به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، هر لحظه فکری به ذهنمان خطور میکند، امید که این افکار فرجام نیک داشته باشند، از خداوند بخواهیم افکاری را در ذهنمان بنشاند که مایه هدایت و سرافرازیمان نزد او شود؛ فکر نیکو بخواهیم، حدیث قدسی میفرماید: «به همه انسانها یک ظرف عقل داده شده است و هرکس به میزانی که از این ظرف برمیدارد از آن بهره میبرد».
خالق هستی در روز قیامت به حق میتواند همه را بازخواست کند، چون قوه تفکر و تعقل یکسان در اختیار همگان قرار داده است و اختیار بهرهبرداری از آن را نیز به آنها عطا فرموده است؛ اگر شرایط جسمی، مادی و خانوادگی همه شبیه هم نیست؛ ظرف عقلشان به یک اندازه است، آری بار سنگینتری روی دوشمان است: رسالت درست اندیشیدن در کنار رسالت اشرف مخلوقات بودن، بارالها در راه سرافرازی یاریمان کن.
خداوند متعال بارها و بارها در قرآن از متفکران یاد کرده و فرموده است در این کتاب نشانههایی است برای آنان که تفکر میکنن، ما را در درست اندیشیدن قوی دار، میدانیم با قدرت عظیمی که در انتخاب فکر به ما عطا کردهای میتوانیم جهانی را دگرگون سازیم، دگرگونی جهان درونمان را به نشانهها و آیاتت مدیونیم، بارالها تو را حمد و سپاس.
انسان و انتخاب فکر
خداوند انسان را مختار آفریده است یعنی به او قدرت و اراده و اختیار داده است؛ اختیاراتی در حیطه اختیارات خود؛ ارادهای به اراده خود؛ قدرتی تحت قدرت لایزال الهی. حال سؤال اینجاست: این اراده و اختیار تحت اراده و اختیار خداوند در انسان چگونه بروز میکند؟
پاسخ چنین است: خداوند به انسان قدرت اندیشیدن عطا کرده است و از این روست که او صاحب اختیار شده است؛ در واقع با تفکر، انتخاب و تصمیم است که اختیارات انسان نمود پیدا میکند. او میتواند طرز تفکرش را خود انتخاب کند. میتواند مثبت بیاندیشد یا منفی! میتواند به حل مسألهای بپردازد یا به تماشای مسأله بنشیند. میتواند تصمیم بگیرد که در راه اطاعت و رضای خداوند حرکت کند یا در مسیر شیطان!
مسیر تفکر هر انسانی تعیینکننده مسیر زندگیش است؛ یا او را به عرش اعلاء میبرد و یا به فنا. خداوند انسان را اشرف مخلوقات خواند و زمین را در اختیارش قرار داد و در قرآن بارها متذکر شد که این زمین در اختیار بندگان شایسته خواهد بود. به قطع یقین فرایند شایستگی از تفکر شایسته آغاز میشود.
خداوند در قرآن کریم بارها و بارها آورده است که زمین را برای انسانهای شایسته آفریده است. از جمله در آیات زیر این مطلب عنوان شده: « وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ » (الانبیاء آیه 105)؛ و به راستی در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد. « إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ » (اعراف 128) ؛ که زمین از آن خداست، آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، می دهد و فرجام (نیک ) برای پرهیزکاران است. « وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»؛ و میخواهیم بر کسانی که در زمین، فرودست شدند، منّت نهیم و آنان را پیشوایان (مردم) گردانیم و ایشان را وارث زمین کنیم.
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ ...وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ » (سوره نور آیه 55)؛ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین، جانشینِ (خود) قرار دهد ... و آن دینی را که برای ایشان پسندیده است، به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند؛ هر انسانی که به وعدههای خداوند ایمان داشته باشد و تقوا پیشه کند باید بداند که هماکنون او هم از مصادیق وارثان زمین است و عاقبت به خیری در انتظار اوست.
سفارش به حسن ظن و ترک سوءظن در قرآن
آیات فوق، نمونه هایی از آیاتی است که بر آینده روشن و نیکو برای تاریخ بشر دلالت دارد. در برخی منابع، تعداد آیاتی که به این امر اختصاص دارد و آینده را برای بشر مثبت و روشن ارزیابی می کند، بیش از 100 آیه بر شمرده شدهاست. اما برخی مؤلفان، تعداد این آیات را بیش از 200 آیه دانستهاند؛ در روایات آمدهاست که یکی از چیزهایی که برای مؤمن نیکوست و راه خلاصی آن را دارد سوءظن است که راه رهایی از آن بیتوجهی و جامهی عمل نپوشاندن به آن است. (وسائل الشیعه ج 8 ص 263)
دید افراد مختلف نسبت به زندگی متفاوت است؛ عدهای بسیار خوشبین و مثبتنگر هستند و عدهای بسیار نا امید. یأس و تیرگی دنیای این افراد را در برگرفته است. آنها تمام رفتارهای اطرافیان را حمل بر سوء میکنند و کینه به دل میگیرند. این افراد در نظر دیگران اشخاصی بسیار ضعیف و نفرتانگیز جلوه خواهند کرد و به مرور تمامی دوستان خود را از دست خواهند داد چرا که همه انسانها در نوع خود با مشکلاتی روبهرو هستند و تحمل یأسآفرینی و منفیبافی دیگران را ندارند.
مثبتاندیشی همان خوشبینی و تفأل خیر به خداوند و جهان و دیگر انسانها است. زیرا از نظر روایات اسلامی سوءظن تنها در مورد رفتار دیگران تحقق نمییابد بلکه هر بدگمانی به خدا و مخلوق خدا به نحوی که به شکل اعتقاد قلبی درآید و اعتقاد و گفتار و رفتار انسان بر اساس آن شکل بگیرد، سوءظن محسوب میشود.
همه ما ممکن است در برخوردهای اجتماعی خود نسبت به رفتارهای دیگران پیشداوریهایی داشته باشیم که بعد از مدتی به عدم درستی آن پی ببریم یا گاهی در زندگی با افرادی مواجه شویم که بدون تجربه مستقیمی نسبت به برخورد با دیگران درباره آنها قضاوت میکنند یا نسبت خاصی به آنها میدهند.
اینگونه داوریها میتواند بر روابط فرد با اعضای خانواده یا دوستان یا اهالی شهر تأثیر منفی داشته باشد و مشکلاتی در روابط آنها ایجاد کند که پیامدهای آن بسیار گسترده است و شاید به آسیبهای روانی، آزار دیگران و حتی ضرب و جرح و قتل منجر شود. مثلاً برادران حضرت یوسف(ع) ابتدا به پدر خود و یوسف نگرش منفی نداشتند ولی بعد احساس کردند که یوسف محبوبیت بیشتری نزد پدر دارد و گفتند پدرمان را در گمراهی آشکاری میبینیم. از این رو تصمیم گرفتند که یوسف را بکشند یا او را در سرزمین دوری بیافکنند تا توجه پدر به آنها معطوف شود.
به آینده خوشبین باشیم چرا که خداوند خیر مطلق است و برای بندگانی که عاشق آنهاست جز خیر و خوبی نمیخواهد پس بهتر است به او اعتماد کنیم و خودخواسته پشت به خیر و خوبیها نکنیم. خداوند متعال آینده جهان را روشن میداند و تمام هستی را متعلق به کسی می داند که تقوا پیشه کند و به خدای یکتا باور داشته باشد.
قرآن مسلمانان را به گمان مثبت دعوت کرده و از گمان منفی نهی میکند: «ای کسانی که ایمان آوردهاید از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که برخی از گمانها گناه است» سوره حجرات آیه (12). در این آیه مراد از ظنی که مسلمانان مأمور به اجتناب از آن شدهاند، ظن سوء است. این در حالیست که به ظن خیر سفارش شده، به عنوان مثال در آیه (12) سوره نور.
مثبتاندیشی همان خوشبینی و تفأل خیر به خداوند و جهان و دیگر انسانها است. زیرا از نظر روایات اسلامی سوءظن تنها در مورد رفتار دیگران تحقق نمییابد بلکه هر بدگمانی به خدا و مخلوق خدا به نحوی که به شکل اعتقاد قلبی درآید و اعتقاد و گفتار و رفتار انسان بر اساس آن شکل بگیرد، سوءظن محسوب میشود.
حسن ظن از دیدگاه امام علی(ع)
در باب حسن ظن از مولای مؤمنان حضرت علی(ع) نقل شده است که ایشان فرمودند: «حُسْنُ الظَّنِّ مِنْ اَفْضَلِ الْسَّجایا وَاَجْزَلِ الْعَطایا ؛ حسن ظن از بهترین صفات انسانى و پربارترین مواهب الهى است». «حُسْنُ الظَّنِّ مِنْ اَحْسَنِ الشِّیَمِ وَ اَفْضَلِ الْقِسَمِ ؛ حسن ظن از بهترین خوىها و برترین بهرهها است». «حُسْنُ الظَنِّ یُخَفِّفُ الهَمَّ وَ یُنجْى مِنْ تَقَلُّدِ الاِْثْمِ ؛ حسن ظن اندوه را سبک مىکند، و از آلوده شدن به گناه رهایى مىبخشد». «حُسْنُ الظَّنِّ راحَةُ الْقَلْبِ وَ سَلامَةُ الدّینِ؛ حسن ظن مایه آرامش قلب و سلامت دین است». (غررالحکم، حدیث 4834). مولای متقیان در حدیث دیگری فرمودهاند: «مَنْ حَسُنَ ظَنُّهُ بِالنّاسِ حازَ مِنْهُمُ الَْمحَبَّةَ ؛ کسى که نسبت به مردم خوش گمان باشد محبت آنها را به سوى خود جلب خواهد کرد». (غررالحکم، حدیث 8842).
حسن ظن نسبت به پروردگار در روایات
درباره حسن ظن نسبت به پروردگار احادیثی در منابع معتبر اسلامى ذکر شده است از جمله: حدیث از معصوم که فرمود:«وَالَّذى لااِلهَ اِلاّ هُوَ ما اُعْطِىَ مُؤْمِنٌ قَطُ خَیْرَ الدُّنیا وَ الاْخِرَةِ اِلا بِحُسْنِ ظَنِّهِ بِاللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجائِهِ لَهُ وَ حُسْنِ خُلْقِهِ وَ الْکَفِّ عَنْ اِغْتِیابِ الْمُؤمِنینَ؛ سوگند به خدایى که هیچ معبودى جز او نیست هیچ فرد با ایمانى هرگز به خیر دنیا و آخرت نمىرسد مگر به خاطر (چند چیز) حسن ظن به خداوند متعال و امید به او و حسن خلق و خوددارى از غیبت مؤمنان». (اصول کافى، جلد 2، صفحه 71، حدیث 2).
از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمود:«وَالَّذِى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ لایَحْسُنُ ظَنُّ عَبْد مُؤمِن بِاللّهِ اِلاّ کانَ اللّهُ عِنْدَ ظَنَّ عَبْدِهِ الْمُؤمِنِ لاَِنَّ اللّهَ کَرِیْمٌ بِیَدِهِ الْخَیْراتُ یَسْتَحْیِى اَنْ یَکُونَ عَبْدُهُ الْمُؤمِنُ قَدْ اَحْسَنَ بِهِ الظَّنِّ ثُمَّ یُخْلِفُ ظَنَّهُ وَ رَجائَهُ فَاَحْسِنُوا بِاللّهِ الظَّنَّ وَ ارْغَبُوا اِلَیْهِ؛ قسم به خدایى که معبودى جز او نیست هرگاه بنده مؤمنى حسن ظن به خدا داشته باشد خدا نزد گمان بنده مؤمن خویش است زیرا خداوند کریم است و تمام نیکىها به دست او است، حیا مىکند از این که بنده مؤمنش حسن ظن به او داشته باشد، سپس او گمان و امید او را ناکام کند، بنابراین حسن ظن به خدا داشته باشید و به سوى او رغبت کنید». (بحارالانوار، جلد 67، صفحه 365، حدیث 14).
در حدیث دیگری فرمود: «رَأَیْتُ رَجُلا مِنْ اُمَّتى عَلى الصِّراطِ یَرْتَعِدُ کَما تَرْتَعِدُ السَّعْفَةُ فى یَوْمِ رِیْح عاصِف وَ جائَهُ حُسْنُ ظَنِّهِ بِاللّهِ فَسَّکَنَّ رَعْدَتَهُ؛ (در عالم مکاشفه، یا به هنگام معراج) مردى از امّتم را به صراط دیدم که به شدت مىلرزد، آنگونه که شاخه درخت نخل در روز طوفانى مىارزد، در این هنگام حسن ظنش به خدا به سراغ او آمد و به او آرامش بخشید». (مستدرک الوسائل، جلد 11، صفحه 250).
از امام صادق(ع) نیز چنین نقل شده است: «حُسْنُ الظَّنِّ بِاللّهِ اَنْ لاتَرْجُوَا اِلاّ اللّهَ وَ لاتَخافَ اِلاّ ذَنْبَهُ؛ حسن ظن به خداوند این است که تنها به خدا امید داشته باشى و جز از گناهت نترسى». (اصول کافى، جلد 2، صفحه 72، حدیث 4). امام رضا(ع) درباره حسن ظن نسبت به خداوند میفرماید: «به خداوند گمان نیک ببر زیرا خداوند عزوجل میفرماید: من نزد گمان بنده مؤمن خویشم، اگر گمان او به من نیک باشد مطابق آن گمان با او رفتار می کنم و اگر بد باشد نیز مطابق همان گمان بد با او رفتار میکنم» (محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج 2، ص 77)
گمان خیر به خداوند باعث ایجاد آرامش در انسان میشود. وقتی او به پروردگارش توکل و اعتماد میکند یقین میداند که به قدرت لایزال الهی متصل است. و در سوره زمر آیه (36) چنین آمده است : «آیا خداوند برای بندگان کافی نیست؟». وقتی انسانی به این باور برسد به دل خود شک و تردید راه نخواهد داد، هر واقعهای را حمل بر خیر میکند و راههای نفوذ بدبینی را مسدود میکند .خداوند خیر مطلق است. او آینده جهان را روشن میداند و تمام هستی را متعلق به کسی میداند که تقوا پیشه کند و به خدای یکتا باور داشته باشد.
مرضیه محسنی