به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) بیست و دومین دیدار هفتگی جامعه قرآنی استان تهران در سال 94 به دیدار با مادر شهید حسین ثامنی اختصاص یافت.
این دیدار با قرائت آیات 146 تا 148 سوره آل عمران توسط قاری ممتاز، علیرضا مهدیزاده آغاز شد و در ادامه رمضانعلی گلستانی، معاون رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ در سخنانی هدف از این دیدار را گرامیداشت شهدای قرآنی عنوان کرد و با استناد به آیه 169 سوره آلعمران مبنی بر اینکه کسانی که در راه خدا شهید شدهاند را مرده ندانید، بلکه آنها زندهاند و شما درک نمیکنید، گفت: زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست و هرگز نمیتوانیم به جایگاه شهدا پی ببریم و هر چه بگوییم نمیتوانیم حق مطلب را ادا کنیم و در مقام عمل نیز نمیتوانیم به گرد پای آنها برسیم. حداقل کاری که میتوانیم انجام دهیم عمل به بخشی از وصیتنامه آنهاست.
سپس مادر شهید با تاکید بر اینکه حسین ثامنی، عاشق واقعی قرآن بود، گفت: حسین دائم میگفت که امام را تنها نگذارید. 15 ساله بود که به جبهه رفت. به من گفت اگر راضی نشوی در خواب انگشتت را روی برگه رضایتنامه میزنم. با اینکه چندین بار خمپاره خورده بود و سر و دستش مجروح شده بود، تا زمان شهادتش نگذاشت من متوجه شوم. مخفیانه کارهای خیر انجام میداد.
وی ادامه داد: به دلش برات شده بود که شهید میشود. مستاجر بودیم و صاحبخانه ما را جواب کرده بود. گفتم: حسین حالا چه کار کنیم؟ گفت: مادر من خانهام را پیدا کردهام تو دنبال خانه برای خودت باش.
مادر شهید ثامنی تاکید کرد: حسین عاشق قرآن بود. بچهها را دور خودش جمع میکرد و برای رفتن به جبهه ثبت نامشان میکرد. یک روز یکی از همسایگان گفت که دیده حسین در زمستان بدون دستکش وسایل مسجد را میشوید وقتی گفته که حسین چرا دستکش دست نمیکنی گفت: من عادت دارم.
اصرار بر مصرف صحیح بیتالمال
وی گفت: یک بار در مسجد میخواستم تلفن برنم. حسین گفت: مادر، تلفن مال بیتالمال است. اول پولش را بده. حسین همیشه دوستانش را در منزل جمع میکرد و به آنها قرآن درس میداد.
در ادامه یکی از دوستان و همرزمان شهید ثامنی با بیان اینکه حسین یکی از تاثیرگذارترین افراد محله بود، گفت: در 16 سالگی میتوانست 40 نفر را از ساعت 9 تا 11 شب در مسجد جمع کرده و آنها را به حضور در جبهه و انجام کارهای خیر دعوت کند. وقتی در مسجد اذان میگفت آنقدر خوشصدا بود که همه سکوت میکردند. بیشتر روزها روزه بود و آنقدر با اخلاص کارهای مربوط به جبهه و مسجد را انجام میداد که گاهی تصور میکردیم از سپاه پول میگیرد.
همچنین یکی دیگر از دوستان شهید ثامنی با اشاره به تاکید زیاد حسین به حضور در نماز جماعت گفت: موقع نماز تمام دوستان را به مسجد میبرد تا نماز جماعت بخوانیم. به مناسبتهای مختلف عزا و میلاد ائمه، صوت اذانش حزن یا شور میگرفت.
در ادامه یکی دیگر از دوستان شهید ثامنی با بیان اینکه حسین از کودکی اهل مطالعه کتابهای عمیق و علمی بود، گفت: مسئول عقیدتی سیاسی پایگاه بسیج بود و فن بیانش در کلاسهای ایدئولوژی وی همه را تحت تاثیر قرار میداد. برای هدایت دیگران از داستانهای قرآنی استفاده میکرد.
وی افزود: در جبهه نیز به دنبال گردآوری زندگی شهدا بود. همچنین با موضوعات و مفاهیم قرآنی آشنایی داشت و تفسیرهایی که بر سورههای قرآن خصوصاً بیان مباحث اخلاقی داشت، هنوز در ذهن ما مانده است. مفاهیم قرآن با روحش عجین شده بود.
حسین وصیتنامه پرباری دارد. وصیت کرد که جنازهاش را به سالن بسیج محله بیاورند و برایش زیارت عاشورا بخوانند.
یکی دیگر از دوستان شهید ثامنی با بیان اینکه حسین اخلاص و اعتقاد عمیقی به اسلام داشت، گفت: وی همیشه باوضو بود و بیشتر روزها را روزه میگرفت. از غیبت کردن و استهزای دیگران بیزار بود و هر هفته در نماز جمعه شرکت میکرد. دیوارنویسی مسجد را انجام میداد و روی دیوار مسجد احادیث را مینوشت. حسین در تمام میدانهای فعالیت قرآنی، مسجد و جبهه اول بود و رضای خدا را دنبال میکرد.
دیدار جامعه قرآنی با مادر شهید حسین ثامنی عصر چهارشنبه، 25 شهریور در منزل شهید انجام شد و در این دیدار لوح یادبود سازمان قرآن و عترت برای تجلیل از این شهید به مادر وی اهدا شد.
شهید حسین ثامنی در کنار فعالیتهای نظامی در جبهه، مسئولیت خبرنگاری لشکر 27 محمد رسولالله(ص) را عهدهدار بود و پس از رشادتهای فراوان در جبهههای جنگ در مرحله تکمیلی عملیات کربلای 5 در 22 اسفندماه 1365 در حالی که با عنوان بیسیمچی گردان عمار مشغول انجام وظیفه بود، در سن 22 سالگی در منطقه شلمچه به دیدار حق تعالی شتافت.