به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، شماره جدید فصلنامه امامتپژوهشی به صاب امتیازی بنیاد فرهنگی امامت اهل بیت(ع)، مدیر مسئولی آیتالله سیدعلی حسینیمیلانی و سردبیری محمدفرید انصاری منتشر شد.
در شماره 13-14 این فصلنامه تخصصی میتوانید مقالههایی با عناوین «حدیث ولایت در میراث مکتوب فریقین» نوشته حسین اسکندری، «نشانهیابی اندیشه امامت در مناظرات شیعیان امامی عصر حضورِ ائمه اطهار علیهم السلام» نگاشته محمدجواد یاوریسرتختی، «حدیث «مرگ جاهلی» و دلالت آن بر «اصلانگاری امامت» کاری از موسی اسفندیاری، «تحیّر شیعیان در شناخت امام و نقش تقیه در آن» نوشته روحاله کاظمی، «مناسبات اهل حدیث و امامیه در بغداد؛ از غیبت صغرا تا افول آلبویه» نگاشته علی امیرخانی، «معناشناسی ناصبیگری با تأکید بر متون امامیه تا قرن هفتم» اثری از مهدی مجتهدی و «مسأله برائت در عصر امام سجاد علیه السلام از اندیشه تا جریان» عبدالمجید اعتصامی را مطالعه کنید.
در چکیده مقاله «مسأله برائت در عصر امام سجاد علیه السلام از اندیشه تا جریان» میخوانیم: دوران امام سجاد(ع) را باید آغاز شکلگیری جریان عمومی برائت از شیخین دانست. این جریان، نتیجه مسئله خلافت بعد از پیامبر(ص) و اختلافهایی است که در پی داشت. شکافی که در پی این اختلاف میان شیعیان امیرالمومنین(ع) و جبهه مخالف ایجاد شد، تا زمان حادثه عاشورا به صورت تقابل گروهی و اجنتاعی نمایان نشده بود.
مهدی مجتهدی در مقاله «معناشناسی ناصبیگری با تأکید بر متون امامیه تا قرن هفتم» چنین مینویسد: پدیده ناصبیگری، از مفاهیمی است که در تاریخ مسلمانان شکل گرفته است. معنای لغوی نصب، برپاکردن بوده و سپس به معنای دشمنی و جنگ در آمده و در این معنای اخیر کاربرد وسیعی پیدا کرده است. این واژه ابتدا در متون شیعی کاربرد اصطلاحی یافته و مراد از آن، دشمنی باعلی(ع) و اهل بیت پیامبر(ص) است. در این تحقیق، ضمن بررسی معانی لغوی و اصطلاحی نصب، با تبیین مفهوم این واژه در متون فقهی و اشاره به برخی از احکام ناصبی،سعی شده تصویر صحیحی از مفهوم ناصبی و ناصبیگری ارائه شود. مفهوم و مصداق نصب در دیدگاه شیعی، به دقت در متون فقهی ارائه شده که به معنای خاص آن، یعنی اظهار دشمنی و جنگ با امام معصوم محدود شده و از کاربرد عام نصب که مطلق غیر شیعه را در بر میگیرد، پرهیز شده است.
در چکیده مقاله تاریخی و حدیثی «مناسبات اهل حدیث و امامیه در بغداد» نویسنده چنین مینویسد: درگیری علمی و عملی اهل حدیث با امامیان در بغداد در دوران غیبت، روند صعودی و افزایشی داشته است. شواهد تاریخی حاکی از آن است که با افزایش تکاپوی اجتماعی و علمی امامیه در اواخبر سده سوم و اوایل سده چهارم، اهل حدیث(حنبلیان) آشوبهیا اجتماعی را علیه شیعیان ایجاد کردند. پس از ورود آلبویه و رشد فعالیتهای سیاسی-اجتماعی شیعیان و آشکار شدن شعائر و آیینهای آنان، حساسیتها و درگیریها به مراتب بیشتر شد و در اواخر سده چهارم و اوایل سده پنجم- همزمان با اوج شکوفایی مدرسه بغداد-فتنههای اجتماعی به بالاترین حد رسید. موضع بزرگان امامیه و اهل حدیث در برابر آشوبهای مذهبی متفاوت بود. اندیشهوران امامیه گرچه در مقام بحث و نظر علمی در رد و انکار مبانی و مبادی اهل حدیث پویا بودند، اما نه تنها در درگیری اجتماعی جلودار نبودند، بلکه در خاموش کردن فتنه تلاش میکردند. این در حالی است که محدثان و عالمان اهل حدیث، از سردمداران و جلوداران درگیریها و تحریک و تهییج عوام بودند.