به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، علی لاريجانی، رئيس مجلس شورای اسلامی، امروز، دوم مهرماه، در مراسم افتتاحيه ششمين اجلاس اتحاديه راديو و تلويزيونهای اسلامی با بيان اين مطلب گفت: جنس اتحاديه راديو و تلويزيونهای اسلامی از اتحاديههای متعارفی كه در دنيا به وجود میآيد، متفاوت است و ريشههای آن برمیگردد به همبستگی فكری مسئولان و اعضای آن. خيلی از اين اتحاديهها در سطح جهان وجود دارد كه بيشتر سخنرانی و اعلام مواضع میكنند و حرف نقد و عملياتی در آن گفته نمیشود كه متأسفانه اين يكی از مشكلات عرصه بينالملل است كه نهادهای كم خاصيت در آن زياد است، اما اين اتحاديه نشان داده كه از جنس ديگری است و ريشه آن برمیگردد به مودت و همدلی مسئولان رسانههای اسلامی.
وی در ادامه گفت: نفس حضور رسانههای بزرگ به طور طبيعی در دنيای امروز بسيار ارزشمند است، زيرا ديوارها از بين رفته و مردم از راههای مختلف اطلاعات را كسب میكنند و اين يكی از ويژگیهای بارز عصر ما است و محدوديتهای قبل وجود ندارد و دنيای امروز، دنيای اطلاعات فراوان است و اين نقطه قوت عصر حاضر است و اصحاب رسانه مبدأ توليد اطلاعات هستند و اطلاعات را در اختيار ملتها قرار میدهند و از اين جهت نقش هدايتگر و كمك كننده به توانمندی ملتها را دارند.
لاريجانی ادامه داد: جدای از اين بحث، شرايط در عرصه بينالمللی به گونهای است كه نقش اصحاب رسانه را مهمتر كرده است. آن تحولات چيست؟ بعد از فروپاشی اتحاد شوروی يك دوره كوتاهی داريم، كه دوره سياهی است و در آن آمريكا توهم پيدا كرد كه تك قدرت دنيا است و بقيه ملتها بايد تحت سيطره او باشند، اين توهم باعث شد كه در نقاط مختلف جهان جنگهايی به راه بيندازد، البته تا حدی هم كشورها اين تصور را پذيرفتند؛ چراكه توهم بلاوجهی نبود و وجهی هم داشت. با استفاده از اين مسئله، آمريكا اول به بهانه مقابله با تروريسم به افغانستان حمله كرد، بعد به بهانههای واهی و دروغهای سياسی به عراق حمله كرد كه بعداً كذب بودن اين بهانهها مشخص شد.
وی خاطرنشان كرد: البته قصد آمريكا فقط عراق نبود، بلكه خواهان تحول در كل خاورميانه بود و از اين رو ظرف 20 روز اين كشور را اشغال كردند و يك مسئول آمريكايی در سخنرانی خود اعلام كرد كه ما میخواهيم در عراق دموكراسی راه بيندازيم تا بر كشورهای همسايه سايه بيندازد.
رئيس مجلس شورای اسلامی گفت: اين دوره اخير دوره بسيار سياهی بود چون در فاصله چند سال، چند جنگ در منطقه به راه انداختند. اما چند حادثه نيز رخ داد كه شرايط را تغيير داد و قطببندیهای جديدی را در دنيا ايجاد كرد. اولين حادثه عبارتست از شكست آمريكا در عراق؛ اين شكست تلنگوری جدی بود كه آمريكا بفهمد كه قدرت فايق جهانی نيست. اما هوسرانی سياسی آمريكايیها باعث شد در گيرودار اشغال عراق و شكستهايی كه میخوردند برای اينكه فرار به جلو بكنند، به لبنان لشكركشی كردند.
وی افزود: البته در جنگ 33 روزه در لبنان، حزبالله و مقاومت كمر اسرائيل و آمريكا را شكستند. اما هوسرانی سياسی آنها باز هم به آنها اجازه نداد كه اين واقعيت را بپذيرند و اين بار به شهر كوچك و ضعيف غزه حمله كردند كه حماس و مقاومت توانستند در جنگ 22 روزه ضربه مهلك ديگری را به آمريكا و اسرائيل وارد كنند. اخيراً نيز آمريكايیها اعلام كردهاند كه به زودی از افغانستان بيرون خواهند رفت. مجموعه اين شكستها برای آمريكا، يكی از دلايل تغيير شرايط و قطببندی جديد دنيا است.
لاريجانی خاطرنشان كرد: دليل ديگر و حادثه دوم وقوع انقلابهای متعدد در منطقه بود. علیرغم كمكهای آمريكا به ديكتاتورهای كشورهای منطقه، اين انقلابها رخ داد و مردم به پيروزی رسيدند. اين وقايع، حوادث بسيار بزرگی بود كه برای آنها صدای مهيبی داشت. ممكن است كه آنها اين مسئله را اذعان نكنند اما واقعيت اين است كه ضربه كاری محكمی به آنها و توهمشان وارد آمد.
وی در ادامه گفت: حادثه سومی كه منجر به تغيير قطببندی سياسی در جهان شد، منزوی شدن اسرائيل است. رژيم اسرائيل ديگر هيچ راهی برای ادامه حيات ندارد و تنها برای اثبات وجود خود، به فريادزدن روی آورده است. كشورهای منطقه كه شاهد انقلاب بوده و نظامهای خود را تغيير دادهاند، اسرائيل را نمیپذيرند و قبول ندارند. آنها اين فهم را دارند كه دريابند جوششی كه در منطقه به وجود آمده يكی از عواملش همين تحقيری بوده كه برای تثبيت اسرائيل، حكام اين كشورها انجام میدادند. مسئله انزوای اسرائيل موضوع بزرگی است. لذا اسرائيل تقلا میكند تا با حرفهای گنده و اتهام زدن به ايران و منطقه وجود خود را تثبيت كنند.
لاريجانی، رئيس مجلس شورای اسلامی افزود: نوع تحولات در روسيه و چين هم نشان میدهد كه كسی ديگر قدرت تك را قبول ندارد. شايد دوره 7 الی 8 ساله اخير، دورهای بود كه در آن با اين تكروی آمريكا مبارزه جدی شد و جمهوری اسلامی در اين قضيه نقش بسزايی داشت كه آمريكايیها مزه اين شكستها را بچشند كه نمیتوانند ديگر بر دنيا سلطهگری كنند.
وی تصريح كرد: در اين دوره قطببندیهای قدرت در منطقه، استقرار نداشت اما امروز در حال شكلگيری است و از سوی مسلمانها در منطقه قدرت جديدی به وجود آمده است كه اولاً دموكراتيك و ثانياً اهل جهاد و مقاومت است كه البته در اين قطببندی قدرت، همه كشورهای اسلامی سهيم نيستند و آنها كه از ديكتاتورها پشتيبانی میكردند و خود، نظام ديكتاتوری دارند در شكلگيری قدرت سهيم نبوده و در قطببندی مؤثر نيستند. اين قطب، كشورها يا جريانهای مهم و دموكراتيكی هستند كه عنصر جهاد و مقاومت در آنها يك مسئله كانونی است. اين مجموعه، مجموعه توانمندی است و در محاسبات نقش جدی پيدا كرده است. اين جريان و پيوستگی آن، نقش تأثيرگذاری در صحنه منطقه و بينالملل پيدا كرده و هر روز هم فربهتر میشود.
لاريجانی تأكيد كرد: اينجا اين نكته مهم است كه نقش اصحاب رسانههای اسلامی برای اينكه اين جريان حياتش را گسترده كنند و ملتها هوشيارتر شوند و به حقوقشان دست پيدا كنند و حقوق مسلمانان استيفا شود، نقش بسيار مهمی است. شما با كار خود میتوانيد اين جريان مقاومت و جهاد برای دستيابی به پيروزی را وسيع كنيد. اين درست همان هراسی است كه غربیها دارند. آنها نگران اين هستند كه مسلمانها با جهاد و مقاومت به حقوق خود دست يابند. محاسبات غلط آنها و عدم شناختشان از منطقه هم كمك كرد به اينكه جريانهای روشنفكر اسلامی بتوانند جايگاه خود را پيدا كنند.
وی عنوان كرد: چنين اتحاديهای خيلی میتواند كمك كند كه مسلمانان گامهای مؤثری بردارند و اينكه آنها تلاش میكنند، رسانههای اسلامی را محدود يا حذف كنند كه نشاندهنده هراس آنها از اين رسانهها و قوی بودن عملكرد رسانههای اسلامی است؛ اما در اين ميان رسانههای اسلامی بايد به سه مطلب توجه داشته باشند. اول مقابله با اختلافافكنیهای غرب در حوزه عقيدتی ميان فرق مختلف اسلامی، دوم، تقويت روحيه مقاومت و احيای جهاد اسلامی و سوم، برقراری دموكراسی در كشورهای اسلامی برای احقاق حقوق مسلمانان.