به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) شهید مریم فرهانیان در سن ۱۴ سالگی با کمک برادر رشیدش، شهید مهدی فرهانیان، خود را به سلاح معرفت و بصیرت الهی مجهز و با درک صحیح از وضعیت حاکم بر کشور و نیز ماهیت استکبار جهانی امپریالیسم، مبارزات خود را علیه ظلمهای رژیم پهلوی آغاز کرد.
این شهید بزرگوار با اوجگیری مبارزات مردم در جریان انقلاب اسلامی در تظاهرات و راهپیماییهای مردمی علیه حکومت شاهنشاهی شرکت کرد و با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران به جمع این خیل پیوست و دورههای آموزشی را با موفقیت به پایان رساند. وی با آغاز جنگ تحمیلی در آبادان، شهر را ترک نکرد و دوشادوش برادران رزمنده خود به دفاع از خاک کشورش پرداخت.
شهید مریم فرهانیان در سن ۱۷ سالگی در بیمارستان امام خمینی(ره) آبادان مشغول امدادگری شد و به مدت سه سال به کار امدادگری و پرستاری از مجروحین جنگ در بیمارستانهای مختلف آبادان ادامه داد که در این مدت یک بار به شدت زخمی و به اجبار در بیمارستان بستری شد.
وی کسی بود که زینبوار از برادران رزمنده مجروح پرستاری میکرد. مریم فرهانیان یکی از ۱۸ بانوی امدادگر داوطلب بود که در زمان جنگ در قسمتهای مختلف بیمارستان طالقانی آبادان، خالصانه خدمت کرد. وی در تمام مدت عمر گرانبهایش با بیداری و هوشیاری سیاسی، دینمدارانه زندگی کرد. رفتار و منش این شهید میتواند الگوی زنان مسلمان ایرانی باشد.
فرهانیان از ابتدای پيروزی انقلاب اسلامی تا روز شهادت با بيداری كامل و حس زيبای عشق و ايثار در شهر مقاوم آبادان مشغول به خدمت و ترويج اخلاق، رفتار و منش يک زن مسلمان بود. وی به هنگام شكست حصر آبادان و آزادي خرمشهر و بسياری از عملياتهای ديگر، فعاليت چشمگيری داشت تا بالاخره بر اثر متوقف شدن عمليات پس از آزادی خرمشهر، به منظور رسيدگی به خانواده شهدا در واحد فرهنگي بنياد شهيد آبادان به فعالیت پرداخت. وی در روز 13 مرداد سال 1363 به شهادت رسید.
فعالیتهای شهید فرهانیان
مینو اصلانی، رئیس بسیج جامعه زنان در گفتوگو با ایکنا، به شرح اخلاقیات این شهید پرداخت و گفت: فرهانیان در جنبشهای سیاسی قبل از انقلاب که به منظور براندازی حکومت شاهنشاهی ایجاد شده بود، حضوری جدی و فعال داشت. وی آنقدر پرتلاش بود که در طول شبانهروز یک لحظه بیکار نمیشد و پس از کمی استراحت با انرژی مضاعف به سراغ فعالیتهایش، اعم از کار در درمانگاهها تا کمک به خانواده رزمندگان و شهدا، اطلاعرسانی، تبلیغات، آموزش و ... که آن زمان نیاز بود، میپرداخت. وی حتی از انجام کارهایی که از توان جسمی او خارج بود نیز دریغ نمیکرد. شهید فرهانیان فردی بسیار خودساخته و متقید بود و در واقع آنقدر شوق شهادت داشت که همه میدانستند مریم روزی به شهادت خواهد رسید.
لذت شهادت در پس پرده حجاب
اصلانی در مورد لحظه شهادت مریم فرهانیان و تقید او به دستورات قرآن کریم درباره حجاب بیان کرد: مریم به حجابش حساسیت بسیار داشت و این احساس حتی در لحظه شهادت نیز با وی همراه بود و این شهید در آن لحظه هم خیلی مراقب حجاب و چادرش بود. شهید فرهانیان بر اساس قولی که به یکی از مادران شهدا داده بود با جمعی از دوستانش در سالروز شهادت آن شهید بر سر مزارش حاضر شد. گلزار شهدا در همان لحظه هدف خمپاره دشمن قرار گرفت و ترکشهای آن خمپاره به شهید فرهانیان اصابت کرد و آن طور که دوستانش تعریف میکنند، در لحظه شهادت فقط نگران حجاب و چاردش بود. اکنون نیز چادر پاره شده این شهید بزرگوار در موزه بنیاد شهید نگهداری میشود.
خاطرهای شیرین از درد برای خودسازی
وی به خاطرهای از خودسازی این شهید اشاره کرد و گفت: روزی شهید فرهانیان از درمانگاه خارج شد و نزدیک به غروب با پاهای تاول زده به درمانگاه بازگشت. هر چه دوستانش در این باره از وی سوال پرسیدند، پاسخی نداد تا اینکه یک روز گفت، «حس کردم دچار گناه شدهام و برای تنبیه خودم تا غروب روی لولههای داغ آبادان با پای برهنه راه رفتم.»
چادر نماد یک دختر متعهد
رئیس بسیج جامعه زنان درباره شکلگیری افکار و اخلاقیات این شهید بزرگوار بیان کرد: برای آنکه دغدغه و اخلاق انقلابی شکل بگیرد، فرد باید از خودگذشتگی داشته باشد و فردگرایی از بین برود و احساس مسئولیت در برابر احکام الهی بهوجود آید. مریم فرهانیان نیز به این روحیه دست پیدا کرده بود و فقط سعی داشت تا قدمی برای انقلاب اسلامی و مردم بردارد. وی به دنبال نمایان کردن ارزشهای دینی بود و نماد کامل یک دختر دینی و ارزشمدار، حجاب و چادر او است؛ لذا مریم فرهانیان نیز در تمام فعالیتهایش و آن چهار سالی که در جبهه بود، چادر را کنار نگذاشت و همواره مراقب حجاب خود بود.
فرامین امام؛ وحیهای الهی
وی افزود: شهید مریم فرهانیان مانند دیگر جوانان دوران انقلاب تحت تأثیر فرمانهای امام(ره) قرار گرفت و آن جوانان به یکباره رشد کردند و در واقع آن فرامین، آموزههای دینی و مفاهیم الهی بودند که از طریق کلام امام(ره) به جامعه منتقل شدند. مریم فرهانیان نیز مانند بسیاری از افراد این پیامها را دریافت کرد و از این طریق خود را پرورش داد و از آن مهمتر اینکه توانست دیگران را نیز با خود همراه کند و در این راه به موفقیتی رسید که هنوز نیز برای دختران کشورمان جزء بهترین الگوهاست. جوانان نیز باید توجه داشته باشند که هر کجا از این دست تلنگرها خوردند، باید از آن طریق روح خود و دیگران را پرورش دهند.
شهید مریم فرهانیان؛ اسطوره مقاومت یک دختر ایرانی
اصلانی در پایان شهید مریم فرهانیان را در یک جمله این چنین تعریف کرد: شهید مریم فرهانیان الگوی کامل از اسطوره مقاومت یک دختر ایرانی است.
در پایان وصیتنامه شهید مریم فرهانیان را میخوانیم؛
«بسم الله الرّحمن الرّحيم و به نستعين انّه خير ناصر و معين
وصيتم را با نام خدا، اين بزرگترين بزرگترها، آن يگانه مطلق، اين فريادرس مستضعفان، اين در هم كوبنده كاخ ستمگران و يزيديان، اين منجی حق و عدالت، اين فرستاده قرآن، اين شنونده غمها، اين مشكلگشای دردها و ... شروع میكنم.
اول از هر چيز از انقلاب اسلامی ايران به رهبری امام خمينی به اندازه فهم خودم و وظايفم كه بر دوش دارم بگويم؛ انقلابی كه با دادن خون هزاران شهيد و هزاران معلول به اولين مرحله پيروزی خود رسيد. انقلابی كه مردم در آن، اسلام را، اين كاملترين دين را مبنای كار خود قرار دادند و از آن الهام گرفتند و وحدتی را كه به دست آورده بودند، با توجه به دين اسلام و رهبری قاطع امام حفظ كردند.
قدر اين رهبر را بدانيد و همواره پشت سر او باشيد. از امام پيروی كنيد. به پيامها و فرمانها و دستورات اسلامي امام توجه كنيد و سعی داشته باشید از هر كلمه امام درس بگيريد.
امام را تنها نگذاريد. اين هوای نفسی را كه امام از آن صحبت و سعی میكند آن را از وجود ما بزدايد، شما هم سعی كنيد كه در اين راه موفق شويد. سعی كنيد خود را بشناسيد كه اگر خود را بشناسيد خدا را شناختهايد. در هيچ كاری خدا را از ياد نبريد. و همواره به ياد خدا باشيد و با هم به مهربانی رفتار كنيد.
امام زمان را از ياد نبريد. همواره به فكر امام زمان باشيد. همواره در راه اسلام باشيد و برای تحقق بخشيدن به آرمان اسلام بكوشيد و به قدرت الهی توجه داشته باشيد كه بالاتر و با عظمتتر از تمام قدرتهاست. هيچ وقت قدرت خدا را از ياد نبريد و سعی كنيد كه هر چه بهتر تزكيه نفس كنيد. چيزی را كه امام اينقدر دربارهاش تكيه میكنند كه تزكيه نفس كنيد و در بين خطراتی كه ما را تهديد میكنند هيچ خطری بالاتر از اين نفس نيست كه گاه انسان را به انحراف میكشاند و خود انسان متوجه نمیشود.
قرآن بخوانيد زيرا قرآن تمام دستورات زندگي را به شما میگويد. نهجالبلاغه و صحيفه سجاديه هم همين طور.
مادر! اگر من سعادت شهادت را داشتم و شهيد شدم، اصلاً ناراحت نباش. ما همه امانت هستيم و همه ما از دنيا ميرويم، زيرا اين دنيا آزمايشگاهی است كه خداوند بندگان خود را در آن، مورد آزمايش قرار میدهد. اين ما هستيم كه بايد سعی كنيم و از اين امتحان كه بالاترين امتحانهاست سربلند بيرون بياييم و در قيامت پيش خدا سرافكنده نباشيم.
يادم هست كه در آخرين جلسه گفتوگويی كه با برادر شهيدم داشتم، درباره معاد برايم صحبت میكرد و میگفت در فكر آخرت باشيد و بعد از اين جلسه بود كه مقام شهادت را به دست آورد. از صميم قلب به او تبريک میگويم و از خدا میخواهم صداقتی همانند شهيدان به من عطا كند و سعادت اين را بدهد كه تنها و تنها در راه او قدم بردارم و برای رضای او كار كنم.
شهيد كسی است كه به آخرين مرحله كمال خود رسيده است و راهش را با آگاهی، ايمان و خلوص میپيمايد و هميشه پيروز و جاويد است.
به ولايت فقيه ارج بنهيم و بدانيم كه اکنون امام خمينی بر ما ولايت دارد و بدانيم تنها در اين صورت در دنيا و آخرت موفق میشويم كه با همديگر صميمی باشيم و با دشمن مقابله كنيم. چه دشمنانی كه در درون ما هستند و چه دشمنان بيرونی. من هم مانند برادر شهيدم (مهدی) هر چه يادم آمد نوشتم و اگر در گفتارم اشتباهی هست، به بزرگی خودتان ببخشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
مریم فرهانیان»