کد خبر: 3456081
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۹
لطفا فیلمسازی نکن؛

جذابیت؛ مؤلفه‌ای گم‌شده در فیلم‌های «نیکی کریمی»

گروه هنر: نیکی کریمی، بازیگری که با فیلم «عروس» به سینمای ایران معرفی شد، چند سالی است که کارگردانی نیز می‌کند، اما در حیطه جدید توفیقی کسب نکرده است.

در سینمای ایران و جهان بازیگران بسیاری بوده‌اند که در ادامه فعالیت حرفه‌ای خود به سمت کارگردانی سوق پیدا کرده‌اند. برای مثال از کلینت ایستوود و رابرت ردفورد و رابرت دنیرو به عنوان معروفترین چهره‌های این حوزه می‌توان نام برد. نکته جالب اینجاست که این سینماگران در حوزه کارگردانی نیز همانند بازیگری توانستند به کیفیت بالایی در کارشان دست پیدا کنند. در سینمای ایران نیز چنین نمونه‌هایی را می‌توان مشاهده کرد، اما عمده آنها قادر نبودند، آن گونه که باید در کارگردانی موفق باشند تنها فرامرز قریبیان در این زمینه استثناست. این بازیگر قدیمی سینما با کارهایی چون «گناهکاران»، «چشمهایش» توانست نظر مخاطبان و منتقدان را به سمت خود جذب کند.

با ذکر این مقدمه می‌خواهم نظری اجمالی به فیلم جدید این بازیگر و کارگردان بیندازیم. نیکی کریمی که در عرصه بازیگر توانسته سیمرغ بهترین بازیگر را برای فیلم «واکنش پنجم» به دست آورد تا به امروز 6 فیلم را کارگردانی کرده است که 2 کار مستند بود و دیگر فیلم‌ها داستانی، اما تمامی آثاری وی معمولا کارهایی هستند که  به سختی فرصت اکران پیدا می‌کنند و در همان نمایش معدود هم، فروش فیلم‌ها بسیار پایین است.

«شیفت شب» آخرین کار نیکی کریمی داستان زوج جوانی است که زندگی‌شان به دلیل شکست اقتصادی مرد خانواده (محمدرضا فروتن) دستخوش اتفاقات مختلف شده است. در این میان لیلا زارع که نقش همسر را ایفا می‌کند برای نجات زندگی خود، تلاش فراوانی را از خود نشان می‌دهد، اما در مقطعی دستخوش اشتباه شده و تصور می‌کند که شوهرش به مرز جنون رسیده است. در نهایت وی به اشتباه خود پی می‌برد. این داستان ساده روایتگر آن چیزی است که در «شیفت شب» روی می‌دهد، بدون این‌که جذابیتی در فیلم وجود داشته باشد.

این قبیل فیلم‌ها به هیچ وجه پتانسیل تبدیل شدن به یک فیلم سینمایی را دارا نیستند، تنها قادر هستند در قالب یک مستند داستانی به آن پرداخت، اما برخی سینماگران ما برای جلب نظر جشنواره‌های خارجی دست به تولید این قبیل کارها می‌زنند. در این میان فردی که چنین فیلمی را می‌سازد  آنچنان تقصیرکار نیست، چون بودجه‌ای در اختیارش قرار می‌گیرد که برای بازگشت سرمایه آن، اجباری وجود ندارد. برای همین این قبیل فیلمسازان در مصاحبه‌های نشست‌های خبری خود ادعا می‌کنند، فیلمی برای مخاطب خاص ساخته‌اند.

این واژه (مخاطب خاص) برای سینمای امروز ما بزرگترین سم است که متاسفانه مورد استفاده بسیاری از فیلمسازان قرار می‌گیرد، اما آنها فراموش کرده‌اند که با پول و سوبسیدهای دولتی فیلم می‌سازند، پس در چنین شرایطی نمی‌تواند ادعا کنند که کارشان برای عده‌ای خاص تولید شده است. در کلام دیگری این واژه برای سینمای اروپا همانند سفیر مرگ بود که تولیدات داخلی آنان را نابود کرد و همین راه از سوی برخی از کارگردانان داخلی ادامه پیدا می‌کند.

مطلب دیگر را در قالب یک سوال مطرح می‌کنم، چرا فیلمسازانی که فیلم‌های خاص می‌سازند با سرمایه شخصی خود دست به تولید کارهایشان نمی‌زنند، زیرا اکثر آنان حداقل به لحاظ مادی توانایی آن را دارند که فیلم‌هایشان را تولید کنند، چون آنگاه کسی به آنها اعتراض نخواهد کرد که چرا فیلمی برای صندلی‌های خالی ساخته‌اند، اما وقتی با پول و کمک‌های دولتی اثری تولید می‌شود نباید رضایت جشنواره‌های خارجی مد نظر باشد، بلکه سود سینمادار و رضایت مردم است که هدف اصلی این تولیدات است.

نکته مشترک بین فیلم‌هایی نظیر «شیفت شب» این است که معمولا روایت آنها از موضوعات اجتماعی تلخ و سیاه است. این رویکرد شاید در کارهای اجتماعی تا حدودی طبیعی باشد، اما می‌توان در کنار نشان دادن ضعف‌ها و مشکلات به نوعی راه حل نیز برای مشکل مورد نظر پیشنهاد کرد، همانند روشی که فیلم خوب «چهارشنبه 19 اردیبهشت ماه» انجام داده است.

درباره بخش‌های فنی «شیفت شب» چیز چندانی نمی‌توان گفت؛ چون نه فیلمنامه از استحکام خوبی بهره برده، نه کارگردانی چیز شاخصی دارد، البته بازی لیلا زارع و محمدرضا فروتن تا حدودی خوب است که آنهم مطلب تعجب‌آوری نیست. در انتها باید این را به عنوان یک خواهش از نیکی کریمی خواست که یا به همان بازیگری اکتفا کند یا این‌که برای ساخت فیلم‌هایش سلیقه تماشاگر عام سینما را هم در نظر بگیرد.

captcha