به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا)، محبوبه زارع، نویسندهای آیینی است که در حیطه شخصیت آسمانی پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) آثاری ادبی تالیف کرده است، او حدود بیست سال است که قلم به دست گرفته و هنر نویسندگی را در زیباترین عرصه، یعنی ادبیات آیینی به سیاه مشق نشسته است و اکنون دانشجوی مقطع دکتری تفسیر تطبیقی در موسسه آموزش عالی رفیعه المصطفی(ص) است. با این نویسنده گفتوگویی ترتیب دادیم تا با ویژگیهای این عرصه ادبی - معنوی و مشکلات فراروی آن بیشتر آشنا شویم.
ایکنا: به نظر شما در ادبیات آیینی کشور، چه خلأهایی وجود دارد؟
متاسفانه هنوز پالایش کافی در خصوص اعتبار روایات و منابع صورت نگرفته است. این مشکل، زمانی که در نگارش بر اساس مستندات روایی هستیم، خود را به نویسنده نشان میدهد. از سویی اقتضای هنر خصوصا در رمان، پردازش و شخصیتسازیهای تخیلی است. پردازش هنری که امروزه نویسنده انجام میدهد، در برخی موارد ممکن است برای خواننده تاثیرگذاری زیادی داشته باشد، اما پاییندی سرسختانه از سوی متخصصان تاریخ، جدالی را میان نویسنده و تاریخدان رقم میزند.
این اتفاق برای بنده در اثری که در خصوص شخصیت حضرت معصومه (س) نوشتم، اتفاق افتاد. من از جلوههای هنری و بر اساس پردازش حرفهای رمان، به نوعی وقایع حاشیهای را پردازش کردم که متهم به تحریف تاریخ شدم. جبر مقاومت جبهه مخالف بهحدی بود که مجبور به حذف و بازنویسی اثر شدم. هرچند این کار را انجام دادم اما تاسف بزرگی نسبت به وضعیت نفهمیدن حقیقت رمان بر دلم ماند.
ایکنا: درباره اثر تالیفیتان در خصوص معصومین(ع) توضیح دهید.
حدود شش سال قبل «یادداشتهای جبرییل» را نوشتم. این کتاب بر اساس منابع تاریخ اسلام، از زبان جبرئیل، سرگذشت و سیره رسول خدا (ص) را به مخاطب عرضه میکند. به طوری که در فرازهای مختلف میان حوادث با سیر کتاب همراه میشود و در متن واقعه قرار میگیرد. این اثر در جشنواره ملی علامه حلی به عنوان اثر برگزیده معرفی شد.
بیست ساله بودم که اولین اثرم را با عنوان «دریا، طوفان، تلاطم» درباره شخصیت و سیر تاریخ حیات امام دوم شیعیان به رشته تحریر درآوردم. این اثر هم از ویژگیهای ادبی برخوردار بود. حوالی سال ۱۳۸۵ بود که به عنوان کتاب سال حوزه شناخته و معرفی شد. البته به دلیل این که جزء اولین تجارب نویسندگیام به شمار میرفت، اگر امروز بخواهم یکی از کارهایم را بازنویسی کنم، قطعا به سراغ این اثر خواهم رفت. امسال هم اثر دیگری را با نام «نبرد در سکوت» نوشتم که آستان قدس رضوی آن را منتشر کرد و شنیدم که در روز شهادت امام حسن(ع) در حرم مطهر رضوی میان زائران به عنوان مسابقه کتابخوانی توزیع شده است.
یکی از دلنشینترین روزهای زندگی من، زمانی بود که به نگارش کتاب «سلطان مهر» گذشت. البته ابتدا نام آن را «شرط هشتم» گذاشته بود که اتفاقا در سال ۱۳۹۲ به عنوان کتاب سال رضوی حائز رتبه شد. وقتی به نشر آن اقدام کردم، به توصیه ناشر عنوان آن تغییر کرد. این کتاب هم به فرازهای مختلف حیات امام هشتم (ع) میپردازد. در هر صفحه با اپیزودی از شخصیت و سیره ایشان بر اساس منابع تاریخی آشنا میشویم.
ایکنا: بزرگترین پیامی که در حین نگارش این کتاب دریافت کردید، چه بود؟
حیات اهل بیت (ع) سراسر درس و پیام است، اما واقعیت این است که فرازی از زندگی امام رضا (ع) را درمان درد فرهنگی امروز جامعه ایران دیدم. من وقتی با اهل فرهنگ و هنر صحبت میکنم، همه را دارای یک درد مشترک میبینم. متاسفانه امروزه خصوصا چند سال اخیر وضعیت اسفباری بر نویسندگان و هنرمندان مسلط شده است. در داستان معروفی از حیات امام رضا(ع) آمده که ایشان کارگری را میان غلامان خود میبینند که برایشان ناآشناست و وقتی درباره او سوال میکنند، میشنوند که کارگر روزمزدی است که قرار است آن روز را کار کند. امام (ع) وقتی میشنوند که هنوز برایش مزدی تعیین نکردهاند، بسیار ناراحت میشوند و دستور میدهند که نه تنها باید مزد کار از ابتدا مشخص شود، بلکه تا عرق کارگر خشک نشده، باید حقالزحمهاش را پرداخت.
خیلی دردناک است که در فعالیتهای فرهنگی، وقتی به بعد اقتصادی آن میرسیم، کمتر کارفرمایی را میبینیم که به دستور امام(ع) عمل کند. بسیاری از همکاران من گاه سالها از انتشار اثرشان میگذرد و برای دریافت حقالتالیفشان باید دوندگی بسیار کنند. خصوصا وقتی میبینم که کارفرما یکی از دستگاههای ارزشی اجرایی کشور اسلامی باشد. شرمآور است که نویسنده یا هنرمندی که معاشش از این راه تامین میشود، به دنبال دریافت حق مادیاش، دوندگی کند. ایکاش مسئولین به خود بیایند و قضاوت کنند که آیا اگر یک ماه حقوق خودشان دیر شود، میتوانند تحمل کنند؟ به نظر من همین یک درس از حیات امام رضا (ع) در مدیریت فرهنگی کشور میتواند بسیار تاثیرگذار باشد.