به گزارش ایکنا، جهان اقتصاد نوشت: تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران آشکارا در تضاد با مصوبات و قطعنامههای شورای امنیت است. مطابق منشور ملل متحد که در کنفرانس سانفرانسیسکو به تصویب اعضا رسید، بهمنظور پرهیز از یکجانبهگرایی، اختیار هرگونه اقدام قهری ازجمله تحریم به شورای امنیت واگذار شده است و بر همین اساس ماده ۳۹ منشور ملل متحد وظیفه اصلی حفظ صلح و امنیت بینالمللی را بهعهده شورای امنیت گذاشته است تا درصورت تشخیص، توصیه یا تصمیمات مقتضی اتخاذ کند. از اینرو اقدامات یکجانبه کشورها خلاف نص صریح این منشور بینالمللی است.
همچنین طبق اعلامیه اصول حقوق بینالملل درخصوص روابط دوستانه و همکاری میان کشورها، قطعنامه شماره ۲۶۲۵ که در سال ۱۹۷۰ به تصویب اعضا رسید، اصل مبنایی “عدممداخله” را تصریح و بیان کرده که هیچ کشوری حق تشویق استفاده از فشار اقتصادی، سیاسی یا هرگونه فشار دیگری برای مجبور کردن کشور دیگر را ندارد.
همچنین قطعنامه A/RES/46/210مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۱ از کلیه کشورها میخواهد که فشارهای اقتصادی یکجانبه را که با هدف مداخله در تصمیمات اتخاذ میشوند لغو کند. بند ۲ این قطعنامه، فشارهای اقتصادی را که شامل مسدود کردن سرمایه و اموال میشود صراحتا مغایر با منشور ملل متحد میداند.
باز قطعنامه A/RES/51/22 که در سال ۱۹۹۶ تحت عنوان “حذف تدابیر فشار اقتصادی بهعنوان وسیله اجبار سیاسی و اقتصادی” به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید، ضمن غیرقانونی دانستن تحریمهای یکجانبه با ویژگی فراسرزمینی، این قوانین را مغایر با حق دولتها در تعیین سرنوشت اقتصادی خود میداند.
بند ۲ این قطعنامه نیز وضعکنندگان این قوانین را ملزم به حذف قوانین یکجانبه فراسرزمینی میکند و بند۳ همین قطعنامه از کلیه کشورها میخواهد که تدابیر اقتصادی یکجانبه با ویژگی فراسرزمینی را به رسمیت نشناسند.
اینک بیاعتنایی و حتی وهن قطعنامههای مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل متحد که به تصویب نمایندگان کشورهای عضو این سازمان رسیده است، توسط فردی خودرأی که در رأس دولت یکی از کشورهای عضو قرار گرفته، نقطه سیاهی برای تاریخ جهان متمدن و تاریخچه سازمان ملل است. این نخستینبار است که رئیسجمهور یک کشور عضو دائم شورای امنیت رسما از کشورهای عضو میخواهد که یک قطعنامه مصوب شورای امنیت را زیر پا بگذارند! (قطعنامه ۲۲۳۱شورای امنیت درباره لغو تحریمهای ایران مصوب ۲۰جولای ۲۰۱۵). آیا این اتفاق شگفتآور، نشانهای هولانگیز از تلاش برای اضمحلال عالیترین نهاد بینالمللی مبتنی بر عقلانیت جمعی و ارزشهای دمکراتیک نیست؟ آیا قدرت و استیلای اقتصادی، بالذات، حائز مشروعیت سلب اصالت خرد جمعی از تصمیمگیری و سیاستگذاری در عرصه بینالمللی است؟
ما بهعنوان روزنامهنگارانی مستقل، از همه همکاران آزاداندیش خود درسراسر جهان علیالخصوص روزنامهنگاران آزاداندیش جهان غرب میخواهیم با شجاعت و جسارت و بدون تأثیرپذیری علیالاطلاق از دولتها، در برابر خدشهدار کردن اصول آزادی انسانی، که حاصل مرارتهای نوع بشر در طول هزاران سال است، سکوت نکنند و حقیقت را همچون جان لاک که فریاد زد: “زندگی، آزادی و حق مالکیت، ارزشهای اساسی و مافوق قانون است” با صدای بلند فریاد بزنند و نگذارند محصول اندیشه آزادیخواهانه اندیشمندانی چون توماس جفرسون، جان دیویی، والتر لیپمن، آبراهام لینکلن، مهاتما گاندی، مارتین لوترکینگ، نلسون ماندلا، جان استوارت میل، فردریش هایک، کارل پوپر، آیزایا برلین، هانا آرنت، فرانسیسکو فوکویاما و دیگر کنشگران و اندیشمندان راه آزادی، به طرز رعبآوری به باد سپرده شود.
متن انگلیسی سرمقاله را میتوانید در ساید روزنامه جهان اقتصاد به آدرس www.jahaneghtesad.com بخوانید.