سفر اخیر نخست وزیر رژیم غاصب صهینویستی به هند حواشی مختلفی را به وجود آورده که مهمترین آن را در شبکههای اجتماعی میتوان در دیدار نتانیاهو (نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس) با بازیگران مطرح سینما هند مشاهده کرد. این دیدار به وضوح یک نکته را در ذهن تداعی میکند، آنهم اینکه رژیم صهیونیستی از سینما به عنوان ابزاری برای مشروعیت بخشیدن به خود سود میبرد. این اتفاق نیز تازگی ندارد، بلکه چند دهه است که به صورت جدی از سوی صهیونیستها پیگیری میشود.
برای نمونه فیلم کارگردان یهودی الاصل هالیوود استیون اسپیلبرگ گواه بارز این ادعاست. در «فهرست شیندلر» کارگردان سعی کرده به نوعی از یهودیان به عنوان مظلومترین قوم تاریخ نام برد و نشان دهد که این قوم سالهاست که در اسیری و ستم به سر میبرد. برای همین دادن سرزمینی به آنها ابتداییترین کاری است که میتوان در حق آنان انجام داد. بدون اینکه بخواهیم حق مسلمانان که سرزمینشان به اشغال درآمده را مد نظر قرار دهیم.
این مسئله در فیلمهای دیگری نیز پیگیری شده است. جدا از تولیدات هالیوود، رژیم صهیونیستی نیز با تولید فیلمهای سالهای اخیر خود در پی نشان دادن چهرهای مشروع برای خود است، حتی آنها سعی میکنند همزیستی خود را با مسلمانان در کشورشان را اتفاقی عادی ترسیم کنند و به مخاطبان خود بگویند کسانی که در پی از بین بردن صلح میان مسلمان و یهودیان هستند از میان مسلمانان بوده و صهیونیستها در آن هیچ نقشی ندارند! در این میان جشنوارههای غربی نیز به کمک آنان آمده و با اهدای جوایز آنها را تشویق میکنند.
سفر نتانیاهو به هند، اولین سفر نخست وزیر رژیم صهیونیستی به هند بود، همین مسئله نیز باعث شده اقشار مختلف جامعه نسبت به این دیدار اعتراضات گسترده داشته باشند. درباره برخورد جامعه سینمایی نیز دو رویکرد وجود داشت. ابتدا هنرمندانی نظیر آمیتا باچان، آیشواریا رای و آبشیک پاچان بودند که با استیاق آغوش به روی رهبری نخست وزیر اسرائیل گشوده و با وی عکس سلفی گرفتند! رفتار دوم، به عکسالعمل سه خان مطرح سینمای هند که حاضر با دیدار با ناتانیاهو نشدند، مربوط میشود.
سلمان خان، شاهرخ خان و امیر خان این سه خان مطرح سینمای هند هستند. این سه بازیگر محبوب و مسلمان هند به دلیل کشتار مسلمانان توسط رژیم صهیونیستی از دیدار با وی سرباز زدند با وجود آنکه میدانستند ممکن است این رفتار برای آنها عواقب نامطلوبی به همراه داشته باشد. رفتار این بازیگران مسلمان یک نکته را در ذهن ترسیم میکند آنهم اینکه میتوان از ظرفیت دینی و هنری استفاده کرد تا به نوعی دست آوردهای سیاسی به دست آورد. نکتهای که متاسفانه ما چندان نسبت به آنها دغدغه نداریم، اما میبینیم که رژیم صهیونستی به روی آن سرمایه گذاری کلان انجام میدهد.
نکته دیگر اینکه شاید ما بخواهیم برخی ابزارهای ارتباط را نادیده بگیریم یا بگویم شبکههای مجازی امری غیرضروری و مضر هستند! این این باور اشتباه شاید برای کوتاه مدت آن هم تنها در داخل کشور جواب دهد، اما ما را در خارج از مرزهایمان، شکست خواهد داد، چون دشمن با تمام نیرو به روی این حوزه وقت و هزینه صرف میکند. برای نمونه خبری که اخیراً در فضای مجازی پخش شده و یک پرستار یهودی را برای سرپرستی از یک کودک فلیسطینی ستایش کرده، نمونهای کوچک از جمله اقدامات جهت دار صهیونیستهاست که ما آنها را نادیده میگیریم!
در پایان این مطلب باید تاکید کرد اگر میخواهیم در دراز مدت در حوزههایی چون سینما و دیگر بخشهای ارتباطی حرفی برای گفتن داشته باشیم میبایست راه های تبلیغی آن را هم بیاموزیم که یکی از این بخشها را میتوان در میهمانان خارجی جشنواره فیلم فجر جستجو کرد، چون ما به جای دعوت از چهرههای سرشناس هنری که برای عام مردم مقبولیت دارند رو به سمت هنرمندان جشنواره پسند میآوریم که نه دست آورد تبلیغی دارند نه اینکه میتوانند برای ما حرف و پیام بینالمللی داشته باشند!
داود کنشلو