به گزارش ایکنا از قزوین، دیماه 57 نشان از روزهای خونینی در اکثر شهرهای ایران داشت و شهدایی بسیار تقدیم انقلاب در این روزها شده است. رسانههای گروهی جهان نیز در گزارشهای خبری خود از فداکاریهای مردم در دفاع از انقلاب خبر میدادند و اغلب مفسرین سیاسی، محور تحلیلها و تفسیرهای خود را به بررسی کیفیت و میزان تأثیرات نهضت اسلامی در کشورها و مردم منطقه قرار داده بودند.
دراین بین روزهای ابتدایی دیماه ۵۷ برای مردم قزوین روزی سرنوشتساز و حساس محسوب میشد چرا که مردم دینمدار استان قزوین همگام با مردم سراسر کشور و در تبعیت از فرمان امام و مقتدای خود میدان مبارزه را با گوشت و خون خود برای رژیم شاهنشاهی تلخ و سیاه کردند تا این روزها نیز مانند نگینی در کارنامه مردم مبارز قزوین بدرخشد.
کشتار خونین مردم قزوین، مشهد و کرمانشاه در روزهای ابتدایی دیماه ۵۷ تا جایی پیش رفت که امام خمینی(ره) در اطلاعیهای در ۱۲ دیماه با فرستادن سلام بر مردم قزوین، فرمودند: «درود بر ملت مظلوم ایران، رحمت خدای متعال بر مردم شجاع و آگاه که برای احقاق حق خود قیام نموده و تا پای جان و مال ایستاده. سلام بر اهالی محترم مشهد مقدس و قزوین و کرمانشاه و سراسر ایران که در این روزها با مصیبتهای گوناگون و وحشیگریهای دژخیمان شاه و دولت یاغی نظامی و حکومت سفاک روبهرو شده و با دادن هزاران کشته و زخمی دلاورانه مقاومت کرده و میکنند!».
اما نقطه آغاز قیام خونین ۷ دی مردم قزوین از تجمع مردم در روز ششم دیماه آغاز شد. مردم قزوین پس از تجمع در مسجدالنبی(ص) با تظاهرات و شعار به خیابان آمدند، منزل صاحب یک مشروبفروشی در خیابان بلاغی مورد حمله قرار گرفت و سینما مهتاب نیز مورد حمله واقع شد. همچنین در درگیری که بین مأمورین هنگ ژاندارمری قزوین و چهار تن از شهروندان به وقوع پیوست براثر اصابت گلوله و تیراندازی، تعدادی به شهادت رسیدند.
گزارش ساواک قزوین در مورد وقایع این روز نیز خواندنی است: «… بعدازظهر امروز پس از ختم مجلس عزاداری در مسجد شاه قزوین، عدهای در حدود چهار هزار نفر از مسجد خارج و با دادن شعارهایی در مسیر خود به یک مغازه مشروبفروشی و دو سینما حمله کردند و قصد حمله به ژاندارمری را نیز داشتند که با تیراندازی نگهبان ژاندارمری سه نفر کشته و یک نفر مجروح گردیده است».
اجساد کشتهشدهها به فرمانداری نظامی حمل و با مذاکرات روحانیون اجساد تحویل و در امامزاده حسین دفن شدند هر چند هنگام تشییعجنازه نیز تظاهرات گستردهای صورت گرفت.
رادیو مسکو و خبرگزاری پارس و فرانسه دوازدهم دیماه گوشهای از وقایع ایران را به این شرح اعلام کردند: «24 ساعت پس ازاینکه نخستوزیر احتمالی آینده ایران از مردم خواست تا آرامش را رعایت کنند و کار خود را از سر گیرند، مردم به دعوت شاپور بختیار پاسخ مثبت ندادند... ارتش به مردم قزوین تیراندازی کرد، به گفته پزشکان این شهر، آمبولانسها از جمعآوری مجروحین افتاده در سطح کوچهها و خیابانها منع شدهاند».
شهادت خبرنگار روزنامه اطلاعات قزوین
بررسی واکنش رسانهها نیز درباره وقایع قزوین در این روز خواندنی است. روزنامه اطلاعات نوشت: ششم دیماه هزاران نفر در خیابانهای قزوین به تظاهرات پرداختند… حسین محمودیان ۲۱ ساله که از چند ماه پیش همکاری خود را با روزنامه اطلاعات آغاز کرده بود، در این روز در حالی که همراه دو پسرعمویش دوربین عکاسی خود را در دست گرفته بود و قصد داشت از جریان وقایع و تظاهرات آن روز قزوین برای روزنامه اطلاعات عکس بگیرد، مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
در این روز غمبار ۵ نفر از جوانان قزوینی به نامهای عباس بالو، ناصر کاکوند، ابوالفضل محمودیان، احمد محمودیان و محمدحسین محمودیان به شهادت رسیدند.
آنچنانکه در کتاب «روزشمار انقلاب اسلامی در قزوین» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشرشده، آمده است: مردم در این روز شعار میدادند: «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی». مأموران در خیابان سپه به مردم یورش برده و اقدام به تیراندازی کردند که در نتیجه آن، عباس بالو حین پرتاب كوكتلمولوتف مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در دم به شهادت رسید.
7 دیماه؛ سالروز کشتار کودکان قزوینی
در روز 7 دیماه مردم قزوین برای تشییع دو شهید خود که در درگیریهای روزهای قبل به دست عوامل رژیم پهلوی به شهادت رسیده بودند به خیابانها آمدند و تشییعجنازه شهیدان محمودیان با تظاهرات عظیمی در مخالفت با جنایت رژیم پهلوی در قزوین برگزار شد. در این روز غلامرضا آقاكاشی، محمدرضا عباسی و ابوالقاسم گروسی نیز در درگیری با مزدوران پهلوی و بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسیدند.
در این روز راننده خودروی کامیون ارتشی فرمانداری نظامی با مشاهده شعارهای «مرگ بر شاه و درود بر خمینی» بهصورت عمد كودكان و نوجوانان كه در صف خرید نفت در خیابان پادگان ایستاده بودند، با ماشین به صف تظاهركنندگان حمله برده و بهطور مارپیچ طوری حرکت میکنند که شمار زیادی زن و مرد و کودک را زیر میگیرند كه منجر به شهادت چهار دانشآموز به اسامی شهید حمید اعرابی (ششساله و تنها پسر خانواده)، شهید امیر ارهساز (سیزدهساله و تنها پسر خانواده)، شهید زهرا كلانتری یكتا (دهساله) و شهیده افسر عباسی (دهساله) و زخمی شدن عده كثیر دیگری شد همینطور شواهدی نشان میدهد در این ایام ۳۵ زن باردار سقطجنین کردند.
بنا به گزارش ساواك «در اثر تیراندازی جهت متفرق کردن تظاهركنندگان در شهر قزوین دو نفر بهشدت مجروح و به بیمارستان منتقل شدند و در خیابان تهران قدیم نیز تظاهركنندگان اقدام به آتشسوزی كردهاند. از سوی دیگر مردم قزوین در خیابان سپه منتهی به شهربانی این شهر بهسوی مأموران تیراندازی میکنند».
ساواك در گزارش دیگری اعلام میدارد وضع شهر متشنج است و وسایل اتاق اصناف به آتش كشیده شده و روحانیون شهر در پاسخ به تلفن نمایندگان شهر در مجلس آقایان موسی درودی و محمدرضا وكیل گیلانی، خواستار مجازات مسببین كشتهشدگان روز گذشته بودهاند و خواستار خروج سربازان فرماندار نظامی از شهر شدهاند. در این گزارش آمده است كه فرماندار نظامی قزوین ساعت منع عبور و مرور را ساعت 18 بعدازظهر اعلام كرده است. ساواك در گزارش تكمیلی خود اعلام میكند كه در این روز درگیری مأموران فرمانداری نظامی قزوین شش نفر كشته و 67 نفر مجروح شدند.
14 کودک شهید شد!
حجتالاسلاموالمسلمین علیاکبر ناطقنوری بلافاصله از طرف جامعه روحانیت مبارز برای شرکت در این مراسم و محکومیت رژیم پهلوی رهسپار قزوین میشود و ازاینرو شاهد وقایع آن روزها بود.
وی در کتاب خاطراتش که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشرشده است درباره جنایت رژیم پهلوی در قزوین میگوید: در دیماه 1357، مردم قزوین مورد هجوم وحشیانه مأمورین شاه قرار گرفتند؛ لذا بنده همراه آقایان كروبی، انواری و شجونی از طرف جامعه روحانیت مأمور شدیم بهمنظور همدردی با مردم و علما، به قزوین برویم. رژیم شاه با قتلعامی كه به راه انداخته بود، وحشتی عجیب ایجاد كرده بود. چهارده کودک در این روز شهید و عده زیادی نیز به شهادت رسیده بودند. 9 صبح به قزوین رسیدیم. آنجا مردم شهدا را تشییع میكردند. چهارده تابوت كوچك بر روی دستان مردم تشیع میشد.
خیلی صحنه غمانگیزی بود. حتی خبرنگاران خارجی هم گریه میكردند. مردم این شعار حزنانگیز را با گریه میگفتند: «سحر میشه، سحر میشه سیاهیها به در میشه»، عدهای دیگر میگفتند: «مسلمانان بپاخیزیم كه دین حق هدر میشه.» و دور صحن امامزاده حسین میچرخیدند.
من آنجا سخنرانی كردم و به معتضدی فرماندار نظامی و فرمانده لشكر 16 زرهی، حمله كردم كه این چه جنایتی است كه شما مرتكب شدید؟ در حین سخنرانی صدای شلیك گلوله نیز شنیده میشد. بعد از سخنرانی از یکجایی كه آقای باریكبین در نظر گرفته بود، فرار كردم. به یكی از خبرنگاران خارجی برخورد كردم كه گریه میكرد، از او پرسیدم: «تو چرا گریه میكنی؟» او گفت: «آخه خیلی صحنه غمانگیزی است».
شهر قزوین؛ شهر جنگزده
در 11 دیماه شهر قزوین درست بهمثابه یك شهر جنگزده است كه آثار خرابی و ناسامانی در تمام آن هویداست و ترس و وحشت بهشدت مردم را تهدید میكند و همه مغازهها و تعداد زیادی از خانهها اثاثیه خود را تخلیه و از شهر كوچه میكنند. هیچ مغازه باز نیست و خدمات شهری قابل انجام نیست و قحطی و كمبود مواد خوراكی و دارویی قزوین را تهدید میكند و وجود همه مسئولان امور و سازمانهای اجرایی بلااثر بوده و شهر تنها در اختیار مأموران نظامی است و مردم از دیشب درخواست دارند كه شهر قزوین از اعمال وحشیانه نجات یابد، البته سازمان دولتی ملی و بانكها كماكان تعطیل هستند. در اسناد سفارت آمریكا درباره 11 دیماه سال 57 چنین آمده است: «میگویند ارتش تانكها را به داخل چند داروخانه برد، داروها را غارت كرد و بعد آنها را آتش زد ... دكترها اعلام كردند كه زخمیها مجانی درمان میكنند و خانههای دو نفر از این دكترها موردحمله سربازها قرار گرفت و آتش زده شد ... ارتش مغازههای زیادی را غارت كرد و آتش زد، كارشناس سفارت از یك مغازهای كه گاوصندوق آن مانند قوطی ساردین باز شده بود دیدن كرد، بزرگترین و جدیدترین هتل قزوین نیز بهطور كامل غارت شده بود».
کمکهای مردمی در راه قزوین
15 دیماه سال 57 ارسال كمكهای مردمی از جمله دارو از سراسر كشور به قزوین ادامه داد، این كمكها زیر نظر كمیته منتخب هیئت علمیه بین مردم و نیازمندان توزیع میشود.
17 دیماه سال 57 فرماندار نظامی قزوین اجازه برگزاری تظاهرات آرام را كه پیش از این ممنوع كرده بود، صادر كرد و مردم عزادار قزوین از ساعت 9:30 در امامزاده سید محمد تجمع كردند و در ادامه سپس از امامزاده خارج شده و در خیابانهای شهر تظاهرات كردند، مردم یکصدا علیه دولت غیرقانونی بختیار شعار میدادند و از خیابانهای مولوی، كوروش، بازار وزیر، عبید زاکانی، بوعلی، فردوسی، خیام، بلاغی و سپه عبور كردند و در میان تظاهرات سخنرانان خواستار بركناری بختیار شدند.
18 دیماه سال 57 هیئت اعزامی از سوی آیتالله طالقانی كه برای بررسی حوادث به قزوین آمده بود، اعلام کرد که در وقایع اخیر قزوین عده زیادی كشته داده و 35 زن باردار بر اثر شلیك گلولههای توپ سقط جنین شدهاند. در این روز عده كثیری از مردم قزوین در مسجد شاه اجتماع كردند و با دادن شعارهایی علیه شاه و در حمایت از امام خمینی(ره)، در خیابانهای قزوین راهپیمایی كردند. در این روز مردم قزوین با آویختن تابلوهای پارچهای اسامی اغلب خیابانهای شهر را تغییر دادند، مردم خیابان پهلوی قزوین را خیابان امام خمینی(ره)، خیابان بلوار را دكتر مصدق و خیابان شاه را دكتر شریعتی نامگذاری كردند.
«ارتش به ملت بپیوندد»
در کتاب «انقلاب اسلامی در قزوین» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشرشده درباره پیوستن ارتشیان قزوین به مردم انقلابی آمده است: در قزوین، روحانیت و هیئت علمیه این شهر، با صدور اطلاعیهای نسبت به توطئه شوم نفاقافكنی بین افراد، ارتش و ملت هشدار داده و اعلام کردند: ارتش ایران از افراد مسلمان تشکیلشده و تعداد فراوانی از آنان به ملت پیوسته و همبستگی خود را ابراز داشتهاند؛ لذا از مردم درخواست میشود با ارتشیان بهخوبی رفتار نموده و از اقلیت شناخته شده و مزدوران و جیرهخواران طاغوت خواستند كه به صفوف ملت بپیوندند.
این اعلامیه با امضای روحانیونی همچون سیدعلیاکبر تقوی، سیدجلیل زرآبادی، عبدالله شهیدی امام جمعه، هادی باریكبین، رحیم سامت، محمود شریعتمهدوی، سیدعباس ابوترابی، سیدعلیاصغر علوی، محمد مظفری، نورالدین حسینیاشكوری، هادی سلیمانی، جواد موسویصلوی منتشر شد.
رئیس ساواک قزوین در 22 دیماه 57 گزارش میدهد «آقایان سیدعباس ابوترابی، اشکوری، سیدحسن موسویشالی، سیداحمد زرآبادی و هادی باریکبین در حمایت از تظاهرات قم نمازهای جماعت خود را تعطیل کردند و در منزل آقای سامت تشکیل جلسه دادند.»
آنچه در زیر میبینید تصویر اعلامیه روحانیت و حوزه علمیه قزوین درباره پیوستن ارتش به مردم انقلابی در 23 دیماه 1357 است.
مجسمه شاه در سبزهمیدان پایین کشیده شد
26 دیماه سال 57 به دنبال اعلام فرار شاه از كشور، مردم قزوین سراسیمه به خیابانها ریخته و با روشن كردن چراغهای ماشین و پخش شیرینی، به شادی پرداختند و مجسمه شاه در سبزهمیدان شبانه توسط مأموران حکومتنظامی پایین آورده و به نقطه نامعلومی منتقل شد.
27 دیماه سال 57 صد هزار نفر از اهالی قزوین دست به راهپیمایی زده و در مقابل مقر فرمانداری نظامی سربازان را گلباران كردند، در این روز علمای شیعه و روحانیان مبارز طی نامهای اقدامات رژیم در قزوین و چند شهر دیگر را محكوم كردند.
29 دیماه سال 57 به مناسبت اربعین حسینی، راهپیمایی و تظاهرات وسیعی در قزوین انجام گرفت، كه مردم در قطعنامهای خواهان سرنگونی رژیم منحوس پهلوی و برقراری نظام عدل اسلامی شدند. همچنین خیابان دارایی به نام شهید محمودیان نامگذاری شد، در این راهپیمایی آیتالله ربانی شیرازی و حجتالاسلام سیدمحمد ابوترابیفرد سخنرانی كردند. تظاهرات مردمی نیز كم كمرنگ و روی دیگری گرفته بود.
دیماه 57 در قزوین یادآور ایثار و شهامت و شهادت بسیاری از اقشار مختلف از زنان و مردان و کودکان دارد، اسنادی که مؤید این مسئله است که شخص شاه در جریان مسائل قزوین قرار دارد و از خونریزی عوامل سفاک خود مطلع است. این ایام یادآور مردمی که همپای دیگر استانها و شهرها و روستاها بر علیه ظلم ایستادند و در نهایت در 22 بهمنماه سال 57 پیروزی انقلاب اسلامی را جشن گرفتند.
آری انقلاب اسلامی ایران ثمره خون فراوان انسانهایی پاک و معتقد است، حال به برکت خون این شهدا در آسایش و امنیت کامل روزگار میگذرانیم.
گردآورنده رقیه ملاحسنی
انتهای پیام