به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) محمدمهدی بهرامینژاد، فیلمساز مستند آثار متعددی در حوزه مدافعان حرم دارد؛ به همین مناسبت درباره ویژگی مستندهایی که درباره مدافعان حرم میسازد و همچنین جشنواره عمار با وی به گفتوگو نشستیم که در ادامه از نظر میگذرد؛
درباره اولین کارتان توضیح دهید؟اولین مستندی که در حوزه مدافعان حرم در کشور ما پخش شد کاری با نام «صدر عشق» بود که در آن به زندگی شهید صدرزاده پرداخت شده بود. من با این شهید بزرگوار دوستی نزدیکی داشتم؛ برای همین تصاویر بسیاری از زمان زنده بودن وی داشتم که میتوانست به من کمک بسیاری کند تا در فیلمهایم نشان دهم حضور ما در سوریه، مزدورگونه نیست، بلکه حاضر بودن ایران در عراق و سوریه به نوعی در امتداد دفاع از انقلاب اسلامی است.
البته این نحو از حضور نیز، تنها به سوریه و عراق خلاصه نشده است بلکه ما سالها قبل در بوسنی و هرزگوین نیز این حضور را بهنوعی تجربه کرده بودیم. برای همین از نگاه من نهتنها حضور در سوریه شکلی مزدورگونه ندارد، بلکه امری ضروری و واجب است. در این رابطه میخواهم نقل قولی از ائمه معصومین(ع) را بیان کنم که حضور ما را در سوریه معنا میکند. برای دفاع از مظلوم هیچ نیازی به اجازه ما نیست، پس وقتی میبینیم چگونه برداران و خواهران مسلمان ما با ظلم و ستم مواجه شدهاند، واجب است که در این حوزه اقدام لازم انجام شود.
ایکنا: برای اینکه بحث بیشتر باز شود بد نیست، برخی شبهات مطرح شود تا به آنها پاسخ داده شود؛ برای مثال به عنوانهایی چون مدافعان اسد به جای مدافعام حرم اشاره میکنم یا اینکه برخیهای نسبت به مردم فلسطین این موضوع را مطرح میکنند که خود فلسطینیها با یهودیان سازش کردهاند و قهرمانانشان با هم مسابقه ورزشی میدهند، پس چرا ما باید خود را درگیر آنها کنیم! از این دست هجمهها باز هم وجود دارد، برای همین جواب به این دست مسائل به نظر شما در مستندهای مربوطه چگونه باید بیان شود؟به نکته خوبی اشاره کردید. در ایران اسلامی مگر همه اقشار همراه با انقلاب هستند؟ آیا منافقان یا کسانی که به رئیسجمهور آمریکا نامه نوشتند تا تحریمها علیه ایران را افزایش یابد ایرانی نبودند؟ آیا میتوان این گروهها را نماینده مردم ایران دانست؟ همین اتفاق در مورد فلسطینیان نیز صادق است. با این توضیح در آن سرزمین نیز مسلماً عدهای سازشکار نیز وجود دارند، اما دلیل نمیشود که به بهانه وجود چند سازشگر بخواهیم صدای مردم واقعی فلسطین را نشنویم. با این توضیح نباید هیچگاه تفکر را با ملیت بسنجیم، بلکه ملاک در ارزیابی همیشه باید حقانیت باشد.
ایکنا: جشنواره عمار را چگونه ارزیابی میکنیم؟ این اولین دورهای است که در جشنواره عمار حضور پیدا میکنم، البته از قبل با این رویداد ارزشی آشنایی داشتم، ولیکن چون تمایل شخصی من این نیست که در جشنوارههای سینمایی حضور پیدا کنم کمتر در این مجامع حاضر میشوم تا تمرکزم به روی کاری که انجام میدهم بیشتر باشد. عدم تمایل من برای حضور در جشنوارهها به این معنا نیست که بگویم علاقهای ندارم تا کارم دیده شود. در کلامی باور دارم دیده شدن اثر بهترین موهبت برای هر فیلمسازی است، ولی این دیده شدن را من سعی میکنم از طریق تلویزیون بهدست آورم. با توجه به توضیحات ارائهشده، باید این نکته را هم به صورت ویژه بیان کنم که جشنواره عمار با هدف حمایت از کارهای انقلابی راهاندازی شده و بهنوعی خانه هنرمندانی است که دغدغه انقلاب و ارزشهای دینی دارند.
در جشنواره هفتم عمار من با فیلم «زمستان» حضور دارم. کاری که به صورت مشترک با مصطفی آقا محمدلو آن را کارگردانی کردهام و در بخش بیداری اسلامی نیز به عنوان کاندید بهترین فیلم معرفی شده است. این مستند حاصل تلاشی یک ماهه است که در کشور سوریه انجام شده. برای ساخت این فیلم با چند نفر از مبارزان فلسطینی آشنا شدم تا بتوانم کاری بسازم تا انگیزههای مبارزان فلسطینی را ارزیابی کنیم. برای همین در این مستند به دو خانواده پرداختم. ابتدا خانوادهای که تمام پسران و دامادهای آنان در مسیر مبارزه با داعش شهید شدهاند و تنها پسر باقیمانده نیز در حال مبارزه با داعشیان است. خانواده دیگر مربوط به مدیر مدرسهای میشود که در بدترین شرایط مدرسه خود را باز نگاه داشته تا بچههای از درس و تحصیلشان غافل نشوند.
من اینکه برای دریافت و درک بهتر از مستند، بسیاری از مستندهای خارجی را نگاه میکنم؛ در واقع برای اینکه بتوانم به لحاظ فنی به داشتههای جدیدی دست یابم، بسیاری از مستندهای خارجی را نگاه میکنم، حتی کارهایی که در آن موضوعات ضدایرانی مطرح شدهاند. البته دیدن چنین کارهایی کمک میکند تا بهتر بتوانم در آثارم جواب این دشمنیها را بدهم. برای درک بهتر مثالی میزنم؛ مستندهایی در بیبیسی ساخته میشود که در آنها سعی میشود انگیزه و ایثار مدافعان حرم، مادی جلوه داده شود! من این کارها را میبینم و نقاظ ضعفشان را شناسایی میکنم. برای همین فکر میکنم توانستهام با دیدن این قبیل تولیدات بهتر به آرمانهایم خدمت کنم.
من راه سینما امرار معاش میکنم ولیکن آرمانهایش را نمیفروشم؛ من از این حوزه امرار معاش میکنم، اما این مسئله دلیلی نیست تا بخواهم ارزشهای و آرمانهای خودم را بفروشم، البته من کار تدوین نیز انجام میدهم و بهنوعی بخشی از درآمدم خود را هم از این مسیر بهدست میآوردم. این نکات را گفتم که گذران زندگی به هیچ وجه توجیهی نیست برای اینکه ارزشهای خود را زیر پا بگذاریم.