سيد حميدرضا علوی، استاد دانشگاه شهيد باهنر كرمان و نويسنده كتاب «بررسی تطبيقی ترجمههای انگليسی قرآن كريم» در مصاحبه با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) با بيان اين مطلب گفت: پس از بررسی ترجمههای قرآن كريم به زبان انگليسی هيچ كدام از آنها را از جميع جهات و به صورت كامل بدون عيب تشخيص ندادم. اما با در نظر گرفتن هدف هر مترجم بهتر میتوان در زمينه اثربخشی ترجمهاش و مقبوليت كارش قضاوت كرد.
وی افزود: به عبارت ديگر اگر «محمد پيكتال» خود اظهار میدارد كه قرآن قابل ترجمه نيست و فقط وی تلاشی در جهت انتقال مفاهيم آن به انگليسی را برای افراد انگليسی زبان كرده است و يا اگر «تامس ايروينگ» نيز قرآن را ترجمهناپذير معرفی مینمايد و تلاش میكند در ترجمهاش در قالب نثری بیتكلف و بیتصنع و تا حدی زيبا مفهوم آيات قرآن را برای خصوصاً افراد انگليسی زبان آمريكايی و كانادايی برساند، و يا اگر تلاش پروفسور آربری عمدتاً در جهت انتقال مفاهيم قرآنی با تأكيد بر حفظ زيبايیهای ادبی قرآن بوده است، با توجه به اهداف مذكور برخی از مترجمينی كه نام آنها برده شد میتوان گفت كه تا حد زيادی هر كدام به هدفهای خاص خود نائل شدهاند، چنانكه خود آنان نيز هرگز قائل به ترجمه كاملاً دقيق تمام مفاهيم قرآنی و انتقال همان تأثيرات و مفاهيم هم نبودهاند.
حميدرضا علوی تأكيد كرد: هر كدام از مترجمين به نام قرآن كريم ضمن تلاش در جهت انتقال معنا و مفهوم قرآن، بر جنبههای خاص ديگری نيز تأكيد داشتند. (برخی فقط بر جنبه ادبی تأكيد داشتند، برخی بر اينكه مفهومی منتقل شود تأكيد داشتند، بعضیها بر ايجاز و ...).
وی گفت: پروفسور آرتور آربری كه در سال 1947 به سمت استاد زبان عربی در دانشگاه كمبريج منصوب شد و تا پايان زندگیاش در دوم اكتبر 69، عهدهدار اين منصب بود و شرقشناس، اسلامشناس و ايرانشناس نامی انگليسی محسوب میشد كه آثار متعددی در حوزه عرفان اسلامی و شعر به زبان انگليسی از خود به جای گذاشته، با تسلط بسيار بالايی كه بر متون اسلامی و عرفانی داشت، بهتر از بقيه مترجمين توانسته در قالب عباراتی موجز، موزون، بديع و زيبا به زبان انگليسی، ضمن رعايت امانتداری در ترجمه، در جهت انتقال پيام قرآن در حد توان علمی خويش موفق باشد.
علوی گفت: ترجمه قرآن پروفسور آربری ضمن برخورداری از ايجاز و اختصار، دارای زيبايی و فصاحت و بلاغتی است كه در كمتر ترجمهای ديده میشود.
وی در ادامه گفت: از ديگر مترجمان برتر قرآن كريم پيكتال؛ محقق و اسلامشناس نامدار انگليسی است كه در سال 1875 در لندن متولد شد و به زبانهای فرانسوی، ايتاليايی، اسپانيايی و آلمانی تسلط داشت و به ادبيات عرب هم به نسبت مسلط بود. وی پس از آنكه اسلام آورد، نام «محمد» را برای خود برگزيد.
سيد حميدرضا علوی توضيح داد: پيكتال نخستين مترجم مسلمانی است كه قرآن را به زبان انگليسی كه زبان مادریاش بود، ترجمه كرد. البته اگر بعضی از اساتيد دانشگاه الازهر مصر و رئيس اين دانشگاه ترجمه او را مورد نقد قرار دادند و مقداری هم بر ميزان تسلط او بر ادبيات عرب ترديد كردند، با اين وجود وی تا حد زيادی توانست با در نظر گرفتن اينكه زبان مادريشان انگليسی بود و با در نظر گرفتن اينكه در زبان عربی تحقيقات و مطالعاتی داشت و با توجه به اينكه از باب وسواس دينی خودش، بعد از ترجمه با يك نفر متخصص مسلمان عربزبان مصری تبادل نظر میكرد و تك تك آيات را هم از نظر آن فرد میگذراند، به نظر من ايشان در ترجمه قرآن به زبان انگليسی به نسبت موفق عمل كرده هر چند كه سبك ترجمه او نسبت به پروفسور آربری و برخی مترجمين ديگر كمی قديمیتر و سنتیتر جلوه میكند.
وی در ادامه گفت: دكتر ايروينگ، فردی بود كه از مسيحيت به اسلام گرويد و ترجمه قرآن ايروينگ نخستين ترجمه آمريكايی قرآن است يعنی بيشتر با تأكيد بر اصطلاحات آمريكايی و نه انگليسی نگاشته شده است، بر خلاف پيكتال كه در لندن متولد شده بود. به عبارت ديگر نخستين ترجمه قرآن به زبان انگليسی ساده و روان، حاصل كوشش بيست و چند ساله دكتر ايروينگ است كه قرآن را در قالب عباراتی به نسبت ساده به زبان انگليسی ترجمه كرده، ولی البته به اعتقاد بنده از لحاظ زيبايی خصوصاً زيبايیهای ادبی به مراتب پايينتر از ترجمه قرآن آربری است.
اين استاد دانشگاه تأكيد كرد: ترجمه ايروينگ تفسيرگونه است و در آن عبارات قرآنی را با توضيحاتی ترجمه كرده كه تا حدی در انتقال مفاهيم قرآنی موفق ظاهر شده است.
علوی در ادامه افزود: از ميان ترجمههای معتبر قرآن به زبان انگليسی به ترجمه «عبدالله يوسف علی» نيز بايد اشاره كرد. وی يك مسلمان معتقد اهل هند بوده است كه مطالعه سبك ترجمه وی مبين احاطه كامل او به زبان انگليسی در حد قابل تحسين است و در عين حال مبين تسلط وی به زبان عربی و از همه مهمتر مطالعات نسبتاً بالای او در حوزه قرآن شناسی، قرآن پژوهی و علوم قرآنی است.
وی توضيح داد: يوسفعلی نيز با زبانی نسبتاً ساده و قابل فهم و در عين حال با توضيحات كمی كه در جاهايی در پرانتز اضافه كرده، اين ترجمه را به يكی از بهترين ترجمهها تبديل كرده كه حتی در حد رقابت با ترجمه قرآن پروفسور آربری اما مسلماً در اولويت دوم است. چنانكه دكتر الهی قمشهای كه خود از قرآن پژوهان و قرآن شناسان معاصر است و حرف اول را در حوزههای متون اسلامی به زبان انگليسی میزند، در كتاب «365 روز در صحبت قرآن كريم» ضمن توضيحات تفسيرگونه و عارفانه، در هر آيه انتخاب شده از 365 قسمت قرآن، ترجمهای از يوسف علی را ذكر كرده است.
سيد حميدرضا علوی تأكيد كرد: ترجمه قرآن عبدالله يوسف علی، تا چند سال گذشته 35 بار تجديد چاپ شد. وی يك مسلمان هندی بود كه بارها پيش از چاپ نخست اين قرآن كه در سال 1938 در لاهور منتشر شد، مفاهيم قرآنی را با تلفيقی از انديشهها و دانشهای اسلامی كه به آنها تسلط داشت، به انگليسی برگرداند. در بررسی اين ترجمه موارد متعددی مشاهده كردم كه نشاندهنده تسلط كامل وی به درك مفهوم آيات بود البته نمیتوان منكر ضعفهای جزئی اين ترجمه هم شد.
نويسنده كتاب «بررسی تطبيقی ترجمههای انگليسی قرآن كريم» ادامه داد: ترجمه بعد ترجمه «طاهره صفارزاده» است، استاد انديشمند دانشگاه شهيد بهشتی كه نابغه شرق لقب گرفت. ايشان با در نظر گرفتن اعتقاداتشان به قرآن و با توجه به رجوع به تفاسير مختلف، با توضيحات اضافی و ارزشمندی كه خودشان و با الهام از تفاسير به هر آيهای افزودند و با وسواس و دقت شرعی بسيار زياد اين ترجمه را انجام دادند، اگرچه گاهی از اوقات از ايجاز فاصله گرفته، چون توضيحات اضافی باعث شده كه ترجمه يك آيه بسيار كوتاه گاهی از اوقات به سه برابر خود آن آيه، افزايش يافته باشد، ولی باز هم منعكس كننده تلاش در خور تحسين ايشان البته در وسع علمی خودشان است. اگرچه به مصداق «من الف فقد استهدف» وقتی كسی كتابی را بنويسد معمولاً در معرض نقدهای فراوان قرار میگيرد، نقدهايی هم در مورد سبك ترجمه ايشان نوشته شده كه امری كاملاً طبيعی به نظر میرسد.
سيد حميدرضا علوی گفت: در آخر ترجمه قرآن «محمد حميد شاكر» را نيز بنده به نسبت موفق قلمداد میكنم، تقريباً در حد ترجمه پيكتال.
اين استاد دانشگاه در پايان تأكيد كرد: در نهايت من با نظر «آلفرد گيوم»، از مترجمين قرآن به زبان انگليسی همنظر هستم كه ترجمه پروفسور آربری را بهترين نوع برداشت و تلقی صحيح از درك مفهومی معانی بلند آيات قرآن در قرن بيستم معرفی میكند و ترجمه هنرمندانه قرآن ايشان را با تعابيری اديبانه و حكيمانه میستايد.