
به گزارش
ایکنا؛ نشست خبری فیلم «بنفشه آفریقایی» با حضور مونا زندی حقیقی (کارگردان)، رضا بابک، مریم شیرازی و ندا جبراییلی (بازیگران)، پیمان یزدانیان (آهنگساز)، علیرضا شجاع نوری (تهیه کننده) و حمید بابابیگی (فیلمنامه نویس) عصر امروز یازدهم بهمن ماه در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.
در ابتدای این نشست فاطمه معتمدآریا از طریق تماس تصویری به اهالی رسانه حاضر در نشست، گفت: به همه دوستان سلام میکنم. خیلی خوشحالم عوامل فیلم را میبینم. ممنونم از تمام زحماتی که بابت تهیه این فیلم کشیدید.
مونا زندی حقیقی هم در مورد نحوه انتخاب و چینش بازیگرانش و حضور رضا بابک در این فیلم گفت: صددرصد رضا بابک انتخاب ما برای نقش فریدون بودند، اما در مورد سعید آقاخانی و معتمدآریا، چون بحث سن بازیگران مطرح بود، بعد از انتخاب معتمدآریا، توصیه وی حضور سعید آقاخانی بود که پیشنهاد بسیار خوبی بود. یکی از سختیهای کار پیر کردن بابک بود به گونهای که پشتشان خم شود و تکیده شوند.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به واقعی بودن داستان فیلم، تا چه حد داستان پردازی کارگردان در فیلم موثر بوده، تصریح کرد: کلیت فیلم و اینکه زنی شوهر سابقش را از خانه سالمندان به خانه میآورد و مسائلی از این دست کاملا واقعی است، اما برخی مسائل مثل رنگرز بودن شکوه زاییده ذهن فیلمنامه نویس است.
علیرضا شجاع نوری، تهیه کننده فیلم در مورد نگاه و انگیزه اش از حضور در این فیلم و همچنان استقبال احتمالی از فیلم تصریح کرد: دنبال ساخت فیلمی بودیم که به حال دل ما ایرانیها بیاید. اگر میخواهیم به سمت جهان گیر شدن سینمای خودمان برویم باید روایتگر داستانهایی باشیم که آن را زیست میکنیم.
وی گفت: همه خارجیهایی که فیلمهایی از این دست را میبینند دوست دارند زندگی در این فضای نوستالژیک را تجربه کنند. اگر ما بتوانیم فیلمهایی ارائه کنیم که در کوچه پس کوچههای ما چه میگذرد، این میتواند برای خارجیها خوشایند باشد، البته این اصلا اتفاق آسانی نیست. باید ساخته شود تا جا بیفتد. این حالت در سینمای هالیوود یا مثلاً سینمای ایتالیا هم هست. بدون آن که به این کشورها رفته باشیم دلمان برای بعضی جاها تنگ میشود. فکر میکنم باید تلاش کنیم در این حوزه فیلمسازی قدم برداریم.
زندی حقیقی در مورد انتخاب نام فیلم بیان کرد: نام فیلم در ابتدای تابستان بود و بعد نامش شد زنگاری. در ادامه کم کم خود بنفشه آفریقایی در داستان نقش ویژهای گرفت و بالا آمد. ضمن اینکه بنفشه آفریقایی بسیار گیاه ویژهای است و به همین علت با شخصیتی مثل شکوه همخوانی داشت. به این علت در نهایت به این اسم رسیدیم.
کارگردان فیلم در مورد مواجهه مخاطبان با تم داستان تاکید کرد: امیدوارم مخاطبان این فیلم را دوست داشته باشند. بازخوردهایی هم که دریافت کرده ام بازخوردههای خوبی بوده اند. مخصوصاً که از لحاظ شخصیتی دوست داشتند همانند شکوه باشند.
حمید بابا بیگی، فیلمنامه نویس، در مورد تاس، یکی از نمادهای فیلم، گفت: عناصر فیلم که در کنار هم قرار گرفتهاند هرکدام معانی خاصی داشته اند. مثلا آن بازی تخته که زن و شوهر سال هاست که با هم بازی نکردند، نشانهای است از گذشتهای که زن میخواهد از آن فرار کند یا عناصری دیگر مثل عکس جوانیهای شکوه که به عنوان نشانهای از فریدون وارد زندگی زن و شوهر میشود.
کارگردان فیلم در خصوص زندگی شوهر سابق یک زن با آن در خانه شوهر فعلی اش در یک خانواده روستایی بیان کرد: این خانواده روستایی نیستند و از شهر تهران به جای دیگری رفته اند. اما فکر میکنم نکته اینجاست که این زن و شوهر تلاش کرده اند با کمک هم و بدون قضاوت و با کنار گذاشتن برخی تعصبات مسائلی که در گذشته برایشان پیش آمده را حل کنند. ضمن اینکه اصلا موضوعی غیر اخلاقی در فیلم اتفاق نمیافتد.
رضا بابک در مورد تقسیم نقش ناعادلانه میان دو مرد حاضر در فیلم تاکید کرد: من این مورد را قبول ندارم و به نظرم در داستان توازن برقرار بود. سعی همه ما در این بود که بتوانیم به کاراکترهای خاص خودمان برسیم نه به چیزی برسیم که نمود بیرونی داشته باشد. خیلی از اتفاقها بین ما فقط در یک نگاه یا یک واژه کوتاه بود. من زیاد این ناعدالتی در توزیع نقش بین دو شخصیت مرد در فیلم را قبول ندارم.
یزدانیان، آهنگساز فیلم هم در بخش دیگری از نشست خبری بیان کرد: من درمورد موسیقی نمیخواهم صحبت کنم بلکه میخواهم در مورد فیلم صحبت کنم. من به کاراکترها و طراحیها نگاه میکنم تا بتوانم یک قطعه را بسازم. آن قدری که کاراکترها در فضای فیلم حل شده اند و آنقدر که این فیلم منسجم است و مثل زندگی است، توانستم موسیقی این فیلم را بسازم.
شجاع نوری تهیه کننده فیلم در مورد طراحی صحنه توضیحاتی را ارائه داد و تاکید کرد: ما مدتها دنبال لوکیشین فیلم بودیم. ابتدا خانههای سمت تفرش را دیدیم و در ادامه هم خانههای اطراف تهران را بازبینی کردیم تا در ادامه توانستیم این خانه را در آمل پیدا کنیم. خانهای که کاملا مخروبه بود و شهرداری میخواست آن را پارکینگ کند. ما از شهرداری اجازه گرفتیم فضای این خانه را ساختیم و رنگ کرده و گچ کاری کردیم و توانستیم این خانه را برای فیلم آماده کنیم.
زندی حقیقی در مورد بازیای که شکوه و فریدون در بالکن میکنند و کمی دور از باور به نظر آمدن این حالت تاکید کرد: این قسمت را من خیلی در فیلم دوست دارم. این یک نشانهای است از یک بازی قدیمی که شکوه و فریدون در دوران زندگی شان انجام میدادند و در انتهای فیلم هم شوهر فعلی شکوه تلاش میکند تا این بازی را با شکوه تکرار کند که به دلیل حال ناخوش او این بازی به پیش نمیرود.
انتهای پیام