به گزارش ایکنا از خراسانجنوبی، زبان، این عضو گوشتی کوچک در انسان، ابزاری است که گویشها و آواها را پدید میآورد و افراد هر فرهنگی میتوانند ارتباط آسانی را با یکدیگر داشته باشند. اما گاهی همین عضو گوشتی که ابزار سخن گفتن و ارتباط با این همه آثار و از مهمترین اعضای بشر است، وی را در ورطه هلاکت سوق میدهد و جامعه را با بسیاری از زشتیها و نابهنجاری اخلاقی و رفتاری درگیر میسازد.
گاهی پیش آمده از موضوعی یا از شخصی ناراحت هستید و در غیابش کلماتی را پیش اشخاص دیگر بیان میکنید اما بعد متوجه میشوید که تمام گفتههایتان گوش به گوش شده و در نهایت از آن قصهای بلندبالا ساخته شده که معلوم نیست مفسر آن قصه چه کسی باشد!
آیا تاکنون اندیشیدهاید در این مواقع تکلیف چیست؟ چه برخوردی از خود نشان دادهاید؟ اصطلاح سخنچین به چه شخصی اطلاق میشود؟
معنای سخنچینی که در روایات از آن به نمیمه تعبیر شده فاش کردن سخنی است که درباره کسی گفته شده و به عبارت دیگر نقل سخنی که درباره فردی گفته شده برای آن فرد است در حالی که گوینده سخن راضی به افشای سخنش نیست.
در حقیقت سخنچینی، کشف راز نهان و هتک امور نهفتهای است که فاش کردنش نتایج سوء و ناگواری بهدنبال دارد، چه آن مطلب نهفته عیب و نقصی از کسی باشد و چه نباشد.
در واقع فرد سخنچین قصد برهم زدن تعادل و آرامش را در زندگی دیگران دارد، آرامشی که گاهی با یک سخن کوچک به هم میریزد اما این سخن بردن و آوردن چه نفعی به خود فرد میرساند؟ شاید در ابتدا کمی شاد باشد از به هم ریختن معنایی به نام زندگی دیگران، اما این شادی عمری ندارد و به زودی به نارضایتی از زندگی بدل میشود.
جالب است بدانید که یک محقق ایرانی دانشگاه واشنگتن در نتایج تحقیقات خود نشان داد افرادی که بیشتر وقت خود را صرف شایعهپراکنی، حرفهای بیهوده، مسائل پیشپا افتاده و سخنچینی میکنند و حرفهای سطحی میزنند، کمتر نسبت به دیگران احساس خوشبختی میکنند.
اگر در زمانی که حرفها را میشنویم کمی با خود فکر کنیم که ممکن است که آسیبهایی به زندگی دیگران وارد کنیم دیگر نه شنونده خوبی برای این حرفها و نه گوینده خوبی خواهیم بود.
چه زندگیهایی که به خاطر یک سخن نامربوط از هم پاشیده، چه طلاقهایی که پایان زندگی زوجهایی شده که سخنچینان زندگی آنها را احاطه کرده بودند.
تأکید بر عذاب سخنچین در قرآن
قرآن به این مسله توجه داشته و سخن چینی را از مصادیق گناه بر شمرده و از آن باز داشته است.
از مصادیقی که قرآن برای سخنچین و سخنچینی بیان داشته میتوان دریافت که سخنچینی از خصوصیات غیرمسلمان و مؤمن است. به این معنا که انسان سالم، مؤمن و مسلمان هرگز اقدام به سخنچینی نمیکند.
خداوند در آیات ۸ تا ۱۱ سوره قلم تبیین میکند که سخنچینی از ویژگیهای تکذیبکنندگان رسالت است.
در حقیقت از صفات مؤمن و مسلمان حل و کاهش اختلافات است نه آن که آن را ایجاد کرده و یا بدان دامن زند؛ زیرا هدف مؤمن و مسلمان ایجاد جامعهای سالم و نمونه است که همگی از تمام توانمندی و ظرفیت خویش برای تقرب و کمال و خلافت ربوبی بهره گیرند.
خداوند در آیات ۹ و ۱۰ سوره قلم پیامبر(ص) را از هم نشینی و پاسخ و اطاعت از خواستههای سخن چینان پرهیز میدهد و در همان آیات و نیز آیه نخست سوره همزه مردمان را از سخن چینی باز میدارد.(روضالجنان، ج ۲۰ ص ۳۹۶)، زیرا سخنچینی از نظر قرآن صفتی مذموم و ناپسند بوده و شخص را از مسیر تعالی و تکامل بازمیدارد و امنیت روانی و اجتماعی جامعه را در خطر میافکند.
از این روست که خداوند کسانی را که سخنچینی میکنند سرزنش کرده و نتیجه این اعمالشان را در دنیا و آخرت ذلت و خواری میشمارد.(سوره قلم آیات ۱۱ و ۱۶).
سخنچین با سخنچینی خویش، زمینه گرفتاری به عذاب سوزان و شکننده دوزخ را فراهم میآورد. (سوره همزه آیات ۱ تا ۹) و زندگی دنیوی و اخروی خویش را تباه میسازد.
نفی سخنچینی در روایات
رسول خدا(ص) فرمود: «آیا شما را به بدترین افرادتان آگاه نکنم؟ عرض کردند: بله ای رسول خدا. فرمود: بدترین افراد آنهایی هستند که به سخن چینی میروند و در میان دوستان جدایی میافکنند و در جستجوی عیب برای افراد صالح و پاکدامناند». (کافی، ج۲، ص۳۶۹)
از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: «إِنَّ عَذَابَ الْقَبْرِ مِنَ النَّمِیمَةِ وَ الْغِیبَةِ و َالْکَذِبِ؛ عذاب قبر به خاطر سخنچینی و غیبت و دروغ است». (مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۵۰)
امیرالمؤمنین علی(ع) نیز فرمود: «عَذَابُ الْقَبْرِ یَکُونُ مِنَ النَّمِیمَةِ…؛ عذاب قبر به خاطر سخنچینی است». (بحارالانوار، ج۷۲، ص۲۶۵)
سخنچین وارد بهشت نمیشود
در روایات متعددی به این مطلب تصریح شده است که سخنچین و کسی که برای برهم زدن وحدت مردم قدم برمیدارد و عامل تفرقه و جدایی بین مسلمین میشود، اهل بهشت نیست.
رسول اکرم(ص) فرمود: «لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ نَمَّامٌ؛ سخنچین وارد بهشت نمیشود». (بحارالانوار، ج۷۲، ص۲۶۸)
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَتَّاتٌ یَعْنِی نَمَّاماً وَ قَالَ صلی الله علیه و آله یَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ حَرَّمْتُ الْجَنَّةَ عَلَی الْمَنَّانِ وَ الْبَخِیلِ وَ الْقَتَّاتِ وَ هُوَ النَّمَّام؛ خدای عزوجل میفرماید: بهشت را بر چند گروه حرام کردهام که یکی از آنها سخنچین است». (بحارالانوار، ج۷۲، ص۲۶۴)
در زمان حضرت موسی(ع) میان بنیاسرائیل خشکسالی شدیدی روی داد. حضرت موسی(ع) برای دعای باران به همراه عدهای دیگر بیرون رفت اما هر چه دعا کرد اثری نبخشـید و باران نیامد. حضرت در این باره مناجات کرد، از جانب پروردگار به او وحی شـد: در میان شـما یک نفر هست که زیاد سخنچینی میکند و به خاطر او دعای شما را مستجاب نمیکنم. حضرت موسی(ع) از خدا خواست او را معرفی کند تا وی را از میان خویش بیرون کنند. خدای متعال فرمود: من شما را از نمّامی(سخنچینی) نهی میکنم، چگونه او را به شما معرفی کنم و خود مرتکب نمّامی شوم؟ حضرت موسی(ع) این مطلب را با قوم خود در میان گذارد، کسی که نمّام بود متنبّه شد و توبه کرد، آن گاه خداوند باران رحمت خود را بر آنها فروفرستاد». (بحارالانوار، ج۷۲، ص۲۶۸)
سخن آخر...
اگر فردی به عذاب قیامت اعتقاد داشته باشد، دست از این سخنچینیها شسته و به زندگی خود میپردازد چرا که بسیاری از این افراد از زندگی خود غافل میشوند در صورتی که به زندگی بقیه افراد کار دارند.
بهترین راهی که برای ترک سخن چینی و نقل سخنان دیگران پیش دیگری، مؤثر است، آن است که بدانیم سخنان ما هم جزء اعمال ما است و مورد محاسبه قرار میگیرد. عموماً این طور فکر میکنند که حرفهای آنها جزءکردارشان نیست، در صورتی که این چنین نیست و ممکن است یک کلمه انسان را تا سر حد سقوط در شقاوت و بدبختی دنیا و آخرت پیش ببرد، یک کلمه حرف زدن گاهی سبب فتنه و اختلاف و درگیری بین دو خانواده میشود، کمی فکر کنیم دوست داریم زندگی ما هم همینطور از بین برود؟ پس چرا حاضر هستیم با حرفی که صدقش برای خود ما هم مشخص نیست یک زندگی چندین ساله را نابود کنیم.
کمی به روایات و آیات قرآن بنگریم، زیبایی زندگی را میان آنها بیابیم و راهی را که قرآن به ما نشان داده برویم و بدانیم که اگر هر فرد تنها به اعمال خود بنگرد و زندگی خود را زیر ذرهبین ببیند، زندگی چقدر زیباتر خواهد شد.
زهرا حمیدی، خبرنگار ایکنای خراسانجنوبی
انتهای پیام