جهان امروز با شتابی بیسابقه در حال حرکت به سوی عصری است که در آن هوش مصنوعی نه یک فناوری لوکس، بلکه محور زندگی فردی و اجتماعی به شمار میآید. از پزشکی و صنعت گرفته تا آموزش و رسانه، همه حوزهها در حال بازتعریف خود بر پایه هوش مصنوعی هستند.
عرصه قرآن و فعالیتهای قرآنی در کشور ما همچنان با فاصلهای محسوس از این تحولات حرکت میکند. در حالی که نرمافزارها و پلتفرمهای آموزشی دنیا با استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی، امکان یادگیری شخصیسازیشده و تعاملی را برای میلیونها کاربر فراهم میکنند، بخش زیادی از فعالیتهای قرآنی کشور همچنان به روشهای سنتی و کلاسیک متکی است.
هوش مصنوعی این قابلیت را دارد که عرصه قرآن را دگرگون کند. تصور کنید نرمافزاری طراحی شود که با شنیدن قرائت کاربر، اشکالات تجویدی و لحن او را بهصورت دقیق و در لحظه تصحیح کند. یا سامانهای که بتواند حافظان قرآن را با آزمونهای تطبیقی هوشمند ارزیابی کند و میزان تسلط آنان را بهطور خودکار تشخیص دهد.
در بعد پژوهشی نیز ظرفیتهای عظیمی وجود دارد. مثلاً سامانهای که بتواند شبکه معنایی آیات قرآن را ترسیم یا نرمافزاری که منابع تفسیری گسترده را در چند ثانیه دستهبندی و تحلیل کند. چنین دستاوردهایی بدون بهرهگیری از هوش مصنوعی تقریباً غیر ممکن است.
دلایل این عقبماندگی در عرصه آموزش قرآن را میتوان در چند محور دستهبندی کرد که ازجمله آن میتوان به نگاه سنتی و محتاطانه متولیان نسبت به فناوریهای نو، فقدان سرمایهگذاری هدفمند در این حوزه، کمبود نیروی انسانی متخصص میانرشتهای و پراکندگی و جزیرهای بودن فعالیتهای محدود موجود اشاره کرد. این وضعیت باعث شده است که در حالی که نسل جدید در سایر زمینههای آموزشی و سرگرمی بهصورت روزانه با هوش مصنوعی درگیر است، عرصه قرآن هنوز نتوانسته جذابیت مشابهی ایجاد کند.
اگر جامعه فعالان قرآنی بخواهند با نسل جدید ارتباط مؤثر برقرار کنند، چارهای جز ورود سریع و جسورانه به عرصه هوش مصنوعی ندارند. کودکی که امروز آموزش زبان و بازیهای رایانهای خود را با کمک هوش مصنوعی دنبال میکند، انگیزهای برای حضور در کلاسهای سنتی و غیر تعاملی نخواهد داشت، نه تنها در رشتههای قرآنی بلکه در دیگر آموزشها نیز وضع به همین صورت است.
افزون بر این، کشورهای اسلامی مانند مالزی و اندونزی پروژههای ملی برای توسعه نرمافزارهای قرآنی هوشمند راهاندازی کردهاند. اگر ایران با ظرفیت عظیم قرآنی خود در این عرصه عقب بماند، فرصت اثرگذاری جهانی در حوزه قرآن را از دست خواهد داد.
برای ورود مؤثر به عرصه هوش مصنوعی در حوزه قرآن، چند اقدام کلیدی ضروری است:
۱. ایجاد مراکز ملی نوآوری قرآنی مبتنی بر هوش مصنوعی با همکاری مؤثر دانشگاهها، پارکهای علم و فناوری و استارتاپها و ... .
۲. حمایت مالی هدفمند بنیاد ملی نخبگان و معاونت علمی ریاست جمهوری از استارتاپها و تیمهای جوان.
۳. تربیت نیروی میانرشتهای در دانشگاهها با طراحی رشتههای ترکیبی علوم قرآنی و فناوری اطلاعات.
۴. تشکیل یک کمیته مشترک از تمامی کمیسیونهای شورای توسعه فرهنگ قرآنی حول این موضوع برای تدوین نقشه راه.
۵. حضور مؤثر رسانهها برای هدایت و مطالبهگری حول این موضوع برای سرعتبخشی به کار و اطلاعرسانی برای عموم.
نهادهایی چون سازمان تبلیغات اسلامی، شورای توسعه فرهنگ قرآنی، آموزش و پرورش، صداوسیما، اتحادیه کشوری مؤسسات و تشکلهای قرآن و عترت، سازمان اوقاف و امور خیریه و دانشگاهها هر یک باید سهم خود را در این تحول فناورانه ایفا کنند. اگر این نهادها همچنان به فعالیتهای سنتی بسنده کنند، نتیجهای جز تکرار طرحهای کماثر نخواهد داشت.
هر چند هوش مصنوعی با وجود تمام توانمندیها نمیتواند جایگزین ارتباط مستقیم با اساتید و مربیان قرآنی شود، چراکه آموزش قرآن تنها انتقال دانش نیست، بلکه نیازمند ارتباط روحی، تربیتی و اخلاقی استاد و قرآنآموز است، اما ورود به عرصه هوش مصنوعی برای جامعه قرآنی کشور دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر است.
با توجه به این مهم جامعه قرآنی ایران نیز اگر میخواهد آنچنان که شایسته است پیام نورانی قرآن را به نسلهای آینده منتقل کند، باید جسورانه وارد این میدان شود. امروز زمان آن رسیده که با همافزایی، سرمایهگذاری و تربیت نسل جدیدی از متخصصان، پرچمدار «هوش مصنوعی قرآنی» در جهان اسلام باشیم.
وهاب خدابخشی
انتهای پیام