به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، «جشن دلتنگی» ساخته پوریا آذربایجانی و براساس فیلمنامهای از وی و مونا سرتوه با موضوع فضای مجازی و زندگی انسان امروز، این روزها روی پرده است. با وجود اینکه دغدغه پرداختن به سوژهای اجتماعی قابل تقدیر است اما باید گفت «جشن دلتنگی» حرف جدیدی برای مخاطب ندارد.
مخاطب سینما گاهی زندگی روزمره خود و اطرافیانش را دقیقا همانطور که دارد اتفاق میافتد روی پرده میبیند و جالب آنکه داستان، قصه عمومی همه مردم است و بیشتر آنان چنین قضایایی را در زندگی روزمره خود دیدهاند؛ شاید بتوان گفت فیلم حرف تازهای ندارد اما پرده برداشتن از لایههای زیرین و پنهان شوآفها(خودنمایی) و حضور انسانها با شخصیتهایی غیرواقعی در فضای مجازی از اهدافی است که فیلم دنبال میکند.
پوریا آذربایجانی، کارگردان در نشست پرسش و پاسخ فیلم در سیوششمین جشنواره فیلم فجر، در همین خصوص و در رابطه با هدف فیلم، گفته است قصد داشته با این فیلم برای افرادی که نمیدانند در فضای مجازی چه اتفاقی برایشان میافتد، تأثیرگزار باشد.
فیلم با فضای واقعی تفاوتی نیز دارد؛ واکنشها به انتقال زندگی به فضای مجازی و ارزشهای آن کمی تند است؛ به نظر میرسد در به تصویر کشیدن اتفاقاتی که برای آدمهای قصه میافتد کمی اغراق شده اما این اغراقها در بعضی موارد به معنای غیرواقعی بودن آن نیست چراکه پیبردن به عمق تغییراتی که زندگی مجازی برای انسان به وجود میآورد، میتواند چنین رفتارهایی را نیز به همراه داشته باشد که درباره شخصیتهای داستان این اتفاق رخ داده است؛ به علاوه آنکه این رویکرد، شاید روشی بوده که برای نشان دادن عمق بحرانی که فیلم به آن میپردازد، انتخاب شده است.
جدا از اینکه هدف «جشن دلتنگی» بیان آسیبهای اجتماعی توجه بیش از حد به فضای مجازی است یا ناگزیر نشان دادن انسان برای زندگی در آن، مخاطب وقتی سالن را ترک میکند، نمیداند که نسبت به زندگی مجازی چه موضعی پیدا کرده است که البته، واگذاری نتیجهگیری به مخاطب و عدم قضاوت نیز میتواند از نقاط قوت فیلمنامه به شمار رود.
اما آنچه که میتوان تا حدی به طور قطعی درباره آن نتیجهگیری کرد، جشن گرفتن تنهایی انسان امروز است؛ شخصیت بهنام تشکر و محسن کیایی نمونه افرادی هستند که فضای مجازی برایشان فرصت جشن گرفتن فراهم کرده است، البته جشنی با چاشنی دلتنگی؛ هر دو به نوعی پس از مشکلاتی که پیدا میکنند، به عشق قدیمی یا آرزویشان میرسند و این ارمغانی است که فضای مجازی برایشان به همراه آورده است؛ هرچند اتفاقاتی که باعث مراجعه این دو شخصیت به روح زندگی و هدفشان شده، خوشایند آنان نبوده اما در نهایت آنان را به آنچه که میخواستند، میرساند.
البته ««جشن دلتنگی» تنها درباره مشکل حرف نمیزند بلکه با نگاهی روانشناسانه و جامعهشناسانه آسیبشناسی میکند و فروخورده شدن احساسات دوران نوجوانی، جوانی و فقر ارتباط عاطفی در زندگی مشترک را علت پناه بردن انسانها به فضای مجازی معرفی میکند.
لازم به ذکر است، طبق گفتههای آذربایجانی، کارگردان «جشن دلتنگی»، با وجود تقاضای همکاری برای ساخت این فیلم از سازمان اوج، بنیاد سینمایی فارابی و حوزه هنری، کمکی به ساخت این فیلم نشده است؛ این کارگردان همچنین اظهار کرده است که اگر مشکل کمبود بودجه نبود، فیلم با کیفیت بهتری ساخته میشد.
در هر حال «جشن دلتنگی» برای امروز همه ما حرف دارد و آینده جامعه را برای برخی از ما که ناخواسته در دریای فضای مجازی در حال غرق شدن هستیم، به تصویر میکشد و به آنان که در در ابتدای راه ورودشان به زندگی مجازی هستند، هشدار میدهد.
انتهای پیام
احسان شریفی