احمد نجفی؛ بازیگر سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره ویژگی یک کار موفق در حوزه رویدادنگاری انقلاب در سینما و تلویزیون، اظهار کرد: متاسفانه برخی روایتهای تاریخی به اندازهای به صورت مستند و گفتوگومحور در تلویزیون بازگو شده است که پرداختن مجدد به آن بدون اینکه کار، درام درخور توجهی داشته باشد، یک کار عبث و بیهوده است. برای درک بهتر موضوع از کاری که اخیراً در آن مشغول بازی هستم مثال میزنم. «نفوذ» عنوان سریالی است که جواد شمقدری آن را کارگردانی کرده و در این کار تسخیر لانه جاسوسی روایت شده است.
وی افزود: اگر شمقدری میخواست در کار خود صرفا تسخیر لانه جاسوسی را نشان دهد شاید کار همان مسیری را طی میکرد که آثار ناموفق قبلی رفتهاند، اما کارگردان در این کار از فردای پیروزی انقلاب به موضوعاتی میپردازد که مردم عادی از آن بیاطلاع هستند؛ اتفاقاتی که باعث میشود مردم آگاه شوند چه اتفاقاتی رخ داده که در نهایت سبب شده تا لانه جاسوسی از سوی جوانان انقلابی تسخیر شود. نکته دیگر اینکه در این کار شمقدری تلاش کرده تا تاریخ را دستکاری نکند و آنچه به وضوح رخ داده را روایت کند به همین جهت فکر میکنم که این سریال جذابیت خاصی برای مخاطب خواهد داشت.
این بازیگر در پاسخ به این سوال که نگاه تک بعدی به شخصیتها در سریالهایی که در آن رویدادهای انقلاب اسلامی مد نظر قرار میگیرد تا چه حد به این دست کارها ضربه میزند؟ گفت: یکی از آسیبهای جدی در حوزه تاریخنگاری انقلاب اسلامی همین نگاه تک بعدی به شخصیتها است که باعث شده تماشاگر آنها را باور نکند. برای مثال وقتی قرار است ما شخصیتی منفی را تصویر کنیم تنها چیزی که از آن نشان میدهیم تاریکی و زشتی است، این در حالی است که هر فردی برای خود احساسات متفاوت دارد که با توجه به این ویژگی فرد رفتارهای گوناگونی از خود نشان میدهد. پس اگر ما یک رویه مثبت و منفی برای شخصیتهای خود در نظر بگیریم در حقیقت بسیاری از ویژگیهای انسانی را نادیده گرفتهایم.
نجفی اظهار کرد: بعد از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی وقت آن رسیده که ما تحمل خود را از روایت برخی موضوعات تاریخی بالا بریم، چون مردم ما به خوبی به ثمرات انقلاب آگاهند و از آن پاسداری میکنند، بنابراین بهکارگیری برخی حساسیتهای بیمورد در سریال کیفیت این کارها را تحتالشعاع قرار میدهد و قطعا از مخاطبان آثار خواهد کاست. باید توجه داشته باشیم که مخاطب امروز ما دیگر همانند دهههای قبل نیست، چون به راحتی میتوان با یک جستجوی اینترنتی به بسیاری از موضوعات پی برد، به همین دلیل اگر ما بخواهیم حقایق را به شکل دیگر بازگو کنیم در حقیقت حقانیت خود را تکذیب کردهایم. نکته دیگر که حتماً باید به آن توجه داشت اضافه کردن ویژگی درام به سریالهای مناسبتی است، چون کارهای تاریخی - انقلابی به شکلی خوب با درام پیوند خوردهاند، پذیرش آن برای همه نوع سلیقهای شیرین و دوستداشتنی خواهد بود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: برای رویدادنگاری مطلوب میتوان از سینمای آمریکا مثال زد که با تیزهوشی توانسته بسیاری از مخاطبان جهانی را مسخ کند. هالیوود در کارهایش خط قرمزی برای آدمها قائل نیست، بلکه اصل نظام آمریکا را بهعنوان خط قرمز قرار میدهد. برای همین در برخی فیلمها و سریالهای آنها حتی رئیس جمهور تبهکار نشان داده میشود، اما در نهایت پرچم است که بر همه چیز فائق میآید. این نوع پرداخت به نظرم تبلیغ سیاستهای کلی آمریکا است که اتفاقا در فیلمهای مورد نظر به خوبی مورد توجه قرار گرفته است.
نجفی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: وضعیت بسیار حساسی در جهان امروز وجود دارد به ویژه با اتفاقاتی که در منطقه روی میدهد ما نیازمند این هستیم که تبلیغات درستی پیرامون سیاستهای خود داشته باشیم، برای همین اگر در پی رساندن حرفمان به گوش مردم جهان هستیم باید نحوه بازگویی آن را هم یاد بگیرم. اتفاقی که متاسفانه هم اکنون رخ نمیدهد، درصورتیکه پیام و حرف ما حق است تنها کافیست که به هنرمندان خود اعتماد کنیم و بگذاریم آنها به شکلی درست تصویرگر آنچه باشند که رخ داده است.
این بازیگر در پایان درباره نقش امکانات در بالا رفتن جذابیتهای بصری در سریالهای تاریخی و انقلابی گفت: اگر فرد یا گروهی بخواهد منکر نقش مادیات شود در حقیقت منکر واقعیات و اصول اساسی فیلمسازی شده است، اما معتقدم وقتی قرار است کاری با محوریت تاریخ معاصر بسازیم بیش از هر چیز واقعنگری اهمیت دارد، زیرا همانگونه که گفتم با توجه به اطلاعات فراوانی که امروز در اختیار مردم است و برخی از آنها اتفاقات رخ داده را به عینه شاهد بودهاند دیگر کاری عبث است اگر بخواهیم تاریخ را به شکل تحریف شده بازگو کنیم. در همین رابطه تجربه ثابت کرد ما با هزینه فراوان کاری را ساختهایم که در آن تاریخ این سرزمین روایت شده، اما چون مردم احساس کردهاند آن اثر حقایق را بازگو نکرده با آن ارتباط برقرار نکردهاند.
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام