تحول شخصیت زنان با ظهور اسلام/ پیامبری که عزت را برای زنان به ارمغان آورد
کد خبر: 3549613
تاریخ انتشار : ۰۸ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۶

تحول شخصیت زنان با ظهور اسلام/ پیامبری که عزت را برای زنان به ارمغان آورد

گروه اجتماعی: با اشاره به جایگاه زنان در عصر جاهلیت و تحولی که پس از ظهور اسلام و حضور حضرت محمد(ص) ایجاد شد، گفت: حضرت محمد(ص) و دین اسلام عزت و احترام را برای بانوان به ارمغان آوردند.

سهیلا پیروزفر، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد، در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی با اشاره به جایگاه زنان در عصر جاهلیت و تحولی که پس از ظهور اسلام و حضور حضرت محمد(ص) ایجاد شد، گفت: حضرت محمد(ص) و دین اسلام عزت و احترام را برای بانوان به ارمغان آوردند.
وی با اشاره به شرایط زندگی بانوان در عصر جاهلیت گفت: در عصر جاهلیت، بعضی از قبایل دخترانشان را زنده به گور می‌کردند، برای همسر به عنوان یک مادر ارزش و جایگاهی قائل نبودند و اگر زنی شوهرش را از دست می‌داد، پسر، مالک مادر می‌شد و هر بلایی می‌توانست سر مادر می‌آورد، هم چنین ازدوا‌ج‌های شغار در عادت و باور برخی قبایل وجود داشت که اسلام با همه این‌ها برخورد کرد و این باورها را کلا عوض کرد.
زنان در عصر جاهلیت
پیروزفر با اشاره به تفاوت نگاه قبایل به زن در دوران جاهلیت بیان کرد: شرایط و جایگاه زن در دوره جاهلیت در مکه و قبایل اطراف مکه با دوران مدینه و مردم مدینه فرق می‌کرد، مثلا قبل از اسلام، حضرت خدیجه(س) تاجر بود، زنانی دیگر نظیر هند همسر ابوسفیان دارای جایگاه بودند، همچنین خانم‌هایی در تاریخ جاهلیت هستند که شعر می‌گفتند.
وی با بیان اینکه زنده‌ به گور‌ کردن دختران در برخی از قبایل عرب وجود داشت، عنوان کرد: خداوند با ظهور آخرین پیامبر خود و دین اسلام با این عادت‌ها برخورد کرد و می‌توان گفت شخصیت زنان با ظهور اسلام، متحول شده و در برخی ابعاد جایگاه زنان تغییر کرده است.
عضو هيئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه نظام قبیلگی طوری بود که افراد قبیله به خاطر دامداری، کشاورزی، غارت و جنگ‌های همیشگی، از داشتن پسر بیشتر خوشحال می‌شدند تا دختر، ابراز کرد: در چنین شرایطی برخی از قبایل آن‌قدر از داشتن دختر اکراه داشتند که او را زنده به گور می‌کردند و معمولا هم زنده به گور کردن‌ها مربوط به قبایلی است که زیاد تهدید به جنگ می‌شدند.
وی افزود: در عصر جاهلیت جنگ‌های قبیله‌ای خیلی زیاد بود، در این جنگ و غارت‌ها و تصاحب‌ها ممکن بود دختر این قبیله به تصاحب قبیله دیگری برود که ننگ این اتفاق بر پیشانی یک مرد عرب سنگین بود، بنابراین ترجیح می‌داد دختری نباشد. البته این را هم باید اضافه کرد که زنده به گور کردن دختران در فضای ثابتی مثل مکه که غارت و قتل کمتر بود، خیلی مطرح نبوده است.
پیروزفر در تبیین تحول در شخصیت زنان با ظهور اسلام، عنوان کرد: اسلام این باور را که نداشتن پسر باعث می‌شود نسل منقرض شود و کسی را که پسری نداشت، ابتر می‌نامیدند، عوض کرد. حتی نسل پیامبر خاتم(ص) از طریق دخترش منتقل می‌شود که این امر خود شاهدی بر مردود بودن این عقیده است.
وی با بیان اینکه جاهلیت به عهد و زمان نیست، بلکه به باور و طرز تفکر است و هرگاه آن طرز تفکر جاهلی در جامعه‌ای نهادینه شده باشد، آن جامعه عهد جاهلیت می‌شود و فرقی هم نمی‌کند، عهد کامپیوتر یا عصر حجر باشد بلکه مهم آن باور است، عنوان کرد: احیای جاهلیت، به دلیل با ارزش‌شدن ضد ارزش‌ها است؛ همانگونه که امام علی(ع) وقتی مردم، بعد از 25 سال با ایشان بیعت کردند، در اولین سخنرانی‌شان فرمودند: «جاهلیت شما دوباره برگشته، به این دلیل که روح و تفکرتان برگشته و ضد ارزش‌ها برایتان ارزش شده‌اند».
استاد دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه زنان در قبل از اسلام، در قبایل مختلف بسته به نوع نگاه قبیله، جایگاه مختلفی داشتند که باید هر یک به طور جداگانه بررسی شوند، عنوان کرد: اسلام این عزت را هم به کنیز و برده داده است و برایشان جایگاه قائل شده و بیان کرده ‌است که چه زن و چه مرد سیاه و سفید آزاد و برده فخری به جز تقوا ندارد زیرا برتری آدم‌ها به تقوایشان است؛ مثلا سمیه با آنکه یک کنیز بود، یک انتخاب اصلح داشت و به کمال خودش رسید.
تأکید اسلام بر علم‌آموزی بانوان
وی، با اشاره به تأکید اسلام مبنی بر علم‌آموزی بانوان، ابراز کرد: در دوران جاهلیت، به دلیل تفکری که حاکم بود، شرایطی برای علم‌آموزی زنان فراهم نمی‌شد اما پس از ظهور اسلام شرایط متحول شد؛ در سیره عملی پیامبر(ص) داریم که خانمی نزد حضرت آمد و گفت: «در مسجد شلوغ است و وقتی ما می‌خواهیم سؤال‌های شرعی‌مان را بپرسیم، همه مردان دور ما را می‌گیرند و نمی‌توانیم درست با شما ارتباط برقرار کنیم»، پیامبر ‌اکرم(ص) زمانی را تعیین کردند تا سؤالاتشان را بپرسند. ایشان کلاس‌های خصوصی برای بانوان می‌گذاشتند.
دانشیار گروه آموزشی علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به نگاه اسلام به فعالیت زن در بیرون از منزل ابراز کرد: کسی که معتقد است مردی مطلقا زن را نبیند، وقتی به خطبه حضرت زهرا(س) بعد از ماجرای سقیفه می‌رسد، چگونه می‌خواهد آن را توجیه کند؟ و اگر اکنون در جامعه‌ای زندگی کنیم که 50 درصد جماعت آن زن باشند، این ایجاب نمی‌کند که زن حضور اجتماعی داشته باشد؟
وی ادامه داد: با تمام این موارد زن برای خود وظایفی دارد، همانطور که مرد موظف است. اسلام، وظایف زن را مطلق برای زن نگذاشته و حتی بارداری و شیردهی وظیفه زن اطلاق نشده بلکه یک زن می‌تواند در قبال شیردهی به فرزندش، مزد و اجر دریافت کند ولی چون مهر مادری دارد، این کار را انجام می‌دهد. این نقش زن در خانواده و حضور وی در اجتماع منافاتی با یکدیگر ندارد؛ شاید زنی احساس کند حضورش در خانه بهره بیشتری دارد، این مسئله باید به انتخاب خود زن گذاشته شود.
روح انسان باید به تکامل برسد، جنسیت مطرح نیست
پیروزفر افزود: در تکالیف الهی هم، آن که مکلف است زن یا مرد نیست، بلکه روح انسان است که باید خودش را به تکامل برساند، زیرا جسم یک امانت موقت است که تمام می‌شود و هم چنین به لحاظ جسمی تکالیفی به او بار می‌شود. خداوند علاوه بر اینکه روح انسان برایش مهم است، برای خلقت هم آن باور یهودی‌ها را که زن از دنده چپ مرد آفریده شد، رد می‌کند و بیان می‌کند «هر دو را از نفس واحد خلق کردیم» و اینگونه کیفیت خلقت‌شان را یکسان می‌داند.
وی  عنوان کرد: در جریان فریب‌ خوردن آدم و حوا در قرآن، لفظ مثنّی به کار رفته است یعنی هم زن گول خورد و هم مرد، برخلاف باوری که می‌گوید، حوا فریب خورد و آدم را نیز با خود همراه کرد. خود آیات قرآن بیانگر آن هستند که زن یا مرد در کسب فضائل و رسیدن به کمال یکسان‌اند و خداوند در این قضیه هیچ تفاوتی بین جنس زن و مرد قائل نیست.
از دامن زن مرد به معراج رود
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، در تبیین سخن امام خمینی(ره) مبنی بر اینکه از دامن زن، مرد به معراج می‌رود، بیان کرد: اعضای خانواده در تربیت فرزند نقش یکسان دارند اما چون مرد از منزل بیرون می‌رود و وظیفه نفقه را به عهده دارد، ارکان خانواده و تربیت معمولا به دست مادر است و زن بسیار در تربیت فرزندش اثرگذار است یعنی در عین حال که خودش را می‌تواند به کمال برسد، می‌تواند عامل مهمی برای به کمال رسیدن یک مرد هم بشود و این جمله معروف، نگاهی است که امام(ره) مطرح کردند. نگاه ایشان این است که در انتخابات، انقلاب و ... زن حضور داشته باشد.
دانشیار گروه آموزشی علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی مشهد، مطرح کرد: بعد از ازدواج حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه(س)، پیامبر(ص) از امیرالمؤمنین(ع) می‌پرسند زنت را چطور یافتی و ایشان بیان می‌کنند: «همراه خوبی است برای طاعت خدا»؛ این خیلی مهم است، شاید اگر مرد دیگری باشد بگوید زن خوب و مطیع و بسازی است اما علی(ع) که خودش مصداق کمال است، همسرش را خوب همراهی برای اطاعت خدا معرفی می‌کند.
حضور اجتماعی حضرت فاطمه(س)
پیروزفر اظهار کرد: با خواندن خطبه حضرت فاطمه(س) بعد از ماجرای سقیفه و تحلیل اجتماعی و فردی آن حضرت، متوجه حضور فعال و اجتماعی‌شان می‌شویم؛ این مطلب بیانگر آن است که حضرت زهرا(س) در صحنه حاضر هستند و به خاطر انتخاب اصلح ایستاده‌اند. البته باید این مطلب را بیان کنیم که وقتی صحبت از حضور اجتماعی می‌شود، لزوما منظور شغل و تلاش برای امرار معاش نیست. زن به عنوان یک عضو مؤثر در جامعه باید اتفاقات و حوادث مطرح در جامعه را شناسایی کند، شبهات و مشکلات فرهنگی جامعه را بشناسد و مطلع از زمان باشد زیرا این اطلاع از زمانه، نقش مهمی در تربیت نسل بعد خواهد گذارد. این اطلاع هم نوعی حضور در جامعه است که اکنون با روزنامه و رسانه‌ها حاصل می‌شود.
عضو هيئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: در تاریخ اسلام و حتی تاریخ انقلاب اسلامی ایران زنان نقش مؤثری در پیشبرد اهداف اسلامی داشته‌اند و این را هیچ کس نمی‌تواند انکار کند. در ماجرای کربلا، زنان بنی‌اسد بودند که برای تشییع جنازه شهدا آمدند، درحالی که بسیاری از مردان به این انتخاب درست نرسیدند. همچنین در خود ماجرای کربلا با زنانی مواجه می‌شویم که کارهایی کردند که از برخی مردان صادر نشد، مثل مادری که سر فرزندش را پس فرستاد و گفت من چیزی را که در راه خدا داده‌ام پس نمی‌گیرم؛ این اوج بینش یک زن است.
وی بیان کرد: اینکه زن و مرد مکمل هم و مایه آسایش و آرامش هم‌اند، باید وظایف تکوینی‌شان را هم حفظ کنند چون حفظ وظایف تکوینی باعث کمال یک اجتماع است، از طرفی اگر مرد خود را جای زن بگذارد یا برعکس، باعث نقصان است از همین رو باید گفت تفاوت بین زن و مرد در تکوین هست نه در رسیدن به کمالشان. در جسمشان تفاوت‌هایی هست اما در رسیدن به کمال و عقل نظری و عملی و در آنچه باعث رسیدن به بروز فضائل اخلاقی می‌شود، مساوی‌اند و فرقی میانشان نیست.
بررسی روایات حوزه زنان
استاد دانشگاه فردوسی مشهد، در تبیین تحول در شخصیت زنان با ظهور اسلام، با بیان اینکه در دوران صدر اسلام بانوانی را داریم که پیامبر(ص) با آن‌ها سخن می‌گفته، مشورت می‌گرفته و آن‌ها را به جنگ می‌برده‌اند، مطرح کرد: در حوزه بررسی اینگونه روایات، همیشه ضروری است اولا اصل صدور و بعد جهت صدور آن بررسی شود. آن وقت ما به مفاهیم دیگری از این دست روایات می‌رسیم.
وی عنوان کرد: ما در یک دوره‌ای از قرن‌های متأخر، با احکامی مبنی بر اینکه اصلا زن در خانه بماند یا زن مطلقا نباید بدون اذن همسر از منزل خارج شود، مواجهیم مبتنی بر داستانی که زنی چون همسرش در منزل نبود که از او اذن بگیرد، در حالی که پدرش در حالت بیماری او را طلب کرد، به نزدش نرفت و حتی وقتی پدرش از دنیا رفت، آن زن بر جنازه پدرش حاضر نشد چون اجازه همسرش را نداشت؛ اما اگر روایت صادره از پیامبر(ص) در مورد خروج بدون اجازه همسر از منزل را به لحاظ سندی بپذیریم، درباره چنین داستانی باید احتمالا به شرایط آن زن با همسرش توجه کرده و به استناد «الناس عند شروطهم» آن را قضیه فی واقعه بدانیم که قابل تسری به غیر نیست. الان نیز فتوای فقها این است که خروج نشوزی ممنوع است نه هر خروجی.
مقصود قرآن از انسان بما هو انسان است/ تساوی زن و مرد در رسیدن به کمال
دانشیار گروه آموزشی علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی مشهد، با اشاره به تساوی زن و مرد بیان کرد: وقتی قرآن صحبت از انسان می‌کند، مقصود «انسان بما هو انسان» است و وقتی از بهشت و جهنم، تکلیف، تقوا، فضائل و رذایل اخلاقی صحبت می‌کند، صحبت از انسان می‌کند، اصلا برایش زن و مرد ملاک نیست زیرا ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻧﻪ ﻣﺬﮐﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﻣﺆﻧﺚ.
وی با اشاره به ﺗأﺛﯿﺮ نداشتن ﺫﮐﻮﺭﺕ ﻭ ﺍﻧﻮﺛﺖ ﺩﺭ ﺍﺭﺯﺵ‌ﻫﺎ ﻭ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪﻫﺎ بیان کرد: خدای متعال وقتی در مقام بیان این است که ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺿﺪ ﺍﺭﺯﺵ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺁﻥ ﺁﯾﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻋﻠﻢ ﺭﺍ ﺍﺭﺯﺵ ﻣﯽﺩﺍﻧﺪ، ﺟﻬﻞ ﺭﺍ ﺿﺪ ﺍﺭﺯﺵ، ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺭﺯﺵ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﮐﻔﺮ ﺭﺍ ﺿﺪ ﺍﺭﺯﺵ، همچنین ﺫﻟّﺖ ﻭ ﻋﺰّﺕ، ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻭ ﺷﻘﺎﻭﺕ، ﻓﻀﯿﻠﺖ ﻭ ﺭﺫﯾﻠﺖ، ﺣﻖّ ﻭ ﺑﺎﻃﻞ، ﺻﺪﻕ ﻭ ﮐﺬﺏ، ﺗﻘﻮﺍ ﻭ ﻓﺠﻮﺭ، ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻭ ﻋﺼﯿﺎﻥ، ﺍﻧﻘﯿﺎﺩ ﻭ ﺗﻤﺮّﺩ، ﻏﯿﺒﺖ ﻭ ﻋﺪﻡ ﻏﯿﺒﺖ، ﺍﻣﺎﻧﺖ ﻭ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺭﺍ به ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻭ ﺿﺪ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﺪ، ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﻭﺻﺎﻑ ﺭﺍ ﻧﻪ ﻣﺬﮐﺮ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﻧﻪ ﻣﺆﻧﺚ؛ آنجا که در آیه 97 سوره نحل بیان می‌کند: «منْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ...، هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاكيزه‏ اى حيات [حقيقى] بخشيم...» و نیز در آیه 195 سوره آل عمران آمده است: «فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَ...، پس پروردگارشان دعاى آنان را اجابت كرد [و فرمود كه] من عمل هيچ صاحب عملى از شما را از مرد يا زن كه همه از يكديگريد تباه نمى‌كنم»
پیروزفر با بیان اینکه حقيقت انسان را روح او تشكيل مى‌‏دهد و نه بدن او، انسانيت انسان را جان او تعيين مى‌‏كند نه جسم او و نه مجموع جسم و جان، عنوان کرد: این قضیه منافاتی با پذیرفتن تفاوت‌های جسمی و روحی آن دو و قانون‌گذاری بر اساس این تفاوت‌ها ندارد. دین اسلام با درنظرگرفتن تفاوت‌های جسمی و روحی زن و مرد و نقش آن‌‌ها به وضع قوانین پرداخته است پس باید به این نکته مهم هم توجه داشت تفاوت‌های فیزیولوژیک زن و مرد با یکدیگر لازمه حیات انسانی و بقای آن است. بنابراین این تفاوت‌ها زمینه‌ساز تفاوت در وظايف و تكاليف خواهد بود و این نیز سبب تفاوت‌های حقوقی بین زن و مرد می‌شود.
وی با بیان اینکه در قرآن کریم صحبت از نفس است، به آیات هفت و هشت سوره شمس «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا، فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا، سوگند به نفس و آن كس كه آن را درست كرد سپس پليدكارى و پرهيزگارى‏ اش را به آن الهام كرد» اشاره کرد و گفت: در قرآن کریم آمده همه شما از نفس واحده و یک روح خلق شدید و روح خدا در شما دمیده شده است؛ پس وقتی صحبت از خلیفه الله است، مقصود انسان است و صحبت از زن و مرد نیست: اِنّ الْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤمِنينَ وَ الْمؤمِناتِ وَ الْقانِتينَ وَ القانِتاتِ وَ الصَّادِقينَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرينَ وَ الصَّابِراتِ وِ الْحافِظينَ فُرُجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرينَ اللّهَ كَثيراً وَ الذَّكِراتِ اَعَدَّ اللّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ اَجْراً عَظيماً.(سوره احزاب/ آیه 35)
استاد دانشگاه فردوسی مشهد در ادامه بیان کرد: آموزه‌های دینی مهم‌ترین کمال انسانی را نزدیکی به خداوند و دست یافتن به ایمانی ناب، قرب الهی و رسیدن به رستگاری دانسته و در پیمودن این مسیر میان زنان و مردان تفاوتی قائل نشده‌اند؛ آموزه‌هایی که پیامبر خاتم(ص) با ظهور اسلام برای بشریت به ویژه زنان به ارمغان آوردند.
اسلام تفاوتی بین زن و مرد در حوزه عقلی قائل نیست
وی با بیان اینکه در حوزه عقلی هم تفاوتی بین زن و مرد نیست، عنوان کرد: اسلام زن را به عنوان عضو مهم زندگي و متمم حيات انساني در مسائل اجتماعی، اخلاقی و قانونی خود جا داده و او را به عنوان عضو مؤثر جامعه دانسته است؛ آنجا که آورده است: «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ و َ اَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ»(سوره بقره/ آیه 187).
دانشیار گروه آموزشی علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به بیعت گرفتن پيامبر اكرم(ص) از زنان ابراز کرد: آنگاه ایشان كه از زنان بيعت گرفتند به آن‌ها اعلام كردند، شما از عناصر اصلی اجتماع و اركان بنيادی جامعه هستيد و برای حفظ و سلامت آن بايد به ميزان سهم خود از آن پاسداری کنيد.
وی، با بیان اینکه خداوند درخصوص حضور اجتماعی بانوان، ملکه سبا را مثال می‌زند، بیان کرد: ملکه سبا کار سیاسی و حکومت دارد، در حکومتش و مسئله‌ای مهم با مردان مشورت می‌کند و در این مشورت این خانم حرف حق را می‌زند، قرآن کریم از میان آن همه قوم، انگشت گذاشته است روی ملکه سبا و با بیان این نمونه نشان می‌دهد که در حوزه عقلی و عقلانیت اجتماعی و سیاسی هم بین زن و مرد فرقی نیست.
پیروزفر در ادامه عنوان کرد: می‌دانیم که در نظام تکوین تعقل و عاطفه دو بال نیرومند تکامل انسان و تعالی جامعه است که این تکامل زمانی صورت می‌گیرد که هر دو در تعادل، تعامل و ارتباط مؤثر با یکدیگر قرار گیرند و بسیاری از زنان به خوبی توانسته‌اند، از یک طرف با مدیریت احساس و عاطفه و از طرف دیگر با بهره بردن از کارکردهاي عقلانی، کامل‌ترین مسیر را براي وصول به اهداف، مسئولیت‌ها و اختیارات الهی و انسانی خویش انتخاب کنند. قرآن کریم از این زنان یاد کرده است از جمله از ملکه سبا و همسر فرعون که بادرایت و تعقل، حق را برگزیدند.
وی با اشاره به دیگر اشاره قرآن به زنان و الگو بودن آن‌ها افزود: قرآن کریم، وقتی از یک الگو و اسوه صحبت می‌کند، از مریم(س) و آسیه زن فرعون یاد می‌کند و همچنین وقتی هم که صحبت از کمال می‌کند، حضرت مریم(س) را مثال می‌زند و این بزرگوار را اسوه و الگو برای همه مؤمنان، یعنی همه انسان‌ها مثال عنوان می‌کند نه فقط برای بانوان و تأکید می‌کند که یک خانم با عقل نظری‌اش حق را از ناحق تشخیص داد و تصمیم درست گرفت؛ اینها نمونه‌های خوبی هستند که اسلام به آن‌ها پرداخته و در قرآن، معجزه پیامبر اکرم(ص) آورده شده است اما به نظرم روی این نمونه‌ها کم وقت گذاشتیم و کم کار کردیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: وقتی صحبت از این می‌شود که زن عقل نظری ندارد، قرآن خلافش را می‌گوید و ملکه سبا، حضرت مریم(س) و زن فرعون را مثال می‌زند، وقتی از این صحبت می‌شود که بهشت را برای مردان خلق کردند، خداوند از زنی سخن می‌گوید که بهشتی شد و به اوج کمال رسید و می‌گوید بهشتی شد چون کلام الهی را تصدیق کرد، نه چون از کسی تبعیت کرد یعنی این زن به یک عقل نظری رسید، کمال الهی را دریافت کرد و تصدیقش کرد.
وی با تأکید بر اینکه با توجه به معرفی حضرت مریم(س) به عنوان الگوی مؤمنان در می‌یابیم که اسلام، الگوبودن برای مؤمنان را جنسیت نمی‌شناسد، ابراز کرد: در اسلام این روح تکامل‌یافته است که الگو می‌شود و فرقی نمی‌کند مرد یا زن باشد.
پیروزفر افزود: اینها چیزهایی است که قرآن پیش روی ما می‌گذارد و از زن و مرد به عنوان اولی‌الالباب یاد می‌کند، بنابراین باید روی آن دسته از روایاتی که روی عقل نظری یا حتی عقل عملی و رسیدن به کمالات تفاوت‌هایی بین زن و مرد گذاشته‌اند، تأمل کرد.
عضو هيئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، اعلام کرد: زنان باید بدانند که زن به عنوان جسم مطرح نیست و اصلا ملاک آیات الهی برای تقوا جنسیت نبوده و این نگاه جنسیتی در آموزه‌های دینی ما نگاه غالب نیست.
این استاد دانشگاه بیان کرد: قرآن کریم صحبت از دختر حضرت شعیب(ع) می‌کند که بعدا همسر حضرت موسی(ع) می‌شود و از راه رفتن او با عنوان با حیا یاد می‌کند؛ یعنی ویژگی او، این نیست که در خانه مانده، بلکه رفته آب بیاورد.
منعی برای حضور اجتماعی زنان نیست/ کیفیت حضور بانوان مهم است
وی ادامه داد: بر اساس این مطلب، قرآن کریم با حضور بانوان در جامعه مشکل ندارد بلکه کیفیت حضورشان مهم است؛ درحالی که غالب فقهای ما طوری برداشت کرده و عدم حضور را حکم می‌کنند، اما این در برداشت از روایات اشکال دارد.
پیروزفر افزود: حتی در مشورتی که دختر شعیب با شعیب نبی(ع) دارد، وی پیشنهادی را مطرح می‌کند که عقلانی است؛ پس آن دسته از روایات که می‌گوید زن عقل نظری ندارد، با او مشورت نکنید، حداقل با آیات الهی و همچنین با سیره نبوی در تعارض است چرا که حضرت رسول(ص) نیز در فتح حدیبیه با ام‌سلمه مشورت کردند؛ پس اگر آن روایات صادره از معصوم باشد، باید نگاه کنیم مصداق بروز و ظهورش به چه صورت است.
عضو هيئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد ابراز کرد: در خصوص حضور اجتماعی و فعالیت بانوان در جامعه، اسلام هر حضوری را تأیید نمی‌کند و راجع به حیا و حجاب، سخن گفتن، روابط بین زن و مرد و حدود شرعی، احکامی را بیان می‌کند که به خاطر تفاوت‌های زن و مرد به لحاظ تکوینی و خلقت است.
وی با بیان اینکه رعایت الزامات منحصر به زن نیست، افزود: نکته شایان توجه این است که در روابط اجتماعی هم به مرد توصیه می‌کند و هم به زن که نگاهشان را پایین بیندازند و هر دو باید ضوابطی را رعایت کنند و به زن می‌گوید که روابط را داشته باش اما با رعایت همه الزامات و شئون اسلامی.
بازنگری روایات مرتبط با بانوان
دانشیار گروه آموزشی علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به نگاهی که در حوزه روایات مرتبط با حضور اجتماعی زن وجود دارد، گفت: ما معتقدیم که اگر به اصل روایات و آیات قرآنی توجه شود، این برداشتی که از مفاهیم حضور زن و وظایفش در حال حاضر هست، باید مورد بازنگری واقع شوند.
وی ابراز کرد: باور ما این است که در حوزه روایات مرتبط با حضور اجتماعی زن و برخی وظایفش در قبال همسر و خانواده، عالمان ما کمی مردسالارانه برخورد کرده اند. ولی ما معتقدیم که اگر به اصل روایات و آیات قرآنی توجه شود، این برداشتی که از مفاهیم حضور زن و وظایفش باید مورد بازنگری مجدد واقع شوند.
پیروزفر ادامه داد: این امر باعث شده که ما برخی از برداشت‌های نادرست را صحیح تلقی کنیم و بعضی وقت‌ها با روایاتی مواجه می‌شویم که در حوزه زن گفته شده ولی وقتی که منشأ صدور را بررسی می‌کنیم، اصلا در مقام ارزش‌گذاشتن است نه در مقام باید و نباید.
وی با اشاره به بررسی جهت‌های صدور روایات در علم فقه‌الحدیث، مطرح کرد: مثلا اگر صدور روایتی از حضرت زهرا(س) مبنی بر اینکه بهترین چیز برای زن، آن است که مردی را نبیند و مرد هم او را نبیند، درست باشد، باید بررسی ‌شود که آیا این مسئله از باب بیان یک حکم شرعی است یا از باب یک ارزش و در راستای ارزش‌گذاری برای بانوان.
دانشیار گروه آموزشی علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: اگر این حدیث از جهت حکم شرعی باشد، به مصادیق مخالف آن در سیره حضرت فاطمه(س) برمی‌خوریم؛ چرا که بنا بر روایات، حضرت زهرا(س) در مسجد خطبه خوانده‌اند با آقایان گفت‌وگو داشته‌اند حتی در تاریخ بعضی وقت‌ها گزارش‌هایی از شخصیت و وجود حضرت فاطمه(س) توسط مردها داریم.
پیروزفر با بیان این مطلب که طبق روایات، جابر پس از تولد امام حسین(ع) به عیادت حضرت فاطمه(س) رفت و یا وقتی آن حضرت مشغول آرد کردن گندم بودند، سلمان به کمک حضرت رفت، اظهار کرد: حدیث مذکور با این گزارشات چطور توجیه می‌شود وقتی در تاریخ از رنگ و روی زرد حضرت سخن گفته شده و از ناراحتی و غم و غصه و چهره پریشان حضرت یاد شده است؟ جز این که می‌دانیم برای زن این بهتر است که مردی او را نبیند و او هم مردی را نبیند.
captcha