عدم حجیت؛ نتیجه پذیرش تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه/ نحوه برخورد قرآن با غلط‌های مشهور علمی
کد خبر: 3466119
تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۸
رضایی اصفهانی عنوان کرد:

عدم حجیت؛ نتیجه پذیرش تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه/ نحوه برخورد قرآن با غلط‌های مشهور علمی

گروه حوزه‌های علمیه: رئیس مدرسه عالی قرآن و حدیث المصطفی(ص) با اشاره به استدلالات برخی افراد در تاثیرپذیری کامل قرآن از فرهنگ زمانه به خصوص خرافات فرهنگ عربی تاکید کرد: مهمترین هدف برخی مستشرقان و همفکران آنان در طرح این مسئله از حجیت و اعتبار انداختن قرآن کریم برای پاسخگویی به نیازهای روز و بعد فرا زمانی و فرامکانی قرآن است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی رضایی اصفهانی دیشب 19 دی ماه در جلسه پاسخگویی به شبهات جدید قرآنی در دارالقرآن علامه طباطبایی(ره) گفت: اصل سخن سها این است که پیامبر موفق نشد که کتابی را فرافرهنگی و فرازمانی بیاورد و کتاب وی مقید به زمان و مکان است. همچنین فرهنگ صدر اسلام را خرافه و باطل می داند و معتقد است که قرآن نیز به شدت تحت تاثیر این فرهنگ خرافی بوده است.
وی، بررسی دیدگاه‌های خاورشناسان درباره تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه را از جمله مقالاتی برشمرد که در مجله قرآن و مستشرقان چاپ و به صورت مفصل به این موضوع پرداخته است افزود: ریشه مباحثی که از سوی نصرحامد ابوزید و دکتر سروش و ... هم ارایه شده برخاسته از همین منشا یعنی مستشرقان و گرته برداری از آنان است.
رضایی اصفهانی بیان کرد: قرآن از ضرب المثل ها و شان نزول ها و تعابیر عربی استفاده کرده است از طرفی برخی می گویند قرآن تاثیرپذیری کاملی از فرهنگ زمانه داشته است که آن را رد کردیم و دیدگاه دیگر نیز این است که قرآن عناصر مثبت مانند حج و ... که ریشه در وحی و فطرت داشته است پذیرفته و برخی مباحث خرافی مانند ظهار و دخترکشی و ... را رد کرده است.
دلایل معتقدان به تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه
رئیس مدرسه عالی قرآن و حدیث المصطفی(ص) تصریح کرد: معتقدان به تاثیرپذیری کامل قرآن از فرهنگ زمانه سه دلیل برای این مسئله آورده اند که نویسنده کتاب نقد قرآن نیز دلایلی ارایه نکرده و تنها شواهدی آورده است. البته حق بودن قرآن خود دلیلی بر رد سخنان این افراد است اما از اینها گذشته دلایلی آورده اند که یکی از آن ها روایتی است از پیامبر(ص) که فرمودند: کلم الناس علی قدر عقولهم؛ یعنی در حد عقل مردم با آنها حرف بزنید یعنی اگر مردم به جن و چشم زخم و .... قایل شدند شما مطابق با فهمشان با آنان حرف بزنید از طرف دیگر بلسان قوم اشاره کرده اند و آن را دلیل بر اینکه پیامبر مطابق با زبان مردم حرف زده است؛ دلیل دیگر اینها این است که قرآن فرموده در این کتاب ذکر شما(مردم عرب) وجود دارد و فرهنگ عربی هم مخلوطی از خرافات و .... بوده است پس خرافات در قرآن نیز وارد شده است.
رضایی اصفهانی با طرح این سؤال که اگر کسی بحث تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه را بپذیرد چه تاثیری دارد بیان کرد: نتیجه پذیرش این مطلب آن است که قرآن دیگر پاسخگو به نیازهای زمانه نیست و آیات سیاسی و اقتصادی و حرمت ربا و ... همه مربوط به صدر اسلام می شود و نمی تواند در دنیای امروز جوابگو باشد.
تفکراتی که به دنبال اثبات عدم حجیت قرآن است
رئیس مرکز تحقیقات قرآن کریم المهدی(عج) اظهار کرد: با این کار عملا قرآن از صحنه سیاسی و اجتماعی کنار زده می شود و همان بلایی را که بر سر تورات و انجیل درآوردند می خواهند بر سر قرآن هم در آورند و دین را یک مسئله شخصی کنند به همین دلیل وقتی همجنس بازی قانونی شد پاپ هم مخالفت کرد اما گفتند دین حق دخالت در این مسایل را ندارد.
رضایی اصفهانی بیان کرد: الان در داخل کشور نیز برخی روشنفکران می گویند که احکامی مانند قصاص و ... برای صدر اسلام بوده است و ربطی به امروز ندارد و یا خرافات عربی وارد قرآن شده است البته تصور نکنید که امروز هم این حرف ها گفته نمی شود بلکه همین چندسال قبل در همایشی فرذدی این حرف ها را می زد که ما پاسخ آن را دادیم.
پاسخ به روایت کلم الناس علی قدر عقولهم
وی با بیان اینکه از حجیت انداختن قرآن مهمترین نتیجه پذیرش این دیدگاه باطل است تصریح کرد: برای پاسخ به این شبهات باید تک تک دلایل آنان را بررسی و رد کنیم؛ استدلال کنندگان به این روایت به این مسئله توجه نکرده‌اند که خرافه ضد عقل است اما پیامبر فرمودند با مردم به قدر عقولشان سخن بگویید یعنی مطلب را عقلانی ولی در سطح مخاطب بیان کنید.
وی تاکید کرد:  در عرف، خرافان مطالبی است که ضد وحی و عقل و علم باشد بنابراین اگر فرمود علی قدر عقولهم آیا معنای آن این است که علی ضدعقولهم با آنان سخن بگویید پس استدلال نادرستی داشته‌اند.
این قرآن‌پژوه برجسته با بیان اینکه یکی از اصول پاسخ به شهبات این است که اجازه ندهیم طرف مقابل از این شاخه به آن شاخه بپرد عنوان کرد: یکی دیگر از استدلال معتقدان به تاثیرپذیری قرآن، تمسک به آیه دهم سوره انبیاء و تعبیر «فیه ذکرکم» است یعنی عقاید و فرهنگ باطل رایج عرب در قرآن بوده است که در پاسخ باید ابتدا معنای لغت ذکر را در بیاوریم و با قراین آن را تطبیق دهیم.
وی افزود: ذکر دارای معانی مختلفی است از جمله؛ ذکر در مقابل غفلت است هرچند به معنای شرف نیز آمده است و در اصطلاح نیز مرحومطبرسی درباره آن گفته شرف؛ یعنی قرآن چیزهایی آورده که موجب ذکر یا موجب شرف و سربلندی شماست؛ این تعبیر یک مفسر قدر مانند صاحب مجمع البیان است و مرحوم علامه طباطبایی نیز فرموده است که ذکر یعنی آخرین درجه معارفی که انسان را به مراتب والا می‌رساند و برخی دیگر نیز ذکر را به معنای اندرز و موعظه دانسته‌اند.
رضایی اصفهانی تصریح کرد: پس ذکر نه در لغت به معنای فرهنگ زمانه و نه در اصطلاح به این معناست، بنابراین نمی توان گفت فیه ذکرکم یعنی فرهنگ عرب اعم از خوب و بد. بنابراین در تفسیر یک آیه باید یا آیه دیگر، یا روایت، و یا دلایل متقن علمی و یا دلایل عقلی موید آن باشد.
رضایی اصفهانی عنوان کرد: دلیل سوم معتقدان به تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه نیز استدلال آنها به سخن گفتن پیامبر بلسان قوم بود که امروز به زبان قوم تعبیر می شود که در این زبان حتی دشنام هم هست در پاسخ به این استدلال باید بگوییم که «لسان» در لغت به معنای همین عضو جسمی است که منشا بسیاری از گناهان کبیره است که در اینجا مراد نیست.
وی ادامه داد: معنای دیگر آن طبق کتب لغت، به معنای لغت آمده است و در واقع مشترک لفظی است و لسان قوم همان لغت قوم است یعنی پیامبر چون در میان اعراب برانگیخته شد به زبان عربی برای آن مطلب و وحی آورده است یا بلسان قوم لوط همان زبان عبری می‌شود.
زبان قوم، فرهنگ قوم نیست
رضایی اصفهانی گفت: در لسان قوم پیامبر به زبان عربی صحبت کرد اگرچه رسالت او جهانی بود به همین دلیل از اصطلاحات آن دوره و ضرب المثل ها نیز بهره برده است بنابراین لغت قوم به معنای فرهنگ قوم نیست و لغتا و اصطلاحا استناد لسان قوم به بکارگرفتن فرهنگ خرافی در قرآن نیست ضمن اینکه دلایل متعددی داریم که قرآن و پیامبر با خرافات مبارزه کردند.
نحوه برخورد قرآن با یک غلط مشهور
رئیس مرکز تحقیقات قرآن کریم المهدی(عج) با اشاره به اشتباه مشهور و مصطلح درباره طلوع خورشید که مستند بر هیئت بطلمیوسی و مخالف با روند حرکت زمین به دور خورشید است اظهار کرد: قرآن طوری سخن گفته است که ضمن رد خرافه حرکت خورشید و عدم طلوع آن فرموده است «و تری الشمس اذا طلعت ...» یعنی شما این طور می بینید و گمان می کنید که خورشید طلوع و غروب می کند اگر این تری را به کار نمی برد هیئت بطلمیوسی و این خرافه را که غلط مشهوری است پذیرته بود ولی این کار را نمی‌کند.
وی به نمونه دیگری در ماجرای ذوالقرنین اشاره کرد و ادامه داد: در این آیه فرموده که ذوالقرنین تصور کرد که خورشید در دریا فرو می رود در حالی که این طور نبوده است یعنی قرآن به هیچ وجه زیر بار فرهنگ زمانه نرفته است.
captcha