به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، برگزاری دومین دوسالانه جایزه کتاب سال عاشورایی فردا، به کار خود پایان میدهد. در این راستا گفتوگویی با محمدرضا سنگری، دبیر علمی دومین جایزه کتاب سال عاشورا درباره فلسفه شکلگیری این جایزه انجام دادهایم که در ادامه از نظر میگذرد؛
جایزه کتاب سال عاشورا چگونه شکل گرفت؟اندیشه این جایزه که عنوان آشنایی در فرهنگ عاشورایی و دینی و آیینی ما است، از حدود سال ۱۳۹۰ مطرح شد. از سوی دیگر بنیاد دعبل یک شورای علمی دارد که سالهاست فعالیت میکند و ترکیبی از صاحبنظران در عرصههای گوناگون موضوعات دینی است، در آن زمان این مسئله در شورای علمی مطرح شد که در کنار جوایز گوناگونی که به کتاب در حوزههای گوناگون مانند کتاب سال، کتابهای ادبیات دفاع مقدس، شعر دفاع مقدس و حوزههای مختلف آیینی بهویژه شعر رضوی مرتبط است؛ چرا به موضوع عاشورا که گستردهترین، عمیقترین و تأثیرگذارترین حادثه تاریخی است، به این مسئله نپردازیم و زمینهای را فراهم نکنیم که کتابها و آثار شاخص و برجستهای که در این زمینه وجود دارد، مشخص نکنیم تا هم برای نویسندگان و خالق آثار روشن بوده و هم چتر حمایتی برای آنها باشد، یعنی حفرهها و کمبودها را شناسایی کنیم که در نهایت این تفکر و اندیشه در سال ۱۳۹۴ به بار نشست و نخستین جایزه دعبل یا کتاب سال دعبل مطرح شد.
چرا این جایزه به نام دعبل نامگذاری شد؟این موضوع صرفاٌ به واسطه اینکه در بنیاد دعبل دنبال میشود، نامگذاری انجام نشده است، بلکه دعبل یک شخصیت بزرگ از مداحان و شاعران اهل بیت(ع) در ایران است و از بین تمام شاعران و بزرگانی که در زمان اهل بیت(ع) و مورد تأیید آنها بودند و شعرشان تأثیرگذار بود، هیچ کدام جز دعبل، مزارش در ایران نیست که هم شاعر بسیار بزرگی بود و هم در خدمت حضرت رضا(ع) بود و شعرش نیز تأثیرگذار بود. این بود که عنوان این جایزه، جایزه دعبل انتخاب شد و قرار شد که فقط در حوزه کتاب باشد؛ چرا که هیچ جریان حمایتکننده از نویسندگان عاشورا در ایران وجود نداشت و بعد از اینکه این جایزه مقرر شد، سخن از این بود که آیا این جایزه سالانه یا دو سالانه باشد که سرانجام دوسالانه شد و در سال ۹۴ نخستین دوره آن برگزار شد.
با توجه به اینکه دوره دوم در حال برگزاری است، چه اندازه سیاستگذاران این جایزه به اهداف خود دست یافتهاند؟در حوزه سیاستگذاری، گفتوگوهایی که در هیئت علمی بنیاد دعبل داشتیم، تصمیم بر آن شد که این جایزه با دیگر جوایز متمایز باشد، هر چند وجوه مشترکی داشته باشد. یکی از مسائلی که در این راستا مطرح شد این بود که آثاری که شاخص میشوند جلسات نقد و بررسی درباره این کتابها برگزار کنیم و خوشبختانه در دوره نخست موفق شدیم نشستهایی را با حضور نویسندگان و صاحبنظران این حوزه برگزار کنیم و خوشبختانه زمینهای فراهم شد تا این آثار بهتر شناخته شوند و نویسندگان در خلق آثار بعدی خود درنگها و دقتهای بیشتری را داشته باشند و حتی برخی از کتابهایی که در دومین جایزه دعبل موقعیت بهتری پیدا کردند، از آثاری هستند که مورد بحث و بررسی بسیار جدی قرار گرفتهاند.
بازتاب این نشستها و جلسات نیز به چاپ رسیده و همین امر سبب شده جامعه نویسندگان خلاق نسبت به این دست موضوعات توجه بیشتری کنند؛ از اینرو از ناشران و مؤلفان دعوت شد و در جلسهای نیازها و کمبودهای را که در این زمینه داشتیم، با آنها مطرح کردیم تا آنها هم از انباشت در برخی حوزهها پرهیز کرده و به خلأها بپردازند و به گفته حضرت مسیح(ع) از کوچهای گذر کنند که رهگذری ندارد و این تا حد زیادی در نشر حوزه آثار عاشورایی مؤثر بوده است.
در مورد روند داوریها هم صحبت کنید که نسبت به دوره قبل تفاوتهایی داشته یا خیر؟تغییراتی که نسبت به دوره قبل وجود داشته، تغییر اندکی در مجموعه عنوانهای داوری بوده است و آثار در 19 رشته مورد داوری قرار گرفتند، در حالی که در دوره قبل 18 رشته بود. البته عنوان رشتهها نیز تغییراتی داشته است؛ به عنوان مثال در یکی از گروهها که فرهنگ و تاریخ است و پربارترین گروه بوده، نشان میدهد در حوزه تحقیقات و پژوهشهای عاشورایی نسبت به گذشته رشد بسیار فراوانی داشتهایم. در این گروه، رشته تصحیح، مقتل تألیفی، پژوهش تاریخی، پژوهش فرهنگی و پژوهش اجتماعی نیز بود و داوران در این رشتهها به داوری پرداختند. در گروههای دیگر نیز مانند ادبیات، هنر، کودک و نوجوان و ترجمه با رشتههای متعدد داوریها انجام شد.
در روند داوری، گاهی اتفاق میافتاد که داوران به نتیجه قطعی نمیرسیدند، ما برای اینکه آن را نهایی کنیم در هیئت علمی نیز بحث و بررسی کردیم و فرآیند نسبتاً طولانی، پیچیده و سختگیرانه در این دوره داشتیم. به طور طبیعی هر چه پیشتر میرویم باید انتظاراتمان بالاتر برود و داوریها هم سختگیرانهتر باشد. گاهی به مواردی میرسیدیم که گروه داوری به نظر نهایی نرسیده بود، اینجا ناگزیر میشدیم از توانهای دیگری هم بهرهگیری کنیم و حتی در برخی موارد من به عنوان دبیر علمی ورود میکردم و نظر من در کنار نظرهای دیگر مطرح میشد، نه اینکه نظری فصلالخطاب باشد، به این دلیل که ما به نتیجه نهایی برسیم؛ از اینرو گاهی یک اثر از سوی چندین داور بررسی میشد.
این داوریها در هیئت علمی نیز مطرح شده و از آنها دفاع شد و داوران و سرداوران در جلسهای حضور پیدا کردند و ویژگیهای هر یک از آثار را مطرح کردند و امیدواریم در آینده یک کار دقیق علمی آماری را در باب این آثار داشته باشیم تا پیش روی نویسندگان، محققان و سیاستگذاران این جایزه باشد تا در آینده بتوانیم روند پیشروی این جایزه را مورد بررسی قرار دهیم که از کجا به کجا رسیدهایم. حتی ممکن است در آینده تغییراتی در این جایزه دهیم؛ چرا که در برخی از حوزهها اصلاً آثاری نداشتیم و یا در برخی از حوزهها آثار بسیار کم و یا بسیار ضعیف بود.
با توجه به تعداد آثاری که در این دوره داوری شد، روند تولید و نشر آثار عاشورایی را چطور ارزیابی میکنید؟در یک مقایسه با دوره نخست میتوان گفت تعداد آثار افزایش یافته است، در دوره اول که در سال 94 برگزار شد آثار پنج سال مورد بررسی قرار گرفت که طی این مدت تعداد آثار تولیدی 537 اثر در 18 رشته بود که 20 اثر انتخاب شد. در دوره دوم که امسال برگزار میشود، 340 اثر در 19 رشته دریافت کردیم، که با مقایسه آنها به طور نسبی، امسال با تعداد بیشتر آثار مواجه بودیم و 30 تا 35 درصد از نظر کمی رشد داشته است، اما با مقایسه حوزهها، در برخی از حوزهها بسیار فقیر بودیم و این موضوع بسیار نگرانکننده است.
در حال حاضر مهمترین مسئله این است که چگونه فرهنگ عاشورا را برای نسلهای آینده مطرح کنیم. نسلهای آینده باید چگونه عاشورا را بشناسند و چه کسانی باید به این حوزه ورود کنند. به عنوان مثال در حوزه شعر کودک که نیاز است عاشورا با زبان هنری شعر برای نسلهای آینده و امروزی مطرح شود، اثری نداشتیم در دوره قبل نیز این فقر وجود داشت و این موضوع جای تأمل و بررسی دارد.
فکر میکنید چه دلایلی سبب این وضعیت در حوزه شعر کودک و نوجوان شده است؛ چرا که به نظر میرسد، آثار زیادی در این زمینه وجود داشته باشد؟ممکن است تکوتوک شعر عاشورایی تولید شده باشد، اما در یک مجموعه گردآوری نشدهاند و ما در این جایزه کتابها را مورد بررسی قرار میدهیم. بارها این موضوع را تکرار کردهام که کسی مثل قیصر امینپور مجموعه «ظهر روز دهم» را نوشت که عمربن جناده، نوجوان ۱۱ سالهای که در کربلا بود، بدون اینکه به نام او اشاره کند، برای او یک منظومه نیمایی را بهزیبایی تمام مطرح کرد. از این چهرهها در کربلا بسیار هستند و 23 کودک و نوجوان در کربلا حضور داشتند و نقشآفرین بودند، اما کسی از آنها یاد نمیکند، آیا نمیشود برای سکینه شعری سرود و نقش او را در عاشورا، قبل از عاشورا و بعد از عاشورا بررسی کرد و یا امام محمدباقر(ع) که پنج ساله بود و متأسفانه به هیچ یک از این شخصیتها پرداخته نمیشود.
کمکاری و مطالعه نکردن نیز میتواند در این زمینه مؤثر باشد و نکته دیگر اینکه در حوزه شعر کودک عاشورایی هیچ کنگره و جشنوارهای برگزار نمیشود و جا دارد بنیاد دعبل داوطلب این موضوع باشد؛ چرا که یکی از عوامل موثر در خلق اثر، فضاسازی است؛ به عنوان مثال برای حضرت زهرا(س)، حضرت علی(ع)، امام رضا(ع) و پیامبر(ص) برنامههای متعددی برگزار شده و از نظر شعری در این زمینه غنی هستیم، از اینرو وقتی درباره برخی موضوعات شعر وجود ندارد، به این دلیل است که برنامههایی برای آنها نداشتهایم. از همه اینها شگفتتر، موضوع خداوند است که جشنوارهای برای خداوند برگزار نمیشود و پس از انقلاب نیز شعر توحیدی بسیار کمی تولید شده است.
مسئله دیگری که شاید در مقابل آن موضعگیری شود، بحث سفارش دادن است، برخلاف نگاه بسیار منفی که نسبت به سفارش وجود دارد، معتقدم که برجستهترین آثار ادبی محصول سفارش است، البته سفارشی که با روح فرد گره بخورد نه سفارش مداخلهای. کارهای بسیاری از بزرگان شعر، مانند گلستان و بوستان سعدی، آثار نظامی، مثنوی معنوی و ... محصول سفارش است.