حال که روزهای دهه فجر گذشته است و کسانیکه آن روزها را تجربه کردهاند از خاطرات آن ایام گفتهاند، بنابراین ممکن است بارها این سؤال در ذهن بسیاری از جوانان نسل سوم و چهارم انقلاب به وجود آمده باشد که اصولاً چرا مردمان سرزمین ما در 36 سال پیش حاضر شدند به قیمت سختیها و مرارتهای فراوان و با گذشتن از جان خویش انقلاب کنند و در پرتو آن تغییرات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی زیادی در کشور ایران به وجود آورند؟
از طرفی اگر خواستههای مردم سرزمین ما در 36 ارزشهای برگرفته از فطرت الهی بود چه میزان به این اهداف رسیدهایم و اگر نرسیدهایم چرا به آن دست نیافتهایم؟
نباید پاسداشت سالگرد پیروزی انقلاب را به برگزاری جشن خلاصه کنیم
حال که هنوز کاممان از جشنهای دهه فجر شیرین است، باید این نکته را با خویش متذکر شویم که نباید پاسداشت سالگرد پیروزی انقلاب را به برگزاری جشن خلاصه کنیم و آنقدر در این مراسم و آداب غرق شویم که یادمان برود که به پای این انقلابی که امروز به نامش جشن میگیریم خون صدها شهید ریخته شده، شهدایی که جان دادند اما قرار بود ثمره خونشان رشد و شکوفایی همه جانبه این کشور باشد.
36 سال پیش عهد بسته بودیم که در این کشور حکومتی مانند حکومت مولایمان علی را برقرار کنیم، مولایی که میگفت اگر دنیا و آنچه در آن است به من دهند که دانهای را بهزور از دهان مورچهای بگیرم این کار را نخواهم کرد. مولایی که میفرمود اگر دیدی در جایی ثروتی انباشته شده بدانید که در جایی حقی از مظلومی گرفته شده است.
دهه چهارم انقلاب فرصتی است تا بررسی کنیم چقدر به این آرمانها رسیدهایم، اگر نرسیدهایم چرا نتوانستهایم رنگ علوی به کشورمان بدهیم؟ و این سؤال را از خویش بپرسیم آیا اگر در رسیدن به آرمانها قصور و تقصیری داشته باشیم آیا خیانت در امانتی نکردهایم که توسط شهیدان به ما سپرده شده است؟
یکی از شعارهای اساسی انقلاب 57 استقلال بود
یکی از شعارهای اساسی انقلاب 57 استقلال بود. استقلالی که بیشک در اکثر انقلابهایی که در جهان رخ داده خواسته انقلابیون بوده است. امروز کشور ما به استقلال سیاسی رسیده است و هیچ قدرتی نمیتواند برای ایران و ایرانی تکلیف تعیین کند، اما آیا در عرصه فرهنگی هم به استقلال رسیدهایم؟
آیا در دهه چهارم انقلاب که دهه پیشرفت و عدالت نامگذاری شده است نباید مسئولان و کارشناسان به این سؤال پاسخ دهند که چرا هنوز نیازمند واردات کالاهای خارجی هستیم؟ چرا اگر نتوانیم نفتمان را به فروش برسانیم در عرصه اقتصادی با مشکل روبهرو خواهیم شد و چرا بعد از سالها از پیروزی انقلاب هنوز اقتصادمان وابسته به نفت است؟
یکی از شعارهای مردمی که انقلاب کردند اسلام بود و در واقع محوریترین شعارشان اسلام بود، چرا که استقلال و آزادی و مردم سالاری را هم در پناه دین میخواستند. آیا نباید از خویش بپرسیم که چرا امروز فرهنگمان با فرهنگ اصیل دینی فاصله دارد؟ درست است که قبل از انقلاب سینمای ما سینمایی مبتذل بود و مراکز فساد و فحشاء بیش از کتابخانهها و مراکز آموزشی بود اما با وجود این فرهنگی که از انقلاب تحقق آن را میخواستیم شرایط فرهنگی فعلی نیست.
چرا به سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی بهمعنای واقعی نرسیدهایم
باید این سؤالات را از خود بپرسیم که چرا به سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی بهمعنای واقعی نرسیدهایم و بنا به گفتههای رهبر انقلاب(چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟ چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمیشود؟ چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟ چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمیشود؟ الزامات آپارتمان نشینی چیست آیا رعایت میشود؟ الگوی تفریح سالم کدام است؟ آیا در معاشرتهای روزانه، همیشه به هم راست میگوییم؟ دروغ چقدر در جامعه رواج دارد؟ علت برخی پرخاشگریها و نابردباریها در روابط اجتماعی چیست؟
طراحی لباسها و معماری شهرها چقدر منطقی و عقلانی است؟ آیا حقوق افراد در رسانهها و در اینترنت رعایت میشود؟ علت بروز بیماری خطرناک قانونگریزی در برخی افراد و بعضی بخشها چیست؟ چقدر وجدانکاری و انضباط اجتماعی داریم؟ توجه به کیفیت در تولیدات داخلی چقدر است؟ چرا برخی حرفها و ایدههای خوب در حد حرف و رؤیا باقی میماند؟ ساعات کار مفید در دستگاهها چرا کم است؟ چه کنیم ریشه ربا قطع شود؟ آیا حقوق متقابل زن و شوهر و فرزندان در خانوادهها بطور کامل رعایت میشود؟ چرا مصرفگرایی، برای برخی افتخار شده است؟ چه کنیم تا زن هم کرامت و عزت خانوادگیش حفظ شود و هم بتواند وظایف اجتماعی خود را انجام دهد؟) سوالات رهبر انقلاب در دیدار با جوانان استان خراسان شمالی درباره سبک زندگی
آری استقلال، اسلام از جمله خواستههای افرادی بود که در سال 57 و سال های قبل از آن از گلوله نرسیدند و برای رسیدنش خونشان به زمین ریخته شد و البته نباید فراموش کرد که بدون کلمه آزادی شعارهای انقلاب ناقص است چون همیشه در کنار استقلال و جمهوری اسلامی سخن از آزادی بوده و هست.
نمیخواهم تنها آرمانگرایانه سخن بگویم اما علاوه بر رها شدن از بندگی طاغوت و آزاد شدن برای حرکت در مسیر الهی، در عرصه زندگی دنیوی نیز در چارچوبهای پذیرفته شده در عقل و قانون، آزادی مطالبه انقلابیون بود.
مردم باید خواسته خود را بدون لکنت از حاکم طلب کنند
بهعنوان مثال میخواستیم بتوانیم از مسئولانی که خودمان انتخابشان کردیم انتقاد کنیم و به لسان و زبان فقهی بدون ترس آنان را امر به معروف ونهی از منکر کنیم، چون خود را فرزندان معنوی پیامبری میدانستیم که میفرمود: رعیت و مردم باید مطالبه و خواسته خود را بدون لکنت از حاکم طلب کنند.
امروز بعد از گذشت 36 سال از پیروزی انقلاب باید به این سؤال پاسخ دهیم که آیا شرایط آزادی نقد مسئولان و مدیران در جامعه فراهم است؟ و اگر فراهم است چقدر این انتقادات در تغییر رویه مسئولان مؤثر است.
اکنون فرصتی است برای اندیشیدن به این سؤالات تا مسیر آینده را گم نکنیم و بدانیم که شهدا از ما فقط ذکر نامشان را طلب نمیکنند بلکه بیشک میخواهند که به عهد و پیمانی که با آنها بسته ایم وفادار بمانیم و یادمان نرود که چه از ما خواسته بودند.
حکیمه بهمنزاده/ خراسان جنوبی