيری از داستانی درام مفاهيم مورد نظرش را به زيبايی به بيننده منتقل كند، همچنين جدا از زيبايی‌های ساختاری اين فيلم سرشار از احساس است. احساسی كه نشات گرفته از عشق به اباعبدالله (ع) است. به ويژه در آن سكانس شاهكار كه مرحوم خسرو شكيبايی در حال خلسه از امام خود مدد می‌خواهد.
در اين فيلم بر خلاف برخی از توليدات به اصطلاح دينيف هيچگاه شاهد شعارهايی ظاهری نيستيم، بلكه به واسطه توانايی‌های فيلمساز، اين متن است كه مفهوم كار را به تماشاگر منتقل می‌كند. در ضمن در «دست‌های خالی» معجزه به اندازه‌ای واقعی پرداخت شده كه تماشاگر به راحتی آن را قبول می‌كند.
در زمان اكران فيلم در سال 86 درباره اين فيلم نقدهای فراوانی انجام شد كه عموماً هم مثبت بود كه در ادامه ما به ذكر يكی از اين نقدها اشاره می‌كنيم. اين نقد از يكی از وبلاگ‌های سينمايی (شيوه زندگی) برداشت شده است.
«دست‌های خالی» فيلمی است كه از ابتدا قابل تحمل و حتی در بعضی سكانس‌ها دلنشين است. روابط ميان شخصيت‌ها، گره‌افكنی و ايجاد تعليق و حتی اشاره به مشكلات جسمی و روحی جانبازان جنگ تحميلی خوب از كار در آمده است.
«دست‌های خالی» داستان زندگی دختری جوان به نام حوريه (مريلا زارعی) است كه متوجه رفت و آمدهای مشكوك مادرش، مريم (فاطمه گودرزی) می‌شود. اين سوء‌ظن با مزاحمت‌هايی تلفنی دو چندان می‌شود تا اينكه حوريه پی می‌برد مادر به ديدن همسر آزاده‌اش، اميرحسين (خسرو شكيبايی) می‌رود كه پس از آزادی از اسارت در بيمارستان ويژه‌ی معلولين جنگی بستری است. حوريه به خاطر آرامش پدر كه دچار حمله‌های عصبی ناشی از موج گرفتگی است و نيز تشديد مزاحمت‌های تلفنی به همراه پدر و مادر به شمال كشور سفر می‌كند و در آنجا درگير قتلی ناخواسته می‌شود و از اين جاست كه داستان در مسيری ديگری می‌افتد.
نيمه ابتدايی فيلم قابل تحمل و حتی در بعضی سكانس‌ها دلنشين است. روابط ميان شخصيت‌ها، گره‌افكنی و ايجاد تعليق و حتی اشاره به مشكلات جسمی و روحی جانبازان جنگ تحميلی ( بدون در نظر گرفتن برخی تصاوير كليشه‌ای و گذرای فيلمساز از رنج رزمندگان فراموش شده در آسايشگاه ) خوب از كار در آمده است و طالبی نيز در به درست تصوير كشيدن آنها چيزی كم نگذاشته است؛ حتی فصل حضور حوريه و پدر و مادرش در آن خانه روستايی در دل طبيعت و سكانس‌های جذاب از لوكيشن‌های شمال كه در برخی از پلان‌ها مسحور كننده است.
در ضمن خسرو شكيبايی و فاطمه گودرزی در اين فيلم فراتر از كاراكترهايشان ظاهر شده‌اند. مريلا زارعی نيز بی‌شك يكی از بهترين نقش‌آفرينی‌های خود را در اين فيلم ارائه كرد. مصداق اين ادعا گريه‌ی آميخته به خنده‌اش در سكانس رانندگی در پشت فرمان ماشين و در حال گوش سپردن به صدای پدرش است، اما اوج بازی او را می‌توان در مونولوگ نسبتا طولانی‌اش در فصل ماقبل آخر فيلم در زندان شاهد باشيم كه زندگی حوريه را با خاموش كردن شمع‌های كيك تولد مرور می‌كند.
البته مسعود رايگان هم نقش آدم دائم‌الخمر بريده از اعتقادات را بسيار خوب بازی كرده و اگر شخصيت‌پردازی كاراكتر سنجری در فيلمنامه به خوبی اجرای بازيگرش بود، قطعاً با پرسوناژی بی‌نظير روبرو بوديم.
در ادامه در مقايسه با آثاری نظير «ويرانگر»، «آقای رييس جمهور» و «نغمه»، آخرين ساخته ابوالقاسم طالبی را بايد از حيث فضاسازی و توجه به عناصر سينمايی پيشرفتی اميدواركننده در كارنامه فيلمسازی او به حساب آورد كه می‌تواند برای فيلمسازش نقطه شروعی برای آثار فاخر دينی باشد.
در اين گزارش از سخنان «ابوالقاسم طالبی» هم درباره كارش استفاده شده است. وی در پاسخ به اين سوال كه چرا فيلم‌های ارزشی همانند «دست‌های خالی» نمی‌توانند با فروش خوبی مواجه شوند، گفت: قصه فروش فيلم با كيفيت يك اثر سينمايی تفاوت اساسی دارد، چراكه ما در طول سال‌ها در سينمايمان آثاری را به نمايش گذاشته‌ايم كه باعث شده بسياری از خانواده‌ها ديگر علاقه‌ای برای رجوع به چنين سينمايی نداشته باشند، زيرا رجوع به چنين سينمايی را حداقل در كنار خانواده صحيح نمی‌دانند.
وی درباره نقده‌ايی كه درباهر اين فيلم شده گفت: من تا به امروز نقدی درباره اين فيلم نخواندم، زيرا با توجه به اينكه ما نقاد آنچنان باسوادی نداريم (البته برخی‌ها) معمولاً بعد از چهار ماه از اكران، برای شلاق زدن به نفسم در مورد فيلمم اگر مطلبی نوشته شده باشد می‌خوانم.
اين فيلمساز درباره استقبال تماشاگران از «دست‌های خالی» گفت: با توجه به وضعيت موجود در سينما، فروشی كه فيلم داشته راضی‌كننده بوده، چون تنها فيلمی كه در زمان اكران فيلم من از «دست‌های خالی» بيشتر فروخته است فيلم «كلاغ پر» بود كه آن هم به واسطه بازيگرانش بوده كه اينگونه فروش داشته است، هرچند فصل اكران اين فيلم نيز برای سينما معمولاً يك زمان كم‌مخاطب است.
طالبی درباهر نگاهش به معجزه در فيلم نيز چنين گفت: من در آثارم سعی می‌كنم كه مفاهيم مورد توجه، خيلی بديع باشد و اين پرداخت‌ها نيز از درون من سرچشمه گرفته است، درونی كه به واسطه مطالعه زياد در تمامی انديشه‌ها حاصل شده است. اين مطالعات از «پوپر» و «يورگن هابرماس» شروع می‌شود و به «مطهری» ختم می‌شود.
كارگردان فيلم «نغمه» ادامه داد: البته هميشه سعی می‌كنم در حد توان پرداخت‌هايم غير‌كليشه‌ای باشد به همين دليل معمولاً در پرونده كاری من چند كار يك شكل نمی‌بينيد.
وی در جواب به سوال پاينی كه آيا اين فيلم را می‌توان در ژانر دينی هم تقسيم‌بندی كرد؛ گفت: بايد ديد كه چه تعريفی از سينمای دينی داريم، آنگاه می‌توان به اين سوال پاسخ داد.
captcha