شورای عالی انقلاب فرهنگی امروز را روز قلم نامید. قلم، اهمیتی بنیادین برای بشر دارد، تاریخ انسانی از وقتی آغاز میشود که او نوشتن را آغاز کرد، دوران پیش از تاریخ، انسان بود، اما دیگر سخن از تاریخ انسانی نیست و حوزه باستان شناسی آغاز میشود.
هرچند این تنها 13 سال است که تقویم ایرانی صاحب روزی به اسم روز قلم شده است، اما فرهنگ ما هنوز در این زمینه میلنگد و قلم جایگاهی را که باید در آن پیدا نکرده است.
هر تمدنی با صاحب قلمش شناخته میشود اگر ما در تمدن ایرانی-اسلامی مولانا و سعدی و ... را داریم، در هر فرهنگی هستند شاعران و نویسندگانی که معرف آن تمدناند. قرآن نیز پیوندی اساسی با قلم خورده است.
روز قلم و فرهنگ قلمگریزی
ایرانیان فرهنگی دیرپای دارند و سالهاست که افتخار به فرهنگ ایرانی، جزئی از آن شده است، در این میان یکی از نقدهای فرهنگی به ایرانیان شاید در فراموشی قلم در زندگیهایشان باشد. ایرانیان توجهی چندانی به فرهنگ مکتوب ندارند، آنها نه زیاد مینویسند و نه میخوانند، شاید استثنای بزرگ قلمگریزی ایرانیان، شعر باشد.
نگاهی به تیراژ کتابها و نشریات، خبر از عدم استفاده مردم از آنها میدهد. ایرانیان، مردم حافظه و خاطرات شفاهی هستند. ممنوعیت انتشار اوستا در ایران باستان، شاید یکی از ریشههای قلم گریزی باشد، ریشه دیگر را باید در فرهنگ استبدادی 2500 سالهمان ببینیم.
روز قلم و تاریخ و نحوه وضع آن، خبر از نوعی قلمگریزی رسمی و دولتی هم باشد، روز قلم مانند بسیاری دیگر از روزهای دیگر سپری میشود و شاید به همت ارگان و نهادی از قلم به دستی، تشکر و تقدیر هم بشود. اما نگاهی به جایگاه قلم در قرآن نشان میدهد، قلم در قرآن چیزی معلولی نیست و بایسته است ایرانیان که اعتقادی راسخی به حقایق وحیانی دارند توجه به قلم را وجه همت خود قرار دهند.
تعبیر قرآن از قلم به وسیله آموزش
در آیات4 و 5 سوره علق میخوانیم «الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ* عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ؛ همان کس که به وسیله قلم آموخت* آنچه را که انسان نمیدانست [بتدریج به او] آموخت». این آیات در نگاه قرآن به قلم راهگشاست، تفسیر مجمعالبیان ذیل آیه چهام سوره علق چنین آورده است، «ذات بیهمتاى او به نویسنده آموزش داد که به وسیله قلم هر آنچه را خواست بنویسد، ممکن است منظور این باشد که خدا به انسان آموزش داد که به یارى قلم هر آنچه در دل دارد و در اندیشهاش میگذرد آشکار سازد و به وسیله نعمت قلم، نوشتن را به انسان آموخت. در آیه شریفه، آموزش نویسندگى و بهرهورى از نعمت قلم به عنوان نعمتى، گران یاد شده است و این نشانگر نقش حساس و رهآورد این نعمت گران است که میتواند دنیا و آخرت انسان را بسازد. «قتاده» در این مورد میگوید: قلم، نعمت گرانى از سوى خداست که اگر نبود نه ارکان دین برپا میگشت و نه زندگى اصلاح میشد.
نگاهی به این آیه و تفسیر مجمع البیان نشان میدهد، قلم جایگاه بزرگی از دیدگاه قرآنی دارد و همین نیز باعث شده است که کتابالله به قلم قسم یاد کند.
خداوند در قرآن به قلم سوگند نیز خورده است: «ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ: نون؛ سوگند به قلم و آنچه مینویسند». (قلم/ 1) تفسیر علامه طباطبایی که خود صاحبقلمی اندیشمند در حوزه معارف اسلامی است، در همین زمینه راهگشاست: خداى سبحان در این آیه به قلم و آنچه با قلم مینویسند سوگند یاد کرده و از ظاهر سیاق برمیآید که منظور از قلم مطلق قلم و مطلق هر نوشتهاى است که با قلم نوشته میشود و از این جهت این سوگند را یاد کرده که قلم و نوشته از عظیمترین نعمتهاى الهى است که خداى تعالى بشر را به آن هدایت کرده به وسیله آن حوادث غایب از انظار و معانى نهفته در درون دلها را ضبط میکند و انسان به وسیله قلم و نوشتن میتواند هر حادثهاى را که در پس پرده مرور زمان و بعد مکان قرار گرفته نزد خود حاضر سازد، (مثل اینکه حادثه قرنها قبل، همین الآن دارد اتفاق میافتد و حوادث هزاران فرسنگ آن طرفتر در همین جا دارد رخ میدهد) پس قلم و نوشتن هم در عظمت، دست کمى از کلام ندارد.
نوعی همسویی میان جایگاه قلم در قرآن و نخبگان وجود دارد. این همسویی قلم را در صدر میداند و بر آن تاکید میکند، تاکیدی که با جایگاه واقعی آن چندان منطبق نیست. به امید روزی که بتوانیم از قلم که در تفسیر علامه یکی از عظیمترین نعمتهای الهی است در راستای تعالی بشر استفاده کنیم.
میثم قهوهچیان