کد خبر: 4298250
تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۵۲
حسن بنیانیان:

گفت‌وگوی زیبا و زندگی هنرمندانه، خانواده را از فروپاشی نجات می‌دهد

رئیس سابق حوزه هنری گفت: اسناد نظری، بدون ضمانت اجرا، خانواده را نجات نمی‌دهد بلکه هنرهای ساده‌ای مانند گفت‌وگوی زیبا و زندگی هنرمندانه، کانون خانواده را تقویت می‌کند.

به گزارش ایکنا، چهل‌وپنجمین پیش نشست تخصصی همایش ملی حقوق ملت و آزادی‌های مشروع در منظومه فکری مقام معظم رهبری «هنر و بازنمایی خانواده: بررسی مسئولیت اجتماعی هنرمندان در چهارچوب حقوق ملت در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب» با حضور حسن بنیانیان، دبیر سابق کمیسیون فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی، علیرضا قبادی، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی و عضو شورای پژوهشی تعلیم و تربیت پژوهشگاه خانواده و مدرسه، زهرا نقی‌زاده، رئیس جهاددانشگاهی واحد الزهرا (س)، عاطفه خادمی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی و همچنین مهدیه وجدانی فخر، عضو هیئت علمی و مشاور ریاست سازمان تعزیرات در امور زنان و خانواده، امروز ۱۳ مردادماه در اندیشکده بانوان جهاددانشگاهی واحد الزهرا (س) برگزار شد.

در ابتدای جلسه زهرا نقی‌زاده، رئیس جهاد دانشگاهی واحد الزهرا(س) با تقدیر از حضور اساتید و کارشناسان حاضر، برگزاری چنین نشست‌هایی را گامی مؤثر در جهت تأثیرگذاری مثبت بر حوزه هنر و خانواده دانست و اظهار کرد: پژوهشکده شورای نگهبان و معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری، همایش بین‌المللی حقوق ملت و آزادی‌های مشروع در منظومه فکری مقام معظم رهبری را برگزار می‌کنند؛ همایشی که پاییز امسال برگزار خواهد شد. در این میان جهاددانشگاهی واحد الزهرا (س) و اندیشکده بانوان به‌عنوان یکی از مراکز علمی با این همایش همکاری می‌کنند.

وی با تأکید بر اهمیت موضوع هنر در حوزه خانواده، افزود: هنر می‌تواند نقش مهمی در تحکیم خانواده داشته باشد یا بالعکس آن را تضعیف کند، بنابراین بررسی مسئولیت اجتماعی هنرمندان در این حوزه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.  

وی با بیان اینکه نتایج این نشست‌ها در قالب سند سیاستی به شورای نگهبان و معاونت زنان ریاست جمهوری ارائه خواهد شد، گفت: امیدواریم با راهنمایی اساتید و صاحب‌نظران حاضر در این جلسه، بتوانیم اولویت‌های مناسبی برای فعالیت در حوزه هنر و خانواده تعیین کنیم.

در ادامه نشست، حسن بنیانیان به بررسی رابطه هنر و نهاد خانواده پرداخت و با اشاره به چالش‌های موجود در حوزه سیاست‌گذاری فرهنگی بر ضرورت بهره‌گیری از هنر برای ارتقای کیفیت زندگی خانوادگی تأکید کرد و گفت: مصرف‌کننده این بحث کیست؟ ما در جستجوی تنظیم سند بالادستی هستیم؟ سال‌های عمر من در مرکز تولید سند گذشت اما متأسفانه بسیاری از اسناد سیاستی ما، ضمانت اجرایی کافی ندارند. بخشی از این مشکل به این برمی‌گردد که هنگام سندنویسی، به شرایط اجتماعی کشور کم‌توجهی می‌شود. مثلاً در حوزه علوم انسانی، هنر و خانواده، مسائل تهران با کردستان و سیستان تفاوت بنیادین دارد. از سوی دیگر، سندنویسی نیازمند تسلطی فراتر از دانش نظری است؛ یعنی باید مسائل خانواده را لمس کرد. اگر ندانیم ریشه مشکلاتی مثل طلاق یا کاهش کیفیت زندگی خانوادگی کجاست، چگونه می‌توانیم سند مؤثری بنویسیم؟  

وی با تقسیم‌بندی هنر به دو حوزه «عام» و «خاص»، توضیح داد: هنر عام یعنی همان خلاقیت در زندگی روزمره؛ مثلاً وقتی یک مادر سفره را زیبا می‌چیند یا زن و شوهر در روابطشان از زیبایی استفاده می‌کنند. این نیاز فطری انسان است. اما هنر خاص، آثار حرفه‌ای مانند فیلم و نقاشی است که ماندگار می‌شوند. مشکل ما این است که هنر عام را فراموش کرده‌ایم. 

رئیس سابق حوزه هنری با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری درباره هنر، گفت: حضرت آقا فرمودند: «هنر یک شیوه بیان است، اما از هر تعبیر دیگری رساتر، دقیق‌تر، نافذتر و ماندگارتر است». این تعریف نشان می‌دهد هنر فقط برای سرگرمی نیست، بلکه ابزاری برای انتقال عمیق مفاهیم است.  

خانواده به مثابه یک نظام پیچیده  

بنیانیان با نگاه سیستمی به خانواده، اهداف این نهاد را چنین توصیف کرد: خانواده باید نیازهای جنسی، تداوم نسل، آسایش و آرامش اعضا و پرورش استعدادها را تأمین کند. اما امروز شاهدیم جوانان در تشکیل خانواده مشکل دارند، طلاق عاطفی زیاد شده و والدین نمی‌دانند چگونه با فرزندان ارتباط برقرار کنند. بخشی از این مشکلات به فضای مجازی و القائات دشمن برمی‌گردد. 

وی با اشاره به بحران جمعیت هشدار داد: اگر خانواده نتواند تداوم نسل را تضمین کند، جامعه دچار فروپاشی می‌شود. متأسفانه برخی والدین فقط به یک فرزند تیزهوش توجه می‌کنند و بقیه را فراموش می‌کنند. این نگاه نامتوازن، آسیب‌زاست. برای حل این مشکلات باید از هنر به صورت کاربردی استفاده شود.

وی ادامه داد: ما نیازمند تولید فیلم‌ها و کتاب‌هایی هستیم که به والدین آموزش دهند چگونه با فرزندان ارتباط بگیرند. همچنین، باید مربیان دوست‌داشتنی تربیت کنیم. بسیاری از معلمان معارف، امروز به جای جذب دانشجو، باعث فرار آن‌ها می‌شوند، چون از هنر بیان استفاده نمی‌کنند.  

دبیر سابق کمیسیون فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی در پایان با اشاره به ظرفیت‌های مغفول جامعه، گفت: در کشور ما ۱۱۰ هزار مدرسه و یک میلیون بازنشسته آموزش و پرورش داریم. اگر ۳۰ درصد این افراد را آموزش دهیم، می‌توانند به عنوان مشاوران خانواده فعالیت کنند. این ایده را می‌توان با کمک جهاددانشگاهی و صداوسیما عملیاتی کرد.  

در بخش دیگری از این جلسه، علیرضا قبادی، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه هنر، ابزاری برای تولید معناست، تصریح کرد: هنر تنها تولید زیبایی نیست، بلکه صنعتی است که از طریق زیبایی، معنا را به مخاطب منتقل می‌کند. جامعه‌شناسی هنر نیز بر همین اساس، به دنبال کشف معنای نهفته در زیبایی‌هاست.

وی با اشاره به نقش هنر در شناخت مسائل خانواده، افزود: باید ببینیم هنر چگونه می‌تواند مشکلات خانواده را بازنمایی کند. مثلاً فیلم «جدایی نادر از سیمین» یک اثر هنری است که مسائل عمیق خانوادگی را به تصویر می‌کشد. هنر این توانایی را دارد که پدیده‌های مسئله‌دار درون خانواده را از زاویه‌ای متفاوت نشان دهد.  

هنر و دین: پیوندی برای معناسازی

قبادی با تأکید بر ارتباط هنر و دین، بیان کرد: دین و هنر زمانی که دست در دست هم دهند، تأثیرشان دوچندان می‌شود. دین به هنر انگیزه می‌دهد و هنر می‌تواند مفاهیم دینی را در قالب‌های زیبا و تأثیرگذار به جامعه عرضه کند. مثلاً در حوزه هنرهای تجسمی یا سینما، آثار فاخری تولید شده‌اند که هم زیبایی‌شناختی دارند و هم حامل پیام‌های دینی و اخلاقی هستند.  

عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی با اشاره به کارکردهای هنر در جامعه، بیان کرد: هنر می‌تواند تفکر را تحریک کند، همدلی ایجاد کند و حتی به حل بحران‌های اجتماعی کمک کند. مثلاً در جنگ اخیر، برخی آثار موسیقایی چنان تأثیری بر مخاطبان گذاشتند که احساسات عمیق انسانی را برانگیختند. این قدرت هنر است که می‌تواند فراتر از مرزهای زبانی و فرهنگی، دل‌ها را به هم نزدیک کند.  

قبادی در ادامه با اشاره به نقش خانواده در انتقال فرهنگ، گفت: متأسفانه نظام آموزشی ما در بخش جامعه‌پذیری و فرهنگ‌پذیری ضعیف عمل کرده است. خانواده‌ها امروز با چالش‌های جدیدی مانند تفاوت‌های نسلی روبه‌رو هستند، اما هنر می‌تواند پل ارتباطی بین نسل‌ها باشد. حتی یک اثر هنری ساده، مثل یک ترانه یا فیلم کوتاه می‌تواند ذهن فرزندان را به سمت پرسش‌های اساسی زندگی سوق دهد. 

هنر به مثابه ابزار شناخت و تغییر

وی در خاتمه سخنانش با تأکید بر اهمیت هنر در زندگی مدرن، اظهار کرد: هنر تنها یک سرگرمی نیست، بلکه ابزاری برای شناخت جهان و تغییر آن است. اگر می‌خواهیم خانواده‌های سالم‌تری داشته باشیم، باید از ظرفیت هنر برای بازنمایی مشکلات و ارائه راه‌حل‌های خلاقانه استفاده کنیم.

عاطفه خادمی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی نیز در ادامه این نشست تخصصی، با رویکردی تحلیلی به بررسی جایگاه هنر متعهد در گفتمان انقلاب اسلامی و نسبت آن با نهاد خانواده پرداخت.

وی سخنان خود را با تعریف هنر متعهد آغاز کرد و گفت: از منظر گفتمان انقلاب اسلامی، هنر ریشه‌ در جهان‌بینی توحیدی دارد. این هنر که با آگاهی کامل از مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به خلق آثار می‌پردازد، در پی ترویج نظام ارزشی و آرمان‌های انقلاب اسلامی است. پیشینه این مفهوم را می‌توان در آثار اندیشمندانی مانند جلال آل احمد، دکتر شریعتی و بیانات حضرت امام (ره) ردیابی کرد. هنر متعهد دارای ویژگی‌های بارزی است از جمله آگاهی از مسائل اجتماعی، نقد وضع موجود، ارائه راهکارهای تحولی و برقراری ارتباط مؤثر با مخاطب.

وی به تبیین کارکردهای اجتماعی هنر متعهد پرداخت و اظهار کرد: این هنر در عرصه اجتماعی نقش‌های متعددی ایفا می‌کند که شامل تقویت هویت ملی، تأثیرگذاری بر افکار عمومی، ایجاد نشاط و امید اجتماعی و بهره‌گیری از ذخایر فرهنگی تاریخی می‌شود. 

وی درباره ارتباط هنر متعهد با نهاد خانواده، تأکید کرد: مأموریت ذاتی هنرمند متعهد، صیانت از نهاد خانواده است. آثار هنری در این چارچوب باید از ارکان خانواده حراست کنند، از آسیب‌های احتمالی پیشگیری نمایند و الگوهای رفتاری مثبت ارائه دهند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی به تحلیل گفتمان‌های رقیب در عرصه هنر پرداخت و اظهار کرد: هنر لیبرال با محوریت خودبیانگری فردی و تأکید بر تفکیک هنر از مذهب و سیاست، هنر مدرن و پست‌مدرن با ویژگی شکستن فرم‌ها و روایت‌های کلاسیک، هنر انتقادی ژئوپلیتیک با تمرکز بر مسائلی مانند حقوق زنان و عدالت و هنر بازاری با رویکرد سرگرمی‌ساز و تجاری، چهار جریان اصلی رقیب هنر متعهد محسوب می‌شوند.

وی در بخش پایانی سخنانش، چالش‌های نظری پیش روی هنر متعهد را مورد بررسی قرار داد و گفت: چالش فرم و محتوا پس از چهار دهه هنوز به درستی تبیین نشده است. تقاطع سنت و مدرنیته که هنرمند را بین اقتضائات جهان مدرن و رسالت تاریخی خود دچار تردید می‌کند و عدم شفافیت در اسناد بالادستی علی‌رغم وجود 12 سند مرتبط با خانواده، از جمله این چالش‌ها هستند.

خادمی دیگر سخنران جلسه نیز در سخنانی به آسیب‌شناسی سیاست‌گذاری‌های موجود پرداخت و تصریح کرد: راهبردهای مداخله‌ای شامل قانون‌گذاری و نهادسازی عموماً موفق بوده‌اند اما در بخش راهبردهای گفتمانی با مشکلاتی مانند کلیشه‌سازی و سطحی‌نگری در الگوسازی مواجه هستیم. راهبردهای مشارکتی نیز به دلیل محدودیت‌های موجود چندان اثرگذار نبوده‌اند. شکاف بین تدبیر و اجرا، ناهماهنگی نهادی، فقدان نظام پایش علمی و ضعف آموزش‌های تخصصی از دیگر مشکلات این حوزه به شمار می‌روند.

وی پیشنهاد کرد: تحول ساختاری در نظام سیاست‌گذاری فرهنگی، طراحی دوره‌های مهارت‌محور برای هنرمندان، استقرار نظام نظارتی مردمی به جای دولتی، تدوین بانک اطلاعاتی از نمونه‌های عینی خانواده موفق و طراحی شاخص‌های خانواده‌محور برای ارزیابی آثار هنری است. در این میان تجربیات بین‌المللی به ویژه در سینمای هند، آمریکا، ژاپن و روسیه که در آنها موضوع خانواده جایگاه ویژه‌ای دارد، می‌تواند برای ما راهگشا باشد.

خادمی در جمع‌بندی نهایی تأکید کرد: هنر متعهد می‌تواند سنگر فرهنگی انقلاب در حفاظت از نهاد خانواده باشد اما این مهم نیازمند عزمی جدی و برنامه‌ای منسجم است. پیشگیری، الگوسازی و شخصیت‌پردازی سه محور اصلی هستند که باید در اولویت قرار گیرند.

در انتهای جلسه، مهدیه وجدانی فخر بحث خود را با این پرسش آغاز کرد که آیا هنر و به ویژه سینما توانسته است در بازنمایی مشکلات خانواده مانند طلاق، خشونت خانگی، کودک‌آزاری و پیشگیری از بزهکاری کودکان و نوجوانان موفق عمل کند یا خیر؟

وی در بخش حقوقی بحث به اصل دهم قانون اساسی که خانواده را واحد بنیادین جامعه می‌داند اشاره کرد و گفت: خانواده صرفاً در قالب متن قانون تعریف نمی‌شود، بلکه در خاطرات جمعی، ادبیات و روایت‌های هنری شکل می‌گیرد. برخورداری از خانواده مطلوب به عنوان یک حق بنیادین بشری است، چراکه افراد در بستر خانواده هنجارمند شده، رشد می‌کنند و به تکامل می‌رسند.

وجدانی فخر افزود: تفاوتی بین زبان قانون و زبان هنر وجود دارد. زبان قانون، زبانی خشک و الزام‌آور است ولی زبان هنر سرشار از عواطف، روایت‌گری و تصویرسازی است البته هنرمندان باید در خلق آثارشان از کلیشه‌سازی پرهیز کنند. به عنوان مثال اگر تصویر مادر همیشه مظلوم و پدر سرکوبگر بارها تکرار شود، می‌تواند منجر به پذیرش این نقش‌ها توسط زنان و مردان در جامعه شود.

وی در ادامه به تحلیل حقوقی چند اثر سینمایی و تلویزیونی پرداخت و تصریح کرد: فیلم «ابد و یک روز» به عنوان نمونه‌ای موفق بدون کلیشه‌سازی، نشان می‌دهد چگونه ساختارهای اجتماعی می‌توانند خانواده را به مرز فروپاشی بکشانند. این فیلم به زیبایی نقش محیط خرد (خانواده، دوستان) و محیط کلان (جامعه) را در شکل‌دهی به رفتارهای فرد نشان می‌دهد. در مقابل سریال «وحشی» چنین نیست. در این سریال وکیلی علیه موکل خود شهادت می‌دهد. از منظر حقوقی، این رفتار نه تنها نقض اخلاق حرفه‌ای است، بلکه به اعتماد عمومی لطمه می‌زند، چراکه محرمانگی رابطه وکیل و موکل از اصول مسلم حقوقی است.

وجدانی فخر تأکید کرد: هنرمندان باید از کلیشه‌های جنسیتی، نژادی و قومیتی پرهیز کنند. این کلیشه‌ها می‌توانند به ایجاد خشونت و تنش در جامعه منجر شوند. 

وی در پایان تأکید کرد: هنرمند در بازنمایی نهاد خانواده تنها با ذوق و هنر سروکار ندارد، بلکه با حقیقتی اجتماعی و نهاد حقوقی مواجه است. از هنرمندان می‌خواهم به سه پرسش کلیدی هنگام خلق آثار توجه کنند. آیا اثرشان تعمیق‌بخش کلیشه‌های آسیب‌زا است؟ آیا به قربانی‌سازی بی‌پایان یک جنس، قشر یا قومیت می‌انجامد؟ آیا مخاطب را به اندیشیدن، همدلی و بازاندیشی دعوت می‌کنند؟

انتهای پیام
captcha