تغییر رشته از IT به علوم قرآن و حدیثحمیدی در گفتوگو با
ایکنا اظهار کرد: بنده فارغالتحصیل رشته فناوری اطلاعات (IT) در مقطع کارشناسی هستم. پس از اتمام دوره کارشناسی به جهت علاقهای که به حوزه مطالعات اسلامی پیدا کرده بودم و نیز به جهت اینکه بتوانم از آموخته خود در حوزه فناوری اطلاعات در عرصه دین استفاده کنم، به رشته علوم قرآن و حدیث تغییر رشته دادم. بدیهی است که یک مهندس IT اگر بخواهد در حوزه دین فعالیت داشته باشد، لازم است مبانی معرفتی دینی خود را هم تقویت کند. البته این حرف به این معنا نیست که تحصیل در رشته علوم قرآن و حدیث توانست چنین کاری را برای من انجام دهد، منتها انگیزه من برای ورود به رشته این بود.
آیندهنگری محقق؛ تولید محصولات IT در حوزه عاشورا پژوهیوی ادامه داد: بنده در حوزه مطالعات اسلامی علاقهمند به شاخه معرفتشناسی انسان کامل و در این شاخه هم مشتاق به زیرشاخه عاشوراپژوهی بودم. به امید خدا بنا دارم ضمن تقویت مبانی معرفتی در این مورد، به تولید محصولات IT به عنوان آوردهای اجتماعی برای جامعه پژوهشگران دینی، به خصوص عاشوراپژوهان بپردازم.
سیر مطالعاتی پژوهش؛ تخاطب مستقیم با عموم مردم در حوزه عاشورابرگزیده شانزدهمین جشنواره پایاننامههای برتر قرآنی با اشاره به هدف خود از نگارش این پایاننامه یادآور شد: این پایاننامه را با راهنمایی استاد گرانقدر، خانم لاله افتخاری به سرانجام رساندم. از آنجا که بخش قابل توجهی از اوقات عموم جامعه شیعی صرف امور عاشورایی میشود و این امور به صورت بسیار گسترده، عمومی، فراجناحی و حتی فرادینی پیگیری میشود و از مهمترین و اصلیترین راهبردهای تخاطب مستقیم با عموم مردم از قشرهای گوناگون و با افکار متفاوت است، به گونهای که فرصت تجمیع این افراد به طور یکجا و به صورت داوطلبانه، خاضعانه، مسکوت و مستمع و در شرایط وحدت باور بر سر یک موضوع خاص یعنی ارادت و محبت نسبت به امام حسین(ع)، کمتر به دست میآید، تصمیم گرفتم که سیر مطالعاتی خودم را در این حوزه قرار دهم.
کار در حوزه عاشورا با ادبیات آکادمیکوی ادامه داد: یکی از اقدامات در تحقق این سیر مطالعاتی که میتواند نقطه عطف مسیر علمی افراد باشد، انتخاب موضوع پایاننامه در حوزه عاشورا بود. در حالی که متاسفانه تلقی جامعه علمی از مسائل مربوط به عاشورا عمدتا تبلیغی و ترویجی است و نه پژوهشی و آکادمیک، لذا آثار آکادمیک در این حوزه بسیار کم تولید شده است. یعنی دانشگاه ما در مورد پدیدهای که «اسلام را زنده نگه داشته است» و «ضامن بقای اسلام است» و «راه قدس از آن میگذرد» و «بال سرخ تشیع است» و «چراغ هدایت و کشتی نجات است» و... هیچ وظیفهای برای خود احساس نمیکند و تیپ کارهای این چنینی را هیئتی وصف کرده و میگوید: «مگر دانشگاه منبر است؟». در حالی که تولید آثار در حوزه عاشورا با ادبیات آکادمیک و نه ادبیات هیئتی امکانپذیر است، این هدف دوم من برای ورود به این عرصه؛ یعنی گام بر داشتن در مسیر تولید آثار آکادمیک درباره عاشورا بود.
این دانش آموخته رشته علوم قرآن و حدیث دانشگاه شاهد گفت: البته در چنین شرایطی تصویب موضوع در حوزه عاشورا کار دشواری بود و اگر لطف امام حسین(ع) نبود و همکاری گروه آموزشی دانشگاه شاهد و البته تلاشهای سرکار خانم دکتر افتخاری در این امر، شاید چنین اتفاقی نمیافتاد. بنده از اهتمام و تلاش مجدانه خانم دکتر افتخاری در تصویب این موضوع، با آن حجم کاری که در مجلس شورای اسلامی داشتند، بسیار قدردان هستم.
وی افزود: موضوع انتخابی میبایست متناسب با رشته علوم قرآن و حدیث نیز میبود و این اتفاق مبارکی بود تا تحقیق تحلیلی در مورد عاشورا، گره بخورد با متن کتاب محکمی چون قرآن کریم، تا نتایج حاصله از پژوهش را قوام ببخشد. موضوع آیات تلاوت شده توسط امام حسین(ع) در مسیر قیامشان، گزینه خوبی از مسائل مشترک بین قرآن و عاشورا بود.
استفاده از روش تحلیل گفتمان در پژوهشاین برگزیده شانزدهمین جشنواره پایاننامههای برتر قرآنی خاطرنشان کرد: در این بین یکی از اساتید محترم دانشگاه شاهد، روشی تحت عنوان روش تحلیل گفتمان را برای انجام این پژوهش پیشنهاد دادند که البته بنده در ابتدا آشنایی با این روش نداشتم، اما این نیز اتفاق مبارکی بود و به برداشتهای جدیدی از متن آیات قرآن کریم که توسط امام حسین(ع) در فضای تخاصم با گقتمان یزیدی استفاده شده بود و از روشهای تفسیری مرسوم به دست نمیآید، کمک شایانی کرد.
نتایج پژوهشوی با تاکید بر نتایج به دست آمده از پژوهش خود، گفت: تلاوت آیات توسط امام حسین(ع) در شرایطی بود که جامعه اسلامی در حال استدراج شده بود، به این معنی که بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص)، مدینةالنبی(ص) که مبتنی بر نظام ولایت بنا شده بود، دچار نظام سلطنت شد. در این شرایط امام حسین(ع)، ذیل نهضت گفتمانی خویش به آیاتی از قرآن استناد کردند که دلالتکننده و معرف شاکله دو نظام معنایی گفتمان ولایت و گفتمان سلطنت بود.
حمیدی افزود: مفاصل دو نظام معنایی گفتمان ولایت و سلطنت، به عنوان مهمترین نتیجه این پژوهش، در متن پایاننامه موجود است، که بر اساس آن، مجری سیاست خارجه حکومت اسلامی مبتنی بر ولایت، میتواند دریابد که در مقابل سنگ اندازیهای گفتمانهای یزیدی چگونه عکسالعملی را نشان دهد. بر اساس دریافتهایی که از دل آیات تلاوت شده در مورد نظام معنایی گفتمان یزیدی به دست میآید، در بسیاری از مواقع، میتوان توطئههای دشمن را پیشبینی و تخمین زد و بر علیه وی تدابیر لازم را سنجید.
حمایت مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور از پایاننامه این برگزیدهوی در پاسخ به این پرسش که آیا از پایاننامه شما، به جز این جشنواره که به عنوان برگزیده انتخاب شده است، حمایتی هم شده و یا خواهد شد؟ اظهار کرد: بله، مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور با بررسی موضوع و تطبیق آن با اولویتهای پژوهشی خود، این پایاننامه را قابل حمایت تشخیص داد. جا دارد در اینجا از جناب آقای دکتر خوشمنش و همکاران ایشان در آن مرکز تشکر لازم را داشته باشم.
چکیده پایاننامهدر چکیده پایاننامه شقایق حمیدی با عنوان «تحلیل گفتمان آیات تلاوت شده از سوی امام حسین(ع) در قیام عاشورا»، آمده است: از آنجا که یکی از منابع فهم متن قرآن کریم، اسباب النزول آیات است، بنابراین اگر بعد از نزول، مجددا امام معصوم(ع) در واقعه دیگر به آیهای از قرآن کریم استناد کند، آن استناد نیز به مانند سبب نزولِ آیه میتواند منبعی برای فهم بیشتری از آن آیه باشد. گویی آن آیه مجددا نازل شده است. حال، از آنجا که موضوع این پایاننامه آیاتی است که امام حسین(ع) در مسیر قیام کربلا به آن استناد کردند، با توجه به فضای استناد (مانند فضای نزول) میتواند منبعی برای فهم بیشتری از آن آیات باشد.
از آنجا که فضای استنادی امام حسین (ع)، فضای تخاصم بین دو گفتمان (ولایت و سلطنت) بوده، از این رو در بررسی این آیات، روشی به استخدام گرفته شد که برای فضاهای این چنینی (یعنی تخاصم گفتمانی) طراحی شده است. روشی تحت عنوان تحلیل گفتمان؛ به کارگیری این روش علاوه بر آوردهای که بررسی اسباب النزول (اینجا سبب استناد) در فهم آیه خواهد داشت، افزوده دیگری هم دارد که در تفاسیر مرسوم یافت نمیشود، و آن افزوده عبارت است از اینکه بنا به روش تحلیل گفتمان، وقتی متنی از سوی یکی از دو گفتمان متخاصم صادر میشود، دو قطب خواهد داشت، یک قطب مثبت و یک قطب منفی و طبعا مراد گوینده، مفصلبندی قطب مثبت متن در نظام معنایی گفتمان خود و سلب آن از گفتمان غیر و نیز مفصلبندی قطب منفی در نظام معنایی غیر و سلب آن از گفتمان خود است، تا از این طریق به برجستهسازی گفتمان خود و حاشیهرانی گفتمان رقیب اقدام کرده باشد. به عنوان مثالی ساده؛ وقتی امام حسین(ع) با گفتمان خاص خود (ولایت) در فضای تخاصم با گفتمان اموی (سلطنت) استناد به آیه تطهیر میکند، علاوه بر اینکه دال «عدم رجاست» (قطب مثبت آیه) را در نظام معنایی گفتمان خود مفصلبندی میکند، در نظام معنایی گفتمان دیگر نیز دال «رجاست» (قطب منفی آیه) را به عنوان یکی از مفاصل نظام معنایی آن معرفی میکند و از این طریق گفتمان خود را در ذهن جمعی اجتماع برجسته و گفتمان دیگر را به حاشیه میراند. حال اینکه در تفاسیر موجود تنها به بحث عدم رجاست و وجود طهارت در اهلبیت(ع) پرداختهاند و اشاره آیه، مبنی بر رجاست دشمنان اهلبیت را برداشت نکردهاند. حال اینکه با روش تحلیل گفتمان، به صورت خودکار این معنا به دست خواهد آمد. البته این مثال سادهای بود، ولی آیات دیگر پیچیدهتر و مفاهیم به دست آمده از طریق قطببندی آن آیات، قابل اعتناتر است. نهایتا با بررسی تمام آیات و احصاء تمام دالهای دو گفتمان اشاره شده در آیات مستند امام حسین(ع)، نظامهای معنایی هر دو ترسیم شده و از این طریق نحوه مواجهه گفتمانهای مشابه با این دو با یکدیگر، برای هریک قابل پیشبینی و پاتک خواهد بود.