حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) به تقسیمبندی تفاسیر و روش و اسلوبهای تفسیری پرداخت و گفت: من همان طور که در کتاب مکاتب تفسیری خود شرح دادهام برخی تفاسیر به نقل روایات در ذیل آیات، اکتفا کردهاند که به آنان تفاسیر روایی محض میگوییم.
وی با بیان اینکه البرهان سیدهاشم بحرانی، در المنثور سیوطی و تفسیر قرآن العظیم در زمره این نوع از تفاسیر قرار دارند اظهار کرد: دسته دیگر تفاسیر به نقل معانی باطنی آیات اکتفا کرده و کمتر به تفسیر ظاهری پرداختهاند که به آنان تفسیر باطنی محض میگوییم؛ البته این طور نیست که مولفان این تفاسیر به حجیت ظاهر قرآن قائل نباشند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه برخی این نوع تفسیر را به اسماعیلیه نسبت میدهند، در پاسخ به این سؤال که کیفیت استدلال و اعتیار روشی آنها در کشف مراد باطنی معتبر چیست؟ گفت: از این افراد، کتاب تفسیری در دست نیست و روش و راهکاریی نیز بیان نشده است و تنها برخی مانند ذهبی، این نوع را به اسماعیلیه نسبت میدهند.
وی با بیان اینکه مطلب اصلی این افراد آن است که مغز قرآن، باطن است و ما باید به باطن برسیم، بیان کرد: حقائق التفسیر سلمی، عرائض البیان ابن روزبهان و تفسیر القرآن الکریم منسوب به محیالدین عربی در زمره این نوع تفاسیر محسوب میشوند.
نویسنده کتاب مکاتب تفسیری عنوان کرد: از نگاه بنده، غیر از این دو دسته تفسیر، تمامی انواع دیگر تفاسیر را در زمره تفسیر اجتهادی میدانیم.
بابایی تصریح کرد: برخی دیگر از مفسران مبنای خود را در تفسیر براساس روایات البته با نگاهی اجتهادی گرفتهاند که طبری این کار را انجام داده است؛ همچنین اهل صوفیه و متصوفه نیز این کار را بر مبنای عرفان انجام دادهاند.
وی در تعریف تفسیر اجتهادی گفت: به کارگیری همه توان علمی مفسر برای روشن شدن مراد جدی آیات، تفسیر اجتهادی نامیده میشود؛ یعنی اگر مفسر همه توان علمی خود را به کار بگیرد و از همه منابع در حد امکان برای توضیح و تبیین آیات، بهره ببرد؛ در واقع به تفسیر اجتهادی جامع روی آورده است که به نظر ما «جامع» در اینجا نسبی است که نمونههای آن را در تفاسیر مجمع البیان، تبیان، تفسیر فخر رازی و آلوسی میبینیم.
بابایی بیان کرد: برخی تفاسیر اجتهادی به صورت تفسیر قرآن به قرآن است که نمونه بارز آن، در المیزان و اضواءالبیان دیده میشود؛ البته چنین نیست که در این نوع تفسیر فقط به ذکر آیات اکتفا شود؛ بلکه از آیات در تفسیر دیگر آیات قرآن بهره زیادی برده میشود و فضای غالب را تشکیل میدهند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه عنوان کرد: تفسیر اجتهادی روایی نیز مدل دیگری از تفسیر اجتهادی است؛ که در تفسیر طبری و ابن کثیر این مدل وجود دارد.
وی افزود: دسته دیگری از روایات نیز مانند کشاف زمخشری و جوامع الجامع ضمن بهره از آیات و روایات، به مباحث ادبی پرداختهاند؛ دسته دیگر نیز به فراوانی از دستاوردهای علوم تجربی بهره بردهاند که اجتهادی علمی مینامیم؛ دسته سومی نیز از مباحث فلسفی بهره میبرند که اجتهادی فلسفی است.
نویسنده کتاب مکاتب تفسیری با تاکید بر وجود انواع تفاسیر اجتهادی با رویکردهای متنوع فلسفی، کلامی و ... اظهار کرد: ویژگی بارز تفسیر اجتهادی جامع این است که در آن از همه منابع یعنی آیات، روایات، ادبیات، علوم تجربی و مباحث عقلی بهره برده میشود.
وی با تاکید بر اینکه من معتقدم مفسر در تفسیر قرآن نباید خود را محدود به یک منبع کند گفت: از این رو روش تفسیر اجتهادی جامع را مناسبترین روش در انواع تفاسیر میدانم.
بابایی با بیان اینکه اقسام تقسیمات فوق، در این مسئله، روشی بود عنوان کرد: البته از جهت اسلوب هم میتوان در زمینه تفسیر، تقسیم بندی داشته باشیم که به کیفیت ورود و خروج به مباحث و آیات میپردازد؛ که برخی تفسیر مزجی است؛ یعنی مانند تفسیر «شبر» به تفسیر آیات به صورت یکی یکی و مخلوط با ذکر آیه پرداخته است.
وی در مورد تفسیر ساختاری نیز بیان کرد: به عنوان مثال، تفسیر ساختاری، از جهت روشی، مشمول تفسیر اجتهادی است؛ ولی در اسلوب میتواند روشهای مختلفی را برای این کار داشته باشیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه افزود: متداولترین اسالیب در تفسیر ساختاری این است که سورههای کوچک را یک محور محتوایی در نظر گرفته و سور بزرگ را دستهبندی به صورت چند آیه چند آیه و حتی گاهی یک آیه میکند که پیروی از روش تفسیر ترتیبی است.
وی در پاسخ به این سؤال که تاکید در تفسیر اجتهادی جامع بر بهره بردن از همه منابع است، ولی برخی اساسا حجیت برخی منابع مانند تفسیر علمی را زیر سؤال میبرند؟ اظهار کرد: نظریات و تئوریهای علوم دو دسته است؛ برخی مورد اتفاق علمای علوم تجربی نیست، ولی برخی در حد قانون در آن علوم است که نظر ما بر مقوله دوم است؛ یعنی چیزی که به سر حد قانون رسیده است مورد استفاده قرار میگیرد.
بابایی با تاکید بر اینکه من معتقدم باید در تطبیق یافتههای علمی بر آیات، احتیاط لازم را داشته باشیم عنوان کرد: باید میان فرضیات و قوانین علمی تفاوت قائل شویم؛ ضمن اینکه استفاده از مباحث علمی تنها در آیاتی ممکن است که موضوع آن علوم تجربی باشد و امکان علمی از همه آیات وجود ندارد.
بابایی در مورد تفسیر اثری جامع مرحوم آیتالله معرفت نیز بیان کرد: ایشان به تفسیر آیات به وسیله روایات اعم از شیعه و سنی پرداخته است، اما معتقدم که باید روایات به کاربرده شده از لحاظ دلالی بحث شود که این کار نشده ضمن اینکه تفکیکی نیز باید میان منابع اهل سنت و شیعه صورت بگیرد که این دو موضوع در ادامه این تفسیر که توسط شاگردان ایشان در حال تکمیل است جای کار دارد.