
به گزارش خبرنگار
ایکنا؛ چندی پیش ویدیویی وحشتناک از شکار دو قوچ در فضای مجازی کشور منتشر شد که دل همه انسانها را به درد آورد و واکنشهای بسیاری را با خود به همراه داشت. طی این اتفاق خبرگزاری ایکنا با انتشار یادداشتی با عنوان «رحم نخواهند کرد به حیوان آزاران/ برای بازخواست خدا آماده شوید» از این اقدام غیر انسانی انتقاد کرد.
در آن یادداشت از غفلت بزرگی در جامعه صحبت شد که نشان دهنده عدم نهادینه شدن دستورات اسلام در خصوص رفتار با حیوانات است، با تمام تاکیدات اسلام بر نحوه نگهداری از حیوانات اهلی و برخورد با آنها، امروز شاهد پدیده دیگری در برخورد با حیوانات هستیم؛ صحنههای عجیب و غیر معقول از حضور حیوانات وحشی به خانه و جامعه گرفته تا حضور بدون قاعده برخی حیوانات به روابط انسانی و حتی وسایل حمل و نقل عمومی که باعث بروز مشکلات و ناراحتیهای بسیاری برای سایر افراد جامعه شده است.
پدیده نو ظهور وارداتی که فرهنگ و رسوم آن مخالف شرع و عرف وارد جامعه شده است. هرچند که برای برخی از افراد نگهداری حیوانات موجب خود بزرگ بینی شده است، اما طی گفته روانشناسان این امر ناشی از خودکم بینی این افراد در مقابل فرهنگ مخالف شرع و عرف است. اما یکی از مهمترین سوالات مطرح شده در این خصوص این است که آیا ما حیوانات را واقعا دوست داریم؟ آیا انسان میتواند مالک حیوان باشد و آنها را بدون رعایت هیچ اصولی به خیابانها و مکانهای عمومی بیاورد؟ آیا حیوانات نیز در محیطهای عمومی انسانی آسوده هستند و اسلام چه توصیههایی در این خصوص داده است؛ لذا همه ما باید بدانیم که اگر حیوانات را دوست داریم ضروری است که چند اصل مهم را رعایت کنیم.

امیرمحمود حریرچی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در این خصوص در صفحه شخصی خود نوشته است: نگهداری حیوانات عجیب و غریب در خانه و محیطهای زندگی شهری به یک پز اجتماعی تبدیل شده است که هیچ ارتباطی با اهداف اصلی این اقدام و همدردی با حیوانات ندارد.
پس همیشه باید به یاد داشته باشیم ما حافظ حیوانات هستیم نه مالک آنها؛ در روابط انسان با حیوان همانند روابط انسان با انسان مالکیت، معنایی ندارد. مرز بین حیواندوستی و حیوانآزاری گاهی بسیار باریک است. پس باید بدانیم نگهداری یک پرنده وحشی، تنها در یک قفس، حیوانآزاری است نه حیواندوستی؛ حتی بهتر است اگر برای آنکه پرندهای در قفس بخواند، صدای آواز یک بلبل را ضبط کنیم و از ضبط صوت یا کامپیوتر برای پخش مداوم صدا استفاده کنیم و از آن لذت ببیریم.
بدانیم که حیوانات زندانی ما و ما زندانبان آنها نیستیم و بهتر است عشق خود به حیوانات را با آزاد کردن آنها (در صورت امکان) و یا حداقل با فراهم کردن اسباب شادی آنها نشان دهیم؛ نه با اسیر کردن و گرفتن خوشیهای آنها؛ اگر حیوانی امکان زندگی آزاد در طبیعت را دارد، او را اسیر نکنیم.
آیا حداقل شرایط لازم برای نگهداری این حیوانات را داریم
حتی در مورد حیواناتی که کاملا اهلی شدهاند یا شرایط محیطی برای آزاد کردن آنها مناسب نیست، بهتر است قبل از آوردن حیوان به خانه از خود بپرسیم آیا ما حداقل شرایط لازم برای نگهداری این حیوانات را داریم؟ آیا فرهنگ نگهداری آن حیوان را آموختهایم؟ باید بدانیم تنها زمانی که حیوانی در خطر است یا وضعیت اضطراری ایجاب میکند، اجازه داریم این سوال را به طور موقت فراموش کنیم؛ بدانیم که اگر امکانات لازم و کافی را در خانه نداریم آوردن حیوانات به خانه اشتباه است.

باید گفت دوستداشته شدن حلقه مفقوده ارتباطات اجتماعی افراد است که بسیاری از ما درصدد یافتن آن هستیم. شاید خودمان خیلیها را دوست بداریم، اما نیاز به اینکه دیگری یا دیگرانی ما را دوست بدارند در اجتماع فعلی برآورده نمیشود و افراد زیادی در حسرت این دوست داشته شدن هستند؛ بر این اساس و طی گفته محققان برخی افراد به دلیل پز اجتماعی و برخی دیگر برای غلبه بر تنهایی حیوانات را نگهداری میکنند، در حالی که افرادی که برای پرکردن تنهایی و برآورده کردن نیاز عاطفی حیوان را نگهداری میکنند هیچ تمایلی در به نمایش گذاشتن آن ندارند.
در کنار آن داشتن شرایط نگهداری و پذیرش فرهنگی جامعه از مهمترین اصول نگهداری حیوانات است؛ اما متاسفانه برخی انسانها بر اساس خودخواهی دوست دارند کل طبیعت و همه موجودات آن را به خدمت خود درآورند و در راستای تامین نیازهای خود آن را بدون توجه به محیط پیرامون و انسانهای دیگر مورد بهرهبرداری قرار دهند. فارغ از اینکه همه موجودات طبیعت اعم از گیاهان و حیوانات نیز حق و حقوقی دارند و نباید این حقوق پایمال شوند.
و حال به تمام موارد ذکر شده حق همسایه و البته همشهریان را هم در نظر بگیرید، همسایهای که هیچ علاقهای به پارس کردن مداوم سگ ندارد و مشاعات ساختمان نیز آلوده به حضور حیوانات خواهد شد، افرادی که آلرژیهای مختلف به حیوانات دارند در این چرخه باید دائم آزرده شوند و درد آور است که اضافه کنیم فضای سبزی که آلوده میشود به فضولات حیوانانی. این روزها به طور حتم بر چمنی که راه میروید، در پارکی که کودک شما همراه با خوراکیاش به قصد تفریح به آن وارد میشود، آغشته به فضولات حیوانی است!
شاید باید حتی عادت کنیم به همسفر شدن با حیوانات در مسیرهای بین شهری در وسایل نقلیه عمومی و .... که نمونه این سفر درون شهری را چندی پیش در مسیر دردشت ــ شهرک امید شاهد بودیم:
گر چه ارتباط با حیوانات میتواند به عنوان یکی از راههای تعامل انسان با محیط باشد، اما این به آن معنی نیست که این حضور وجود تعاملات دیگر را نقض کند. ارتباط با طبیعت تنها یکی از وجوه و یا یکی از پایههای سلامت روان است و دو بعد دیگر آن ارتباطی است که فرد با دیگران و خودش برقرار میکند ارتباطی که مستلزم فراگیری فرهنگ، رعایت حقوق دیگران و درک و شناخت صحیح از محیط است. پس با توجه به اینکه در کشور ما سنت و فرهنگ نقش پر رنگی در جامعه دارد نگهداری از حیوانات میتواند مخرب و آزار دهنده سایر افراد جامعه باشد.
به قلم وهاب خدابخشی
انتهای پیام