محمد معما، نویسنده کتاب «غرش رعد» که 26 مرداد امسال به عنوان سومین کتاب سال ارتش جمهوری اسلامی برگزیده شد، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با اشاره به اینکه این کتاب در قالب خاطرات سرتیپ خلبان عبدالحمید نجفی، رکورددار پروازهای برونمرزی، به نوعی تاریخ شفاهی نیروی هوایی ارتش در دفاع مقدس است، تاکید کرد: نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در شش ماه نخست جنگ تحمیلی نقش کلیدی را در دفاع مقدس ایفا کرد.
معما با بیان اینکه ثبت خاطرات و ناگفتههای رزمندگان، تاریخ شفاهی جنگ ما برای نسل آینده خواهد بود، گفت: هر یک از رزمندگان دفاع مقدس ما از خلبانان هوانیروز و نیروی هوایی گرفته تا دلاورمردان نیروهای زمینی و دریایی ارتش، سپاهیان و بسیجیان، شهدای زنده هستند که میتوانند راویان تاریخ جنگ برای نسلهای آینده باشند.
نویسنده کتاب «غرش رعد» درباره این کتاب توضیح داد: یکی از دلایل و انگیزههای اصلی من برای نگارش این کتاب اشتغال پدرم در نهاجا و سکونت در پایگاه نیروی هوایی بود. کار کردن درباره زندگی خلبانان را 10 سال پیش با نوشتن مقاله و گزارش در مجلات و سپس سایت ساجد آغاز کردم و سال 87 نگارش کتاب «نبرد در آسمان» را که حاصل دو سال گفتوگو با خلبان فضلالله جاویدنیا بود، شروع کردم که مهرماه 89 منتشر و در تیرماه سال 90 به عنوان کتاب سال دفاع مقدس ارتش شناخته شد.
وی افزود: توفیق این کتاب من را علاقهمند کرد که از اواخر سال 90 کتاب جامعتری را درباره خلبانان نیروی هوایی به نگارش درآورم و به مصاحبه با سرتیپ عبدالحمید نجفی (رکورددار پروازهای برونمرزی طی دفاع مقدس) بپردازم. وی یکی از دلاورمردان گمنام دفاع مقدس است که از بدو تاسیس قرارگاه رعد در نیروی هوایی خدمت کرده.
معما با بیان اینکه نگارش «غرش رعد» سه سال و نیم طول کشیده، گفت: در این کتاب تلاش شده ضمن بیان خاطرات سرتیپ نجفی، حماسههای نیروی هوایی در دفاع مقدس نیز مرور شود. این کتاب 9 فصل را شامل میشود و در 392 صفحه توسط انتشارات عماد فردا منتشر شده است.
نویسنده اثر درباره فصلهای این کتاب توضیح داد: فصل اول به کودکی تا دانشگاه نجفی اشاره دارد. فصل دوم به ورود نجفی به نیروی هوایی تا انقلاب اسلامی میپردازد. عبدالحمید سال 51 وارد مرکز آموزش نیروی هوایی شد و سپس دو سال برای تکمیل آموزش به آمریکا اعزام شد که در آنجا گروه 13 نفره خلبانان ایرانی شکل گرفت که همه به ایران برگشتند و به عنوان خلبان F5 در تبریز آغاز به کار کردند. در بخشی از این فصل آمده است: «چهارشنبه، یازدهم بهمنماه ۱۳۵۷ من را احضار کردند تا به همراه سروان شریفیراد یک پرواز رهگیری هوایی انجام بدهم. بعد از حدود یک ساعت به زمین نشستیم. صبح زود روز بعد ما را خواستند و به اتاق بریفینگ رفتیم. گفتند: «شما و سروان شریفیراد باید بلند شوید و وقتی هواپیمای آقای خمینی وارد ایران شد آن را رهگیری کنید و در صورت لزوم بزنید.» سریع گفتم: «من پرواز نمیکنم.» گفتند: «چرا؟» گفتم: «من هواپیمای سید اولاد پیغمبر را نمیزنم.» گفتند: «اگر سرپیچی کنی اعدامت میکنند». گفتم: «هر کاری دوست دارید بکنید».
وی ادامه داد: فصل سوم به غائله کردستان در خرداد 58 میپردازد. سرتیپ نجفی سال 59 به عنوان افسر کنترل زمینی به سقز اعزام شد و به مدت 35 روز همراه با گروه 500 نفره به فرماندهی صیادشیرازی ماموریت پاکسازی جاده بانه به سردشت را برعهده داشت. فصل چهارم از اولین پرواز برونمرزی نجفی تا شکست حصر آبادان را شامل میشود. در این فصل به شهدای پایگاه دوم نیروی هوایی اشاره شده و خواننده در پاراگراف اول این فصل با شهدایی چون افشین آذر، رئیس خادم، بربری، مرتضایی و اقبالی آشنا میشود که در پاورقی کتاب نحوه و تاریخ شهادت این عزیزان آمده است. در این فصل به پروازهای برونمرزی سرتیپ نجفی و ماموریتهایی چون انهدام ترمینال نفتی زاخو در نقطه مرزی ترکیه و عراق، پرواز پشتیبانی هوایی و انهدام سد دوکان پرداخته شده است. انجام ماموریت انهدام سد دوکان باعث شد، سه ماه برق شمال عراق قطع شود.
ناز شستتان
نویسنده «غرش رعد» گفت: به دنبال انجام ماموریت انهدام سد دوکان، خلبان نجفی به حضور امام خمینی(ره) شرفیاب شد. در این دیدار امام خمینی(ره) پرسید که چگونه بمب میزدید؟ گفت: با انگشت شست. امام فرمود: «ناز شستتان.»
وی ادامه داد: فصل پنجم کتاب به مقطع تاریخی عملیات فتحالمبین در سال 61 تا تشکیل قرارگاه رعد میپردازد. در یکی از پروازها سرتیپ نجفی مورد حمله دو هواپیمای میگ قرار میگیرد و در 15 مایلی پایگاه دو، موتور هواپیمایش را از دست میدهد، ولی با وجود اصرار مسئولان به پرواز ادامه میدهد تا به پایگاه برسد. نجفی در شهریور 63 با تاسیس قرارگاه رعد که گروه ضربت نیروی هوایی در پایگاه امیدیه بود وارد این قرارگاه شد.
معما گفت: فصل ششم کتاب به آغازعملیات خیبر تا سال 65 میپردازد. از جمله عملیاتهای مهم این مقطع میتوان به عملیات والفجر 8 و فتح فاو اشاره کرد. فصل هفتم نیز مقطع تاریخی آخر سال 65 تا اواخر سال 66 را دربردارد که عملیاتهای کانال ماهی و کربلای پنج را شامل میشود. نجفی در یکی از ماموریتها به بلدروز (شهر نظامی نزدیک بغداد) حمله کرد و موفق به انهدام کارخانه مهماتسازی آنجا شد.
وی ادامه داد: فصل هشتم کتاب فروردین 67 تا بازنشستگی نجفی را شامل میشود. خلبان نجفی خرداد 69 به دلیل حرکات شجاعانه در روزهای پایانی عملیات مرصاد مدال فتح دریافت کرد. فصل نهم کتاب به نام «با یاران سفر کرده» بیان خاطراتی کوتاه درباره تعدادی از خلبانان نیروی هوایی از جمله فیروز شیخ حسنی، مصطفی مرتضایی و حمید فضیلت است.