به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نمایشگاه کتاب تهران سیامین دوره خود را تجربه میکند و با وجود گذشت سی سال از برپایی آن، فاصله زیادی با نمایشگاه مطلوب دارد. در این راستا گفتوگویی با سعید عالمگیر مدیر انتشارات «عالمگیر» انجام شده که در ادامه میخوانید؛
به نظرتان سی امین دوره نمایشگاه کتاب تهران چه اندازه به نمایشگاه مطلوب نزدیک شده است؟
در رابطه با نمایشگاه کتاب تهران طی این مدت، کارهای خوبی انجام شده، اما با نمایشگاه کتاب مطلوب فاصله زیادی داریم. معمولا نمایشگاه برآورد یا ایده و شاخصی از آن چیزی است که در جامعه فرهنگی انجام میشود و غیر از آن نیست و در واقع برآیند آنچه در حوزه فرهنگی رخ میدهد را در این نمایشگاه شاهد هستیم. به این معنی که هر چه جنبه اقتصادی بر جامعه نشر فشار بیاورد، اقلام را به سمت بازاری شدن میبرد و اگر هم جنبه فرهنگی آن قویتر باشد، بهوضوح در نمایشگاه خود را نشان خواهد داد.
از نظر شما ویژگیهای نمایشگاه مطلوب چیست؟
از چند جنبه میتوانیم این موضوع را بررسی کنیم، اگر درباره نوع مکان و چیدمان نمایشگاه و سایر بخشهای آن بخواهیم صحبت کنیم و یا درباره اهداف و مسیر نمایشگاه، ویژگی های مورد نظر متفاوت خواهد بود. نمایشگاه ما نمایشگاه بینالمللی است و زحمات زیادی برای آن کشیده شده است، اما میتوانست آوردگاهی باشد تا همه ناشران بتوانند از آن بهرهمند شوند. به عنوان مثال چند سال پیشهمایشی با عنوان ناشران جهان اسلام برگزار شد که اتفاق خوبی بود و باعث تعامل میان ناشران شد، اما متأسفانه این اتفاق ادامه پیدا نکرد؛ از این رو چنین اتفاقی را میتوانیم در نمایشگاه کتاب تهران هم شاهد باشیم؛ به عنوان مثال دعوت از کسانی که انجام میشود تا در نمایشگاه حضور یابند، چندان هدفمند نیست و ارتباطی میان ناشران داخلی و خارجی هم رخ نمیدهد؛ از این رو یکی از ویژگیهای نمایشگاه مطلوب ایجاد ارتباط و تعامل میان ناشران کشورهای مختلف است که در نمایشگاه کتاب تهران شاهد آن نیستیم.
یکی از شاخصههای دیگر نمایشگاه مطلوب ارتباط میان نویسندگان و هنرمندان و فعالان حوزه کتاب است؛ چرا که سه بخش هنری، فنی و علمی در حوزه نشر کتاب وجود دارد. این تعامل در بخش فنی نظیر چاپخانهها و لیتوگرافیها مورد نیاز است، اما مهمتر از آن ارتباط میان اندیشهورزان و هنرمندان شاخص است که با ناشران و نویسندگان تعامل داشته باشد. در چندین مورد حلقه مفقوده در حوزه نشر کتاب وجود دارد، یکی جایی که اندیشهای تولید نشده، یک جا این اندیشه تبدیل به کتاب نشده و یک جا هم اندیشهای تبدیل به کتاب شده، اما عرضه نمیشود، اگر این حلقهها را تکمیل کنیم، موفق خواهیم شد و به نمایشگاه مطلوب دست مییابیم.
از سوی دیگر متأسفانه افق دید ناشران بینالمللی نیست و این امر به این دلیل نیست که نمیخواهند بلکه مشکلات تولید، توزیع، برگشت سرمایه و ... سبب شده آرمانها و ایدهها و ... قربانی روزمرگیهایی شود که نمیتوان به مسائل اساسی فکر کرد.
یکی از شاخصههای دیگر در نمایشگاه مطلوب این است که گشایش اقتصادی داشته باشد. چه اشکالی دارد که نمایشگاه سبب نقدینگی و گشایش اقتصادی کسانی شود که در عرصه فرهنگی بتوانند تعامل داشته باشند و فرصتی را که در طول سال پیدا نکردهاند، در این نمایشگاه پیدا کنند.
در شرایطی هستیم که اینترنت و شبکههای اجتماعی خطری برای بحث کتاب عنوان شده است، البته خطر نه به این دلیل که کتاب حذف شود. بلکه بهتدریج هر یک جایگاه خود را خواهند یافت، چه بسا که با آمدن اینترنت، تلویزیون و رادیو و سخنرانیها و ... کارکرد خود را از دست ندادهاند. اما دچار تحول شدند. این تحول در حوزه کتاب اگر با برنامهریزی همراه باشد، به نتیجه خواهد رسید و اگر نباشد آسیب زننده خواهد بود. در کنار نمایشگاه کتاب باید این اتفاقات رخ دهد و همراه با دانشافزایی باشد و نویسنده، ناشر، مخاطب و ... قبل از نمایشگاه و بعد از آن تفاوت کنند.
نمایشگاه مطلوب از نظر مکانی چه ویژگیهایی دارد؟
از لحاظ مکانی در دسترس بودن و رفت و آمد آسان برای مخاطبان از شاخصههای نمایشگاه مطلوب است و با توجه به اینکه در دوره گذشته شاهد بودیم، وسایل نقلیه داخل نمایشگاه به یک سمت نمایشگاه میروند و این امر سبب شلوغی یک سمت و خلوتی سمت دیگر میشود که اگر تدبیری برای این امر اندیشیده شود و جمعیت به صورت یکنواخت پراکنده شود، عبور و مرور راحتتر خواهد شد. از جهت اطلاعرسانی هم باید به گونهای باشد که مردم دچار سرگردانی نشوند.
نمایشگاه کتاب تهران در طی سالهای گذشته به صورت تقسیمبندی الفبا و این امر مشکلاتی را برای مخاطبان به وجود آورده است، تقسیمبندی موضوعی چه اندازه میتواند در حل مشکل مخاطبان و بهتر شدن نمایشگاه کتاب تهران کمک کند؟
با این نوع تقسیمبندی بیشتر مشکل غرفهبندی پیش میآید و ناشری که در 5 حیطه کتاب داشته باشد، در این صورت باید در 5 بخش غرفه به ناشر مورد نظر اختصاص یابد و یا در یک بخش ممکن است ناشران کمتری حضور داشته باشند. البته نمیگوییم بخشبندی که در حال حاضر وجود دارد نیز مطلوب است. و یکی از ایرادهایی که به این نمایشگاه داشتم این بوده که عدهای در نمایشگاه لژنشین بودند و بقیه جابجا میشدند که چندان زیبنده نبود، اما احساس کردم این اتفاق در سال گذشته وجود نداشت و یا قدری فضا تلطیف شده بود و امیدوارم امسال نیز فضا به گونهای باشد که عدالت رعایت شده باشد؛ چراکه هر ناشری اگر کتاب خوب و شاخصی داشته باشد مخاطب به دنبال آن خواهد آمد و اگر هم کتاب خوب ندارد و میخواهد با جایگاه خوب آثارش را به فروش برساند کار صحیحی نیست.
طی سالهای گذشته واسپاری نمایشگاه به ناشران مطرح بوده و تاحدودی اجرایی شده است، روند واسپاری را چطور ارزیابی میکنید و چه اندازه میتواند در حل مشکلات نمایشگاه و رسیدن به نمایشگاه مطلوب کمک کند؟
یکسری حیطهها مانند واسپاری نیازمند استراتژی و اهداف کلان است و اینکه یک کاری را من انجام دهم یا کس دیگر، مشکلی را حل نمیکند، اما در صورتی که برنامه مدونی وجود داشته باشد این مشکل حل خواهد شد. گاهی بیبرنامگی را در نمایشگاه شاهد هستیم و یا سردرگم بودن که آسیب زننده است و در برخی حیطهها خصوصیسازی چندان حلکننده نیست و به نظر میرسد باید نماینده دولت در آن حیطه وجود داشته باشد و این امر سبب نشود دولت از وظایف خود سر باز زند.
برخی حیطهها مانند معادن، صنعت و ... ملی است و نمیتوان خصوصیسازی کرد و بحث فرهنگ نیز همین طور است و مقولهای ملی است. از اینرو قبل از واسپاری نمایشگاه به ناشران باید اهداف و استراتژی نمایشگاه مشخص شود که میخواهد چه مسیری را ادامه دهد و به کجا برسد. در این صورت میتواند راهکار خوبی باشد.