کد خبر: 3370877
تاریخ انتشار : ۰۴ مهر ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۲

برگزاری نخستین جلسه دفاع رساله دکتری دانشکده ادیان دانشگاه ادیان و مذاهب

گروه دانشگاه: گروه آموزشی و پژوهشی دین‌پژوهی دانشکده ادیان دانشگاه ادیان و مذاهب، نخستین جلسه دفاع رساله دکتری این دانشکده را برگزار می‌کند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، گروه آموزشی و پژوهشی دین‌پژوهی دانشکده ادیان دانشگاه ادیان و مذاهب، نخستین جلسه دفاع رساله دکتری این دانشکده را برگزار می‌کند.

عنوان این جلسه «بررسی و نقد نظریه اخلاقی قانون طبیعی بر مبنای آراء علامه طباطبایی و جان فینیس» است که توسط رحیم دهقان سیمکانی دفاع خواهد شد؛ همچنین در این جلسه محسن جوادی به‌عنوان استاد راهنما، امیر دیوانی استاد مشاور اول، محمدمهدی علیمردی استاد مشاور دوم، رضا الهی‌منش استاد داور اول و زهرا خزاعی به‌عنوان استاد داور دوم حضور خواهند داشت.

این جلسه روز دوشنبه، ششم مهرماه از ساعت 13 در سالن کنفرانس امام موسی صدر دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار خواهد شد.

در چکیده این پایان‌نامه آمده است: اخلاقِ مبتنی بر طبیعت، روش فهم سعادت و راه‌های وصول به آن بر اساس ظرفیت‌ها و قوای طبیعی انسان است که در سنت یونانی و به‌ویژه در ارسطو وجود داشته و بعدها در نگرش آکوئیناس و سنّت آکوئینی دنبال شده است. جان فینیس که از اندیشمندان معاصر در حوزه فلسفه حقوق و اخلاق و از پیروان این سنّت اخلاقی است، تلاش نموده تا به پیروی از آکوئیناس ارزش‌های اخلاقی را از طبیعت آدمی اخذ و اقتباس کند.

علّامه طباطبایی نیز دیدگاه‌های اخلاقیِ خود را بر سرشت طبیعی  انسان و ظرفیت‌های طبیعی او مبتنی ساخته و تقریری از نظریه اخلاقیِ قانون طبیعی را در سنّت اسلامی به تصویر کشیده است. دیدگاه این دو اندیشمند معاصر، علی‌رغم قرار داشتن در یک مسیر و برخوردار بودن از شباهت‌های قابل توجّه، از تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای برخوردار است که بر اساس آن‌ها می‌توان در باب موجّه و قابل دفاع بودن هر یک از دو دیدگاه قضاوت نمود. این تفاوت‌ها در سه رهیافت عمده وجودشناختی، معرفت‌شناختی و روانشناختی (انگیزشی) قابل طرح و بررسی است.

به لحاظ وجودشناختی، علامه برخلاف فینیس، با اشکالاتی از جمله محدود بودن لیست خیرات پایه، بیگانه‌انگاشتن خیرات پایه و اولویت نداشتن برخی بر برخی دیگر مواجه نیست و مبانی‌ای را اتّخاذ نموده که سیر تحوّل و تحقق هویّت اخلاقیِ انسان، بر اساس آن به خوبی قابل ترسیم است. همچنین، به لحاظ معرفت‌شناختی، علّامه برخلاف فینیس محدوده شناخت انسان را روشن ساخته و در باب چگونگی شناخت رضایت الهی به‌عنوان معیار اخلاقی بودنِ یک عمل، راهکار روشنی ارائه نموده است.

به لحاظ روانشناختی ناظر به دلیل عمل و انگیزه نیز، علّامه برخلاف فینیس دلایل عمل را ضمن پرهیز از همسان پنداشتن «خواست» و «میل» از یکدیگر تفکیک نموده و با تأکید بر غایت اخروی و جاودان، انگیزه فاعل اخلاقی را به انگیزه‌ای الهی و معنوی مبدّل ساخته است. به‌طور کلّی به نظر می‌رسد، رهیافت علّامه در سه بُعد مذکور، می‌تواند از توجیه معقول‌تر و قابل دفاع‌تری برخوردار باشد. در این رساله، تلاش نموده‌ایم تا ضمن تبیین نظریه اخلاقیِ قانون طبیعی و بررسیِ سیر تاریخی آن، دیدگاه این دو اندیشمند را تبیین و بر اساس سه رهیافت مذکور مورد تطبیق قرار دهد.

captcha