مهدی فرخی، هنرمند نگارگر، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا گفت: سالها به تدریس رشته نگارگری در دانشگاه سوره و شاهد مشغول بودم. آنجا هم همین روابط استاد و شاگردی در حوزه رشتههای هنری حاکم بود، اما باید اعتراف کنم که این دانشگاهها در امر تربیت و آموزش درست هنرجویان چندان موفق نبودند و این تصور همچنان به قوت خود باقی است که استفاده از چنین شیوهای در تدریس به هنرجویان در دانشگاه هنرهای اسلامی ـ ایرانی استاد فرشچیان ناکارآمد است.
وی با بیان اینکه زمانه دیگر تغییر کرده است و حتی آثار هنر نگارگری در گالری و نگارخانهها نیز به نمایش درنمیآید، گفت: این هنر حتی در بسیاری از رویدادهای رسمی هنرهای تجسمی نیز رسمیت ندارد و نه جایگاهی برای آن در جشنواره هنرهای تجسمی فجر وجود دارد و نه در اکسپوهای هنرهای تجسمی این مسئله محلی از اعراب دارد. لذا آینده کاری و حرفهای برای این رشته هنری نمیتوان متصور شد. در نتیجه، این دانشگاه و دانشگاههای هنری که پیش از این به رشته نگارگری و سایر رشتههای هنرهای سنتی ایرانی توجه داشتند، خروجی مناسب و قابل قبولی نمیتوانند داشته باشند.
این هنرمند نگارگر تصریح کرد: تا این لحظه در حوزه نگارگری با تمامی مشتقات و زیرمجموعههای آن، از فعالان و پیشکسوتان این عرصه تعریف و تمجید کرده و برایشان مراسمهای تجلیل و تقدیر برگزار کردهایم، اما هیچگاه در یک اتفاق مهم به این موضوع نپرداختهایم که میتوان آثار آنها را تحلیل و بررسی کرد. لذا رشته نگارگری در شرایط کنونی تبدیل به یک مقوله و موضوع پیچیده شده است که از این منظر نیز آینده نامعلوم و نامشخصی برای آن وجود دارد.
فرخی افزود: گویا دانشگاه هنرهای اسلامی ـ ایرانی را با آنچه گفته میشود به شیوه استاد و شاگردی اداره شود قرار است زیر نظر دانشگاه آزاد اسلامی اداره و مدیریت شود. به نظر من این مانع بزرگی بر سر راه موفقیت این دانشگاه است، چرا که دانشجویان این دانشگاه باید طبق تعرفههای سنگین مصوب این دانشگاه زیر بار پرداخت شهریههای هنگفتی بروند و بسیاری از نوجوانان و جوانان علاقهمند به هنرهای تجسمی و سنتی ایرانی توان پرداخت چنین مبالغی را ندارند. در نتیجه این دانشگاه نیز به جای آنکه بر کیفیت مباحث درسی خود توجه داشته باشد، تبدیل به فضا و محلی خواهد شد که جولانگاه قشری از دانشجویان است که از تمکن مالی قابل قبولی برخوردارند.
این هنرمند نگارگر در ادامه گفت: اگر این دانشگاه قائل به چنین شیوهای در روند آموزشی خود است، چرا نباید از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مدیریت شود، چرا که هم قرابت بیشتری به موضوعاتی از این دست دارد و هم توان علمی قابل قبولی به واسطه در اختیار داشتن استادان فنی دارد که با این سازمان ارتباط حرفهای دارند و هر از گاهی در کارگاهها و ورکشاپهای سازمان در رشتههایی همچون نگارگری همکاری و مشارکت لازم را به عمل میآورند.
وی تأکید کرد: از دیگر مسائلی که باید در حوزه هنر نگارگری و آموزش آن در مراکز آموزش عالی و برای مثال دانشگاه هنرهای اسلامی ـ ایرانی استاد فرشچیان به آن بیندیشیم این است که اساساً نسبت میان این هنر با جامعه امروز ایرانی چیست؟ آیا در شرایط کنونی تدریس مجموعه فنون و تکنیکهای نگارگری که در نهایت منجر به ترسیم چهره دراویش، آهو، حیوانات و ... میشود و یا تذهیبی که کارآیی آن تزئین قرآن و کتبی همچون دیوان حافظ است، مطلوب جامعه و براساس خواست و مطالبات آن است؟ در حقیقت باید بر جنبههای کاربردی خلق آثار نگارگری در زندگی روزمره مردم توجه داشت و نسبتی میان این هنر و کاربرد آن در مناسبات اجتماعی پیدا کرد، وگرنه این هنر جنبه تزئینی و تشریفاتی پیدا خواهد کرد که قادر نخواهد بود طیف گستردهای از علاقهمندان به هنر را به سوی خود جلب کند.
فرخی ادامه داد: چندان موافق شیوه تلفیقی در امر آموزش این دانشگاه هم نیستم. اینکه مجموعهای از واحدهای درسی در این دانشگاه در قالب مبانی نظری تدریس شود و در کنار آن به برپایی کارگاههای آموزشی و ارتباط استاد و شاگردی توجه کنیم، سالهاست در دانشگاههایی که به آن اشاره کردم، یعنی سوره و شاهد پیگیری میشود، اما نتیجه مثبتی نداشته است.
وی در پایان گفت: با شناختی که از اعضای هیئت علمی این دانشگاه دارم و اغلب آنها از استادان برجسته دانشگاه در رشتههای مرتبط هستند تصورم این است که مجموعهای از محتوای درسی و نظری را، که آنها سالها سابقه تدریس آن را در دانشگاهها دارند، به این دانشگاه هم منتقل خواهند کرد. هرچند بسته به اقتضائات روز و مطالب جدیدی که در زمینههای هنری باید روزآمد شوند، نیاز به تألیف و گردآوری مجموعه مطالب دیگری در حوزههای تکنیکی و فنون این هنر وجود دارد که باید در مورد آن اقدام شود.
انتهای پیام