کد خبر: 4301056
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۰۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۱
پای سخنان نجفقلی حبیبی، اولین مصحح «قانون»

ابن سینا چهره بی‌غروب تاریخ علم در سراسر جهان است + فیلم

نجفقلی حبیبی معتقد است؛‌ ابن سینا دانشمند بلندآوازه ایرانی همچنان یک شخصیت زنده، پویا و فعال در حوزه علمی سراسر جهان است؛ او یکی از شخصیت‌هایی است که به هیچ وجه غروب در تلاش‌های علمی‌اش دیده نمی‌شود. جرج سارتن، مورخ علم در مقدمه کتاب «مقدمه‌ای بر تاریخ علم» او را شناخته‌شده‌ترین دانشمند جهان اسلام در تمام دوران‌ها و ملت‌ها توصیف کرده است.

دکتر حبیبیابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به ابوعلیِ سینا، ابن سینا، پورسینا و شیخ الرئیس حدود 366 / 387 قمری چشم به جهان گشود. «ابن سینا» همه‌چیزدان، پزشک، ریاضی‌دان، اخترشناس، فیزیک‌دان، شیمی‌دان، جغرافی‌دان، زمین‌شناس، شاعر، منطق‌دان، فیلسوف، موسیقی‌دان و دولت‌مرد ایرانی است. او از مشهورترین و تأثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایران‌زمین و جهان است که به ویژه به دلیل آثارش در زمینه فلسفه و پزشکی،‌ نامش در صدر دانشمندان جهان می‌درخشد. آثار اصلی او دو دانشنامه علمی و فلسفی جامع به نام‌های کتاب «شفا» و «دانشنامه علائی» و همچنین «القانون فی الطب» به عنوان یکی از معروف‌ترین آثار تاریخ پزشکی است. 
وی در کودکی نبوغ شایانی از خود بروز داد و در جوانی از جمله دانشمندان و پزشکان خاص دربار امیر نوح سامانی در بخارا بود. سپس با زوال سامانیان و نزدیک شدن خطر سپاه سلطان محمود غزنوی از بخارا به گرگانج خوارزم رفت و از آنجا به گرگان نزد امیران آل زیار پناه برد. سپس، در خدمت مجدالدوله رستم امیر آل بویه در ری رسید و پس از آن در همدان وزیر شمس‌الدوله دیلمی بود. پس از مرگ امیر، وی را زندانی کردند تا اینکه از آنجا گریخت و نزد علاءالدوله، حاکم اصفهان از آل کاکویه رفت و در خدمت او بود تا نهایتاً در همین منصب در سفر به همدان درگذشت.
 
تقویم ما ایرانیان در اولین برگ از درخت سبزِ آخرین ماهِ تابستانی‌، خرسند و خوش‌وقت است به خوش‌نشینی نامِ بلند ابن سینا، دانشمند یگانه که به انگیزه بزرگداشت «روز پزشک» در آن نشسته است. روزی که در جای جای این خاک و بوم، با یادبودی از شیخ الرئیس درباره نبوغ علمی او در طب، آوازه جهانی‌اش، توجه بی‌مثالش به موضوع سلامت، اخلاق و مردم و همچنین صدها موضوع باریک‌تر از موی دیگر که در منظومه درخشان این چهره بی‌نظیر علمی به روشنی پیداست، سخنرانی‌های علمی و پزشکی، همایش‌ها، سمینارها و... برگزار می‌شود. سخنانی که هر سال پنجره‌ای نو به روی ما و معرفتمان از حکیم پورسینای بزرگ می‌گشاید. آری ما آدمیان به خود می‌بالیم که خداوند مهربان او را به دنیایی که ما نیز بدان دعوت شده‌ایم، دعوت کرد، همچنین به خود افتخار می‌کنیم که در خاکی به دنیا آمده‌ایم که بوعلی نیز در آن آبادان چشم به جهان گشوده است. او که تنها 55 بهار را از سر گذرانده است و حالا قرن‌هاست که نام، یاد و آثارش میان ما زنده است و خودش نیز به ما زندگی می‌بخشد.
 
به انگیزه روز پزشک و بررسی وجهی دیگر از وجوهِ علمی این چهره همیشه ماندگار تاریخ علم پزشکی باید به گفت‌وگو با یکی از دوستان او در روزگار خویش بنشینیم. با هزار وسواس، مشورت، عشق و هزار هزار سخن مگوی دیگر به سراغ استاد نجفقلی حبیبی، مرد بی‌ادعا، فروتن و نیک‌سرشت روزگارمان رفتیم. او که نیازش به معرفی این قلم نیست و همه نسل های مختلف ایرانی از دیروز تا امروز با چهره متین و فرهنگی او آشنایند، حالا هفت سال تمام است با «قانون» ابن سینا به معنای تمام زندگی می‌کند، برایمان از قواعد و قوانین اخلاقی و بسیار دقیق شیخ الرئیس در حوزه سلامت، طب و زندگی سالم مردمان گفت. پیش، حین و پس از گفت‌وگو با او، از خود می‌پرسم، چرا تا همین هفت سال قبل «قانون» بوعلی راهی به تصحیح انتقادی نگشوده است؟‌ ادامه می‌دهم اگر ابن سینا در نقطه دیگری از جغرافیا به دنیا آمده بود با میراث او چگونه رفتار می‌شد؟ در حال این پرسش و پاسخ‌های پی در پی از خویش، به لحظه حال برمی‌گردم و با لبخندی که نشانه خرسندی است خود را به حال و هوای سخنان مصفای مصحح منصف «قانون» می‌رسانم، حالا نخستین بار است که این مهم به همت مردی اهل علم، اندیشه و معنا در حال انجام است. تصحیح «قانون» با آن ظریف‌بینی نویسنده یگانه‌اش کار هر طب خوانده‌ای نیست، کاری که نجفقلی حبیبی که عمری را در «شفا»ی بوعلی و دیگر آثار فلسفی او به سلامت گذرانده است و به تعبیر خود هیچ‌گاه راهش به متون طبی و پزشکی باز نشده است، اکنون با عشق، ‌همت و وسواس مثال‌زدنی خود پی گرفته است. او طی این سال‌ها با وفاداری بی‌هیاهو نسبت به علم و عالم به تحقیق و واکاوی نسخه‌های متفاوت از قانون پرداخته است. حاصل همنشینی این دو مرد بزرگ (ابن سینا و نجفقلی حبیبی) تصحیح و نشر 3 جلد از 5 جلد کتاب «قانون» است. کتاب اول القانون ابن‌سینا که به کلیات مشهور است با تصحیح انتقادی حبیبی سال 1397 به همت انتشارات بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی‌سینا منتشر شد. این کتاب که با مقدمه انگلیسی سیدحسین نصر و غلامرضا اعوانی منتشر شده است؛ فهرست و مقدمه‌های عربی، فارسی و انگلیسی آن 400 صفحه است، با استقبال ابن‌سیناپژوهان و اهل فن در طب سنتی و سینوی روبرو شده است. حبیبی در این گفت‌وگو با همان آرامش همواره،‌ آن چشمان روشن به آینده، آن آوای آرام، صبور و مهربان و آن قامت راست از سخنِ درست و در یک کلام آن فروتنی همه جانبه‌اش با ما از ارتباط با پورسینای بزرگ گفت. از اینکه خدا خواسته است و راه برای او در این مسیرِ سخت باز کرده است و اینکه طی روزهای پیش‌رو و در بزرگداشت بوعلی در همدان از جلد چهارم اثر او رونمایی می‌شود، در اثنای سخن چند بار با چشمانی که از شوق براق و مواج است، می‌گوید:‌ «دعا کنید کار تصحیح قانون را به پایان برسانم.» 
 
بخش نخست این گفت‌وگو را با هم می‌خوانیم و می‌بینیم:
 

دکتر حبیبی

 

ایکنا _ به عنوان مقدمه بحث و به انگیزه بزرگداشت حکیم ابن سینا،‌ لطفا نکاتی را راجع به شخصیت ایشان که همچنان شخصیتی زنده و پویا در جوامع مختلف علمی به شمار می‌رود، برایمان بیان کنید. 

 
در آغاز سخن، از لطف و توجه خبرگزاری ایکنا و جهاددانشگاهی به موضوع «ابن سینا» تشکر می‌کنم. همان‌طور که اشاره کردید ابن سینا حکیم، دانشمند و طبیب بلندآوازه ایرانی همچنان یک شخصیت زنده، پویا و فعال در حوزه علمی سراسر جهان است؛ چه در فلسفه و چه در پزشکی. او یکی از شخصیت‌هایی است که به هیچ وجه غروب در تلاش‌های علمی‌اش دیده نمی‌شود. همچنان در همه دنیا مباحث نظری و فکری ابن‌سینا مطرح است.  جرج سارتن، مورخ علم در مقدمه کتاب «مقدمه‌ای بر تاریخ علم» او را شناخته‌شده‌ترین دانشمند جهان اسلام و از شناخته‌شده‌ترین دانشمندان جهان در تمام دوران‌ها و ملت‌ها توصیف کرده است. او در دو حوزه بسیار شاخص است؛ یکی فلسفه با کتاب‌هایی که اکنون از او باقی مانده، مثل الشفا که یک دوره مفصل آن چاپ مصری‌ها 80 جلد قطور شده است و همچنین کتب بسیار دیگر فلسفی و یکی در حوزه طب که ابن‌ سینا در این حوزه نیز آثار متعددی دارد. تقریبا 400 کتاب و رساله در حوزه طب از او باقی مانده است. 
 
 
از موارد عجیب زندگی او در حوزه طب این است که خیلی علاقه‌مند بود، مردم موضوعات طب را بشناسند، بدانند و زندگی‌شان مبتنی بر طب و سالم باشد. به دیگر عبارت، بیماری‌ها و نارسایی‌های زندگی از نظر سلامت ابن‌ سینا را بسیار رنج می‌داد. به همین دلیل در حوزه طب کوشش فراوانی کرد که مردم نکات بهداشتی و سلامت عمومی خویش را یاد بگیرند و در زندگی نیز به کار ببندند. او کتاب‌های مفصلی در حوزه طب دارد، در کتاب «قانون» که یک دوره کامل طب است، نکاتی بسیار ریز و ظریف برای زندگی سلامت مردمان نوشته است. همچنین کتاب‌های کوچک‌تری در این باب دارد که بحث‌های مقطعی را مطرح می‌کند. ابن سینا حتی برای اینکه کودکان، نوجوانان و جوانان به موضوعات طب برای زندگی سلامت علاقه‌مند شوند، برخی موضوعات را به صورت شعر درآورده است تا از ویژگی روانی و شیوایی در سخن بهره‌مند شوند. او به صور گوناگون کوشش کرده است تا طب به عنوان دانشی ضروری در عمق وجود انسان‌ها جای گیرد و در زندگی‌شان به کار ببرند. 
 

ایکنا _ از ورود عالمانه‌تان به نگاه و هدف ابن سینا در حوزه طب بسیار سپاسگزارم. استاد ارجمند! شما به عنوان یکی از پژوهشگران سرآمد و نامی فلسفه اسلامی و الهیات توجهاتی نیز به موضوعات قرآنی در آثار ابن سینا نیز داشته‌اید. لطفا در این مجال از حضور قرآن در آثار بوعلی برایمان نکاتی را بفرمایید.

 
یکی از موضوعاتی که بنده از نوجوانی نسبت بدان توجه یافتم، این بود که ابن سینا در کنار فلسفه و طب به تفسیر بعضی از آیات قرآن هم توجه کرده است. کوشیدم آن آیات را از میان آثار او پیدا و جمع‌آوری کنم و به صورت کتابی کوچک به نظم درآورم و آن مجلد مختصر و مفید همان تفاسیر ابن سینا از قرآن است. او در 7 محور قرآنی ورود و اشاراتی داشته است. مثلا برخی از سوره‌های کوچک آخر قرآن را تفسیر کرده و تفسیر مستقل بعضی آیات را هم در میانه کتاب «اشارات» به زیبایی تفسیر کرده است، یکی از تمرکزهایی که در مجموع آثار ابن سینای بزرگ داشتم همین تأملات قرآنی او بود. بوعلی برای آیه نور، آیه‌ای از سوره دخان، آیه‌‎ای از سوره فصلت، سوره اعلی،‌ سوره اخلاص، سوره فلق و همچنین سوره ناس تفسیر آورده است.
 

ایکنا _ استاد گرامی! پیش از این تحقیق، موضوعات تفسیری قرآنی ابن‌سینا مورد توجه اهل قرآن یا فلسفه قرار گرفته بود؟

 
بله، پیش‌تر این موضوعات، مکرر در هند چاپ شده است و در ایران نیز همان مجموعه هند به انتشار رسیده است، منتها تمام نسخه‌ها مشکلاتی دارد. یعنی خطاهای زیادی در آن نسخه‌ها موجود است. بنده به نوبه خود یکی از کسانی هستم که خیلی سعی کرده‌ام این نسخه‌ها را براساس نسخه‌های خطی - قدیمی موجود تصحیح کنم و عبارات را منقح، قابل خواندن و فهمیدن به مخاطب عرضه کنم. به هر حال نسخه‌های موجود خیلی خیلی مغشوش است، ولی با سعی بسیار، به اندازه خود، تلاش کردم که نسخه قابل خواندن را آماده چاپ کنم.
دکتر حبیبی
 

ایکنا _ به عنوان یک شهروند ایرانی از تلاش شما برای عرضه محتوای پاکیزه و صحیح به مخاطب اهل معنا بسیار ممنونم. جناب دکتر حبیبی! شما در سال‌های اخیر و همانطور که پیش‌تر فرمودید (در هفت سال گذشته) وقت و انرژی علمی خویش را به طور مشخص بر تصحیح انتقادی کتاب «قانون» متمرکز داشته‌اید. دقت‌نظر و باریک‌بینی علمی شما باعث می‌شود برای بنده و مخاطبان این گفت‌وگو این پرسش به وجود آید که استاد نجفقلی حبیبی در اثنای جست‌وجو و کند و کاو علمی خود در حوزه تصحیح قانون با چه شگفتی‌هایی از شخصیت علمی و انسانی ابن سینا روبرو شده است؟ 

 
همانطور که گفتید، بنده در هفت سال اخیر همه همت خود را در تصحیح قانون صرف کرده‌ام و تقریبا به هیچ کوشش علمی دیگری جز «قانون» مشغول نشده‌ام. این مسیر برایم هر روز و هر شب شامل آشنایی عمیق‌تر و رویارویی با شگفتی‌های شخصیت ابن سینا بوده است. شاید باور نکنید دانشمندی به آن شهرت و شکوه علمی به نکاتی بسیار جزئی و ریز در زندگی افراد توجه می‌کند و برای آنها نسخه سلامت تجویز می‌کند. ابن سینا یک مسئله اساسی و بسیار مهم را در مرکز توجه خویش قرار داده است و در این راه بسیار می‌کوشد و آن مسئله همانا «سلامت و بهداشت عمومی مردمان ایران» است. او در این مسیر به نکاتی توجه می‌کند که برای بنده به عنوان یک معلم فلسفه بسیار جالب و شگفت‌آور بوده و همچنان هست. همانطور که می‌دانیم دانش پزشکی در ایران، هند و یونان دانشی بسیار قدیمی است. یکی از دانش‌هایی که جامعه بشری شاید از همان آغاز که روی زمین زندگی می‌کرد، بدان احتیاج پیدا کرد و بنابراین این دانش ریشه‌دار در فرهنگ علمی همه مردم دنیا موجود است. ایرانی‌ها از قدیم به مسئله طب خیلی اهمیت می‌دادند، همان‌طور که یونانی‌ها هم بسیار بدان توجه می‌کردند و باید بدانیم ابن سینا وارث همه اینهاست. در واقع یکی از کارهای بسیار مهم ابن سینا این است که در حوزه فلسفه یک مجموعه بحث‌های فلسفی کلان را در کتابی به نام «الشفا» مطرح کرده، بعد مسایل مربوط به طب را هم در یک کتابی به نام «القانون» گرد آورده است. یکی از شگفتی‌های شخصیت او همین نامگذاری «شفا» و «قانون» است. یک عده تصور می‌کنند که باید «شفا» عنوان کتاب طب او باشد و «قانون» عنوان کتاب فلسفه. ولی چرا او این نام‌ها را برای کتاب فلسفی و طبی خویش انتخاب کرده است؟ همین عناوین، خود بحثی جالب است که عده‌ای بدان توجه کرده‌اند. بی‌تردید او در این نامگذاری‌ها هدفی را دنبال می‌کند.

ایکنا _ هدف این عنوان در نگاه انسانی و اجتماعی ابن سینا به موضوع حکمت و سلامت نهفته است؟

 
بله، موضوع «حکمت» برای او بسیار اهمیت داشته است. او با عنوان‌دهی «شفا» برای کتاب فلسفی خود می‌گوید، انسان قوام معنوی خود را از حکمت می‌یابد و اگر آن حکمت نباشد انسان بیمار است! پس نام شفا را در مقوله حکمت به کار برده است که مایه رحمت و برکت الهی است و انسان‌ها با بحث فلسفی می‌توانند راه نجاتی برای خود پیدا کنند و از بیماری‌های روحی رهایی یابند. البته در این باره بحث‌های مختلفی وجود دارد، بنده در این مجال احساس و دریافت شخصی خود از این انتخاب را عرض کردم و در ادامه در طب مسئله اصلی «سلامت جسمانی انسان» است. بنابراین یک سلسله قواعد یا قانون را طرح و تنظیم می‌کند که با رعایت آن قواعد باعث سلامت زندگی انسان شود. در واقع قانون یک چنین مفهومی را پیدا می‌کند؛ یک نوع قواعد کلی طبیعی که با رعایت آنها انسان می‌تواند بدن خود را سالم نگه دارد و وقتی بدنش سالم بود،‌ زندگی سلامتی را نیز تجربه می‌کند. به همین دلیل یک عبارت‌هایی دارد که از آن عبارت‌ها این اسم درآمده نه اینکه خودش اسمش را روی اثر گذاشته است؛ ابن سینا در آغاز بر هیچ‌کدام از آثار خود نام نگذاشته است ولی پس از آنکه مفهوم و هدف نوشتن خویش را مشخص کرد نامی هم راستا با اثر را بر آن نهاد. کتاب «قانون»، «اشارات» و... از آغاز این نام‌ها را از سوی ابن سینا دریافت نکرده‌اند و پس از آنکه عبارات و مفاهیم در پی هدف او آمد، نام کتاب شد قانون، شفا یا اشارات...
ابن سینا می‌گوید من می‌خواهم در طب چیزهایی را بنویسم که قوانین کلی طب است و در اثر خود مجموعه‌ای از قوانین را می‌نویسد و حین انجام کار اثر نام خود را می‌یابد و همچنین در میان مردم جای خود را پیدا می‌کند؛ «قانون».

 

ایکنا _ ما پس از سالیان سال بوعلی را در قله توجهات جهانی در حوزه فلسفه اسلامی و همچنین علوم پزشکی می‌بینیم، او در روزگار خود از چه جایگاهی برخوردار بود؟

 
واقعیت آن است که پیچیدگی‌های فراوانی در زندگی او وجود دارد، روایت‌هایی از چند نفر از شاگردان خاص او که همواره با او همراهی می‌کردند، وجود دارد. جا دارد در این مجال به دو روایت درباره زندگی او اشاره کنم. یک روایت از زندگی او آن است که ابن سینا شب‌ها با جمعی پنج - شش نفره از جمله «بهمن‌یار» به خوانش «قانون» و «شفا» مشغول می‌شدند و پس از آن تفریحاتی داشتند. در روایت دیگر آمده است که همان جمع سحرگاهان گرد ابن سینا می‌آمدند و به مطالعه و تحقیق می‌پرداختند؛ من این روایت را باور و پسند کردم. با توجه به سنت علمای مسلمان در طول تاریخ که به بحث علمی از سحرگاه برمی‌گردد، طبیعی است که بوعلی نیز تفکر و تأمل علمی را از سحر آغاز می‌کرده است. در روایت دیگر ابن ابی‌اصیبعه در کتاب «تاریخ الحکما» می‌گوید که جلسات ابن سینا شب‌ها تشکیل می‌شده است، به نظر من این روایت جعلی است و شاید هم عمدا جعل کرده باشند. او نوشته است؛ شب‌ها جمع می‌شدند، یک مقدار قانون می‌خواندند، بعد مشروب می‌خوردند، موسیقی می‌شنیدند، تفریح و بعد دوباره یک مقدار شفا می‌خواندند! در روایت دوم می‌گویند سحرها گردهم می‌آمدند و مقداری شفا و همچنین قانون می‌خواندند و پس از آن صبح برای اداره کشور به سرکار می‌رفتند (در این دوران ابن سینا وزیر دربار همدان بود). از نظر عقلی و با نظر به سنت علمی دیرپای علما که هنوز هم سحرها بیدار و به کار علمی می‌پردازند به نظر می‌رسد، روایت دوم درست است. 
دکتر حبیبی
 

ایکنا _ استاد! همانطور که می‌دانیم درباره ابن سینا و تاریخ زندگی او جعلیات بسیاری در تاریخ نوشته شده است. به نظرتان این جعلیات به چه دلیل رخ داده است؟

 
عده‌ای خیلی کوشش می‌کنند که بگویند ابن سینا آدم عیاشی بوده، مثلا می‌گویند خیلی اهل تفریح و مشروب و... بوده است، همه این کارها برای آن است که غرضی پشت این دید سیاسی وجود دارد. خوب توجه کنید ما درباره دورانی صحبت می‌کنیم که ابن سینا خیلی بزرگ شده، یک عده نمی‌خواستند این بزرگی را ببینند. با خود فکر می‌کنند چطور می‌توان این آدم را در جامعه اسلامی آن دوران با تعصبات اسلامی شدید، کوبید و کوچک کرد؟  اینکه بگویی فلانی شب‌ها مشروب می‌خورد حتما یک باره همه هیمنه‌اش ویران می‌شود و از اعتبار اجتماعی، علمی و فرهنگی او به شدت کاسته می‌شود. با این وصف عده‌ای عمد دارند این مسایل را طرح و بزرگ کنند، چون این گروه خیلی تلاش کردند که ابن سینا را به صور گوناگون بشکنند و این هم یکی از آن صور تلاششان است. در کتاب‌های مختلف هم به این موضوع اشاره شده است، در کتاب «عیون الانباء» که مطول‌ترین تاریخ درباره طب و اطباست نیز به همین مورد اشاره شده است و معلوم می‌شود که این روایت جعلی است. چرا که اولا سنت اسلامی علما این است که سحرها بیدار می‌شوند و همچنان نیز این سنت برقرار است، بنابراین اصل اینکه این جلسات شب‌ها بوده است، غلط است. این روایت را هم مطرح کردند برای اینکه بتوانند موضوع رقص، مشروب و موسیقی را در اذهان جا بیندازند چون سحرها کسی به این مسایل فکر نمی‌کند. بنابراین به نظر می‌رسد این روایت جعلی است و مخالفان ابن سینا هم رنگ و بویی به این روایت داده‌اند که کسی متوجه جعلی بودن آن نشود. 
 

ایکنا _ مخالفان ابن سینا مخالفان سیاسی بودند یا مخالفان علمی؟ 

در جمع مخالفان او همه نوع افرادی وجود داشتند، ابن سینا آدم بزرگی بوده است و یک عده تحمل دیدن آدم به این بزرگی را نداشتند. مخالفان علمی او می‌گویند چرا ما این همه دانایی داریم ولی فرد مهم و شهیری نیستیم در حالی که او مقبول همگان است. این درگیری با بزرگی ابن سینا تا آخر عمر او ادامه دارد، حتی بعد از مرگش هم وجود دارد، یعنی مخالفان عظمت او هیچ‌وقت کوتاه نیامدند. دلیل این موضوع هم آن است که شیخ الرئیس خیلی بزرگ بوده است در نظر همگان و آن عده هم نمی‌خواستند در این بزرگی خودشان دیده نشوند. حسادت‌های علمی سبب شد که عده‌ای عالم در درجات و مرتبه پایین‌تر از او دچار حس حقارت و تضعیف شوند و از درد بی‌توجهی اجتماعی، دست به جعلیات بزنند. ابن سینا همه جا مورد توجه است برای خُرد کردن آن ابهت در جامعه دینی چه راهی وجود داشت؟ او را فردی عیاش معرفی کردن! واقعیت تاریخی آن است که جامعه بشری این جعلیات را نپذیرفته است،‌ همین امروز که ما درباره او صحبت می‌کنیم او همچنان بزرگ است،‌ این در حالی است که هیچ کسی یک آدم عیاش را به عنوان آدمی بزرگ به جامعه معرفی نمی‌کند. همچنین ابن سینا عمر کوتاهی داشته است و 55 سال زندگی کرده؛‌ این حجم کار و کوشش علمی در این زمان با آن موارد نادرست از جمله عیاشی چه تناسبی دارد؟ با هیچ عقل سلیمی این معادله حل نمی‌شود که فردی مانند ابن سینا در 55 سال زندگی در کنار آن کوشش‌های جهانگیر علمی در حوزه طب و فلسفه اسلامی توانسته است به عیاشی نیز بپردازد! 
 
آثار ابن سینا فقط آن نیست که ما امروز بدان دسترس داریم، مثلا در حمله اصفهان می‌گویند کتاب‌هایی که بیش از قانون و شفا بوده زیر سم اسب‌ها از بین رفته است! او دوباره آن کتاب‌ها را نوشته است، چند جای دیگر این اتفاق افتاده است و کتاب‌هایش از بین رفته است. چون آدم بزرگی بود، همواره پادشاهان زمان مخصوصا در دوران سلطان محمود غزنوی دنبال این بودند که او را به دربار خودشان ببرند و فخر بفروشند که دانشمندی به این عظمت در دربار ما حاضر است. ابن سینا هم حاضر نبود خود را به دربارها بفروشد، هر جا هم بود به محض اینکه احساس می‌کرد، قصد سوء استفاده از او را دارند، آنجا را رها می‌کرد و به شهر دیگری می‌رفت. در همدان هم که بود چندین بار دربار را رها کرد و به اصفهان رفت، در اصفهان چنین احساسی کرد و آن شهر را هم رها کرد و به همدان بازگشت،‌ مدتی در قزوین زندگی کرد و در نهایت کل زندگی او در رفت و آمد گذشت. بیشتر آثار او هنگامی که در حال سفر با اسب یا قاطر از شهری به شهر دیگر بوده،‌ نوشته شده است. آدم‌ها وقتی بزرگ می‌شوند در جامعه خود با طمع عده‌ای مواجه می‌شوند. این طمع‌ها وقتی جواب ندهد مجبور می‌شوند به ویرانی اعتبار آن فرد دست بزنند. یعنی وقتی آن عالم یا فرد بزرگ تسلیم نشود، از راه تهمت‌های گیرنده‌تر با سرنوشت او بازی می‌کنند. دوران او دوران جامعه مذهبی بوده و تهمت‌های سیاسی خیلی محل توجه نبوده است و در نتیجه مسایل اخلاقی را برای تخریب چهره شهیر او مطرح کردند. با همه تلاش‌های مخالفان او هیچ کدام از نقشه‌های تخریب چهره او، از سوی جامعه علمی و دینی پذیرفته نشد و در نهایت مخالفان موفق نشدند. آنچه امروز ما در تاریخ پزشکی و فلسفی می‌خوانیم آن است که ابن سینا دانشمندی بسیار برجسته و بزرگ است، چون ابن سینا حق و درست بود همه تلاش‌های حسودان او نقش بر آب شد.
 
مخالفان او بعد از همه این جدال‌ها با توجه به اینکه ایشان جانشین فرمانده ارتش در دوران وزارت در همدان بود، ارتشی‌ها را به دلیل اینکه حقوق ما کم است و این موضوع تقصیر بوعلی است به تحریک علیه او واداشتند و برای کشتن او برنامه‌ریزی کردند. پس از آن شاه وساطت کرد که این اتفاق واقع نشود و سپس او به مدت 40 روز در قلعه‌ای تاریک نزدیک همدان تبعید شد. بعضی از کتاب‌های خیلی پیچیده خود را راجع به اسرار الهی و معراج در این قلعه نوشته است.
 
 

ایکنا _ این تلاش‌های ناموفق برای جلوه دادن چهره نامبارک از ابن سینا تا به امروز ادامه دارد؟

 
بله، اخیرا کتابی در تهران به فارسی ترجمه شده است که از سوی یک عرب نوشته شده است، نویسنده در این کتاب یک سری عیاشی‌های مضحک و قصه‌های مسخره را جمع و جور کرده است و با آب و تاب فراوان و جعل بسیار به مخاطب ارائه کرده است. نویسنده عرب این کتاب به ایران آمده است و ظاهرا یک عده هم او را تحویل گرفته‌اند! تنها سؤالی که می‌توان از این افراد پرسید آن است که شخصیتی به توانایی و کوشایی ابن سینا، با این حجم دغدغه اجتماعی و علمی چگونه فرصت رسیدن به این عیاشی‌ها را داشته است؟ از سوی دیگر این فرد عیاش چگونه می‌تواند راه به معنایی عمیق از نوع ابن سینا بگشاید و صاحب چنین منابع علمی باشد؟ چنین فردی می‌تواند رساله معجرایه بنویسد؟ رساله‌های عرفانی فوق العاده شگفت‌انگیزی که از ابن سینا به یادگار مانده است به آن فرد عیاشی که تصویر کرده‌اند چه ارتباطی دارد؟
آن ابن سینایی که در فلسفه اسلامی از سرآمدان است و همچنین در حوزه طب هنوز در جهان به برخی از منابع او برای درمان مراجعه می‌شود، هیچ ارتباطی با آن تصویر مبهم و مغشوش ساخته و پرداخته حسادت‌های علمی گروهی از مخالفانش ندارد.
خیلی روشن است عده‌ای که خودشان کوچک بودند، بزرگی ابن سینا را قابل تحمل نمی‌یافتند و با حسادت خود، رفتارهای مختلفی را مرتکب شدند که آن بزرگی را از بین ببرند.
ابن سینا دانشمندی صادق بود که تمام عمر خود را صرف کار علمی کرده است، او حتی خانواده تشکیل نداده و زن و فرزندی نداشته است. در تاریخ خوانده‌ایم،‌ وقتی احساس کرد که زمان مرگش فرارسیده، گفت حالا دیگر باید رفت. سپس تمام اموال خود را به فقرا و نیازمندان وقف کرد، کنیز و غلام را آزاد کرد و گفت حالا برای خودتان آزاد هستید و هرجا می‌خواهید بروید؛ دیگر وقت فرمان الهی رسیده است و سه چهار روز بعد از این خبر، فوت کرد. مجموعه این اتفاقات نشان می‌دهد حسادت‌هایی که در حوزه‌های علمی نسبت به دانشمندان به وجود می‌آید، خیلی خطرناک است. ابن سینا که جان سالم از این قضایا به در برد بدان دلیل است که او خیلی قوی است، آنقدر بزرگ است که همه این تهمت‌ها را از بین برد و امروز همچنان زنده است. 
 
کتاب «قانون» سال گذشته در آمریکا چاپ و ترجمه جدیدی شده است. درباره این کتاب نمی‌گویند طب قدیم مرده است و بنابراین دوباره پول خرج می‌کنند و ترجمه و چاپ می‌کنند. ابن سینا همچنان محل توجه جوامع علمی است به دلیل اینکه به مسایلی توجه کرده است که حتی همین امروز هم به درد زندگی انسان می‌خورد.
به طور طبیعی برخی بحث‌ها ممکن است کهنه شده باشد، ولی ریزبینی و تیزبینی‌های او در طب بسیار شگفت‌آور است. برای مثال در همین قسمتی که بنده از قانون تصحیح کرده‌ام بیماری‌های مربوط سر را شامل می‌شود. بیش از 300 صفحه متن چاپ شده راجع به بیماری‌های سر، انواع جنون‌ها و ... را آورده است. در حالی که دوران او تشریح،‌ عکس و ... وجود نداشته است ولی ابن سینا با فهم و فراستی بی‌نظیر به کل بدن آدمی توجه می‌کند و این شیوه هنوز هم مورد تأیید قرار می‌گیرد. در یک جمله کوتاه باید گفت؛ ابن سینا یکی از پدیده‌های خوب خداوند متعال است. خوش به حال جامعه بشری که صاحب این آدم‌ها بوده است و از وجودشان استفاده کرده است و همچنان پس از هزار سال وجودشان برای ما ایرانی‌ها مایه افتخار است.
 
ادامه دارد...
 
 گفت‌وگو از معصومه صبور 
انتهای پیام
شعبانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۴/۰۶/۰۱ - ۱۸:۵۵
0
0
عالی بود. عالی
captcha