به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، هفدهمین نشست «کبوتران مسجد دوردست» با محوریت تجلیل و رونمایی از کتاب خاطرات علی خوشلفظ از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و رونمایی از کتاب «وقتی مهتاب گم شد» در تماشاخته مهر حوزه هنری با حضور مقامات کشوری و لشکری برگزار شد.
این مراسم با حضور محسن مومنی شریف، رئیس حوزه هنری، سردار حمید حسام، خاطرهنگار کتاب «وقتی مهتاب گم شد»، علی خوشلفظ، راوی کتاب، سردار حسین همدانی، سردار مهدی کیانی، مجتبی رحماندوست، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، گلعلی بابایی، رئیس سازمان ادبیات و هنری دفاع مقدس، علیرضا قزوه، مدیر مرکز آفرینشهای هنری حوزه هنری و برخی از نمایندگان مردم همدان در مجلس همراه بود.
علیرضا قزوه در ابتدای این مراسم درباره کتاب «وقتی مهتاب گم شد» تصریح کرد: این کتاب در زمینه ادبیات مقاومت به شمار میرود. ادبیاتی که امروز همگان معتقدند اگر اتفاقی قرار است در عرصه هنر و ادبیات انقلاب اسلامی رخ دهد، مرهون این ادبیات خواهد بود.
وی افزود: ادبیات مقاومت گل سر سبد آثار حوزه هنری نیز به شمارمیرود و حوزه در این زمینه از پیش قراولان بوده و هست. ادبیات مقاومت، انقلاب و همچنین ادبیات آئینی را اگر از ادبیات بعد از انقلاب اسلامی حذف کنیم چیزی نخواهد ماند.
این شاعر با اشاره به شخصیت علی خوشلفظ توضیح داد: وی شخصیت منحصر به فردی داراست و استحقاق این را دارد که مراسمها و تجلیلها برایش گرفته شود.
در ادامه مراسم گلعی بابایی، پژوهشگر حوزه دفاع مقدس درباره علی خوشلفظ و کتاب او ایراد سخنرانی کرد و گفت: امروز مراسم تجلیل از کسی است که از نوجوانی وارد جنگ شد. کسی که من سال 88 وقتی مشغول نگارش کتاب مستقلی درباره رزمندگان همدان بود با او آشنا شدم. انسانی است که واقعاً خوب خاطره تعریف میکند و به مصداق نام خانوادگیش، خوشلفظ است.
وی در ادامه افزود: وقتی کتاب را میخواندم خصوصاً که با سردار حمید حسام، خاطرهنگار این کتاب از قبل آشنا بودم با خودم گفتم چه خوب که خاطرات علی خوشلفظ با قلم خوش حسام درآمیخته شده که بسیار دلپذیر است.
این نویسنده و پژوهشگر در ادامه تصریح کرد: این کتاب چند ویژگی مهم دارد. یکی از مهمترین آنها این است که خوشلفظ واقعاً هر آنچه که بوده را بی کم و کاست نوشته است. البته از رشادتهای خود و ایثارهای شخصیاش حرفی به میان نیاورده و من میدانم که چقدر خودش را سانسور کرده است. این کتاب به اسطورهسازی نمیپردازد و از همه شیطنتها و شلوغیهای دوره نوجوانی و جوانیاش مینویسد. همین کتاب را دلپذیرتر میکند، چرا که این کتاب خاطرات کسی است که در نوجوانی یا دماغ میشکست با پنجه بوکس یا دماغش را میشکستند.
بابایی ادامه داد: خوشلفظ کسی بود که در کمترین سن و سال بلدچی بود و در عملیاتهای بزرگی مانند کربلا به شناسایی میرفت که در این کتاب طوری تعریف کرده که خواننده در فضا قرار میگیرد و با داستان پیش میرود.
وی همچنین بیان کرد: حاتمیکیا وقتی از چنین شخصیتی باخبر شد، میگفت که زندگی علی خوشلفظ باید یک فیلم سینمایی شود و معتقد بود اگر چنین اتفاقی بیفتد آن فیلم جهانی میشود.