علیرضا كتابدار، روزنامهنگار و مدرس روزنامهنگاری، در یادداشتی اختصاصی برای ایکنا دلیل اصلی کاهش مخاطبان مطبوعات را برای مردم چاپ نشدن، از درد مردم ننوشتن و برای مردم ننوشتن دانست و گفت: در شرایطی که مطبوعات برای بقا تلاش میکنند دلیلی برای برگزاری نمایشگاه مطبوعات وجود ندارد.
در این یادداشت آمده است: از سال 1372 كه نخستین دوره نمایشگاه مطبوعات برگزار شد، تاكنون 23 دوره برپا شده است. هفت دوره نخست این نمایشگاه همراه با نمایشگاه بینالمللی كتاب برگزار شد و از دوره هشتم، مطبوعات ماهیتی مستقل از كتاب پیدا كرد و به صورت جداگانه ابتدا در محل نمایشگاههای بینالمللی تهران در فصل بهار و سپس از دوره چهاردهم در مصلای تهران در فصل برگریزان طبیعت برگزارشد.
به رغم موافقانی كه مستقل شدن نمایشگاه مطبوعات از نمایشگاه كتاب داشت، معتقدم كنار هم قرار گرفتن این دو نمایشگاه به نفع مطبوعات بود. اصولاً برگزاری نمایشگاه مطبوعات برای شهرستانیها جذابیت بیشتری در مقایسه با بسیاری از شهروندان تهرانی داشت. افرادی كه از شهرهای مختلف با هماهنگی دانشگاهها و نهادهای فرهنگی به منظور بازدید از نمایشگاه بینالمللی كتاب تهران میآمدند با دستاندركاران ركن چهارم دموكراسی نیز گپوگفتی میكردند. البته آن روزها، آبوهوای رسانههای ایران متناسب با زمان برگزاری آن اردیبهشتی و دلانگیز بود و هنوز به صورت گسترده خزان رسانهها نرسیده بود.
جدا شدن نمایشگاه مطبوعات از كتاب کاهش فراوان بازدیدكننده را در پی داشت
هر چند جدا شدن نمایشگاه مطبوعات از كتاب کاهش فراوان بازدیدكننده را در پیداشت، اما هنوز سالنهای نمایشگاه نسبتاً شلوغ بود و بازار بحث و جدل و مناظره داغ. برگزاری نمایشگاه مطبوعات در دهه گذشته مصادف شد با انسداد فضای سیاسی كشور و محدود شدن بیش از پیش رسانهها؛ این فضا باعث شد سال به سال بازدیدكنندهها كاهش یابند و اثرگذاری نمایشگاه بین اصحاب رسانه محدود و محدودتر شود. دیگر كمتر تعامل گسترده روزنامهنگاران را در فضای نمایشگاه مطبوعات میدیدیم و افراد درجه یك رسانهها نیز كمتر حضور داشتند و اگر بودند هم حضورشان بیشتر تشریفاتی بود و كمتر حرف مردم را میشنیدند و پاسخگوی پرسشهای آنان بودند.
هنگامی كه موضوعی كاركرد اصلی خود را از دست میدهد، این زمزمه پیش میآید كه چه ضرورتی وجود دارد كه آن نمایشگاه برگزارشود. گسترش روز به روز فضای مجازی و رشد تعاملات مبتنی بر وب، افزایش اختلافات سیاسی، قیمت بالای كاغذ و افت كمی و كیفی رسانهها در سالهای اخیر به ویژه امسال باعث شد بسیاری از صاحبان رسانه ـ اعم از حقیقی و یا حقوقی ـ بیشتر از آنكه به دنبال ارتقای جایگاه خود در سپهر رسانهای كشور باشند، بیشتر به دنبال زنده ماندن و حفظ بقای خود بوده و از شركت در فعالیتی كه نفعی برای آنها ندارد و تنها هزینهای بر آنان تحمیل میكند خودداری كنند.
هزار شعبده برای اینکه فقط میخواهند نفس بكشند
مالكان رسانهها با تأكید بر نشریات مكتوب، در حال حاضر با كم كردن صفحات نشریه، كاهش شمارگان، استفاده از كاغذهای باكیفیت پایینتر و هزار شعبدهبازی دیگر فقط میخواهند نفس بكشند، به امید اینكه شاید آیندهای كه زیاد هم به آن خوشبین نیستد فرصتی دوباره برای احیا و شكوفایی مجدد به آنان بدهد.
درد مردم را نمیگذارند بگویند یا خود نمیگویند و یا بلد نیستند بگویند
همچنین در نهایت تأسف باید عرض كنم بسیاری از نشریات و رسانههای ما برای مخاطب منتشر نمیشود. آنها در واقع یا بولتن روابط عمومی یك سازمان یا نهاد هستند و یا به جای توجه به ارزشهای خبری بیشتر به ارزشهای مدنظر مسئولان میپردازند. وقتی آنان درد مردم را نمیگویند ـ اعم از اینكه نمیگذارند بگویند یا خود نمیگویند و یا بلد نیستند بگویند ـ چه انتظاری میتوان از آنها داشت.
بسیاری از آنها برای مردم نمینویسند كه انتظار داشته باشند مردم آنها را بخرند و بخوانند. كاهش فاجعهبار شمارگان نشریات گویای این مدعاست. كشوری كه سال 1357 با جمعیت 35 میلیونی شمارگان نشریاتش افزون بر دو میلیون نسخه در روز بوده است، اكنون با بیش از 80 میلیون جمعیت شمارگانش تنها 500 هزار نسخه در روز است! شاید عدهای دلیل این افت چشمگیر را تنها به گسترش فضای مجازی مرتبط بدانند. در پاسخ عرض میكنم كه آیا سرعت و كیفیت اینترنت در ژاپن و آمریكا بالاتر است یا در ایران؟ با اذعان به كاهش شمارگان نشریات در دنیا، چرا هنوز پرشمارگانترین روزنامههای دنیا در ژاپن و آمریكا منتشر میشود؟
چرا نمایشگاهی برگزار كنند كه بود و نبودش زیاد فرقی نمیكند؟!
مسئولان فعلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقتی فضای رسانهای كشور را مشاهده میكنند كه رخوت آن را دربرگرفته است و تعداد قابلتوجهی از رسانههای مهم اعلام كردهاند در نمایشگاه شركت نخواهند كرد و یا حضور كمفروغ بسیاری از مؤسسات رسانهای را در سال گذشته دیدهاند و شاهد استقبال كم مخاطبان در سال گذشته در مقایسه با سالهای قبلتر بودهاند، بحق دچار تردید شدهاند كه چرا نمایشگاهی برگزار كنند كه در كمال تأسف، بود و نبودش، زیاد فرقی نمیكند؟!
هنگامی كه نشریات، اعم از دولتیها یا خصوصیها، روز به روز نحیفتر میشوند و حتی در تأمین نیازهای حداقلی خود نیز با مشكل مواجه هستند، چرا براساس برآوردها حدود پنج میلیارد تومان برای برگزاری این نمایشگاه هزینه شود؟!
من نه تنها با نفس برگزاری نمایشگاه مطبوعات مشكلی ندارم، بلكه آن را بسیار مفید و مؤثر میدانم، اما به شرطی كه كاركرد اصلی آن محقق شود. كاركرد اصلی نمایشگاه مطبوعات به زعم من، ارتباط و تعامل رودررو و بیواسطه مردم با روزنامهنگاران و همچنین خود روزنامهنگاران فارغ از خط سیاسی و حوزه فعالیت با یكدیگر است.
اگر مطبوعات درد مردم را بدانند و آن را منعكس كنند، آیینه تمامنمای جامعه خواهند بود و آنگاه برای مردم مهم خواهند بود. در كمال تأسف، در حال حاضر مردم برای بیشتر مطبوعات مهم نیستند و طبیعی است كه مطبوعات هم برای مردم مهم نباشند.
دوستان و همكاران رسانهای، حال رسانهها در کشور خوب نیست و روزبهروز نیز پیكره كمجان این عزیزِ دوستداشتنی نحیفتر میشود. این بیمار بیش و پیش از آنكه نیازمند مهمانی ـ بخوانید نمایشگاه مطبوعات ـ باشد، نیازمند دارو و درمان است. قسمتی از این دارو و درمان سهم خود ماست و میزان زیادتری از آن سهم دولت و حاكمیت؛ امیدوارم این بیمار بتواند دوباره از بستر برخیزد و به رسالت و وظیفه خود، كه همانا پیگیری خواستههای مردم است، عمل كند.
*روزنامهنگار و مدرس روزنامهنگاری
انتهای پیام