رعایت ادب برای همه در پرتو آیات قرآن
کد خبر: 3810736
تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۱
سروش‌محلاتی تبیین کرد؛

رعایت ادب برای همه در پرتو آیات قرآن

گروه اندیشه ــ پژوهشگر و استاد حوزه علمیه بیان کرد: با توجه به آیات قرآن، قلمرو رعایت ادب مشمول همه انسان‌ها با هر عقیده و مذهبی می‌شود و نمی‌توان گفت ما به عنوان مسلمان یا شیعه فقط در برابر شیعیان ادب را رعایت کنیم، زیرا خداوند می‌فرماید: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» یعنی با همه مردم به نیکویی سخن بگویید.

به گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام محمد سروش‌محلاتی، از پژوهشگران حوزه دین، شب گذشته، 21 اردیبهشت‌ماه، در ادامه سلسله جلسات رمضانی خود، به ارائه بحث در زمینه «ادب در فرهنگ اسلامی» پرداخت که مشروح این سخنان از نظر می‌گذرد؛
در باب ادب یکی از مسائل اساسی این است که قلمرو رعایت ادب تا کجاست. همه انسان‌ها برای رعایت ادب تقید دارند، ولی مشکل وقتی رخ می‌دهد که ادب در حوزه خاصی و برای گروه خاصی ارزش و اعتبار پیدا می‌کند. آیا اسلام برای رعایت ادب چارچوبی در بین افراد قرار داده و ادب در برابر برخی پذیرفته شده و برخی بیرون از این قلمرو قرار می‌گیرند؟ این‌طور می‌توان این موضوع را مطرح کرد که رعایت ادب موضوعی ایمانی و مذهبی است یا انسانی؟ شما وقتی ادب را رعایت می‌کنید ادب در برابر مؤمن را قبول دارید؟ ادب در برابر مسلمان را قبول دارید یا ادب در برابر انسان را قبول دارید؟

آیا فقط ادب را در برابر کسانی که با شما آشنا هستند رعایت می‌کنید یا حتی کسانی را که خارج از دین شما هستند نیز در قلمرو رعایت ادب قرار می‌دهید؟ یکی از اشکالات اخلاق و رفتار ما همین است که شما در میان خودتان مقید به ادب و اخلاقید، یعنی بین مسلمانان و شیعیان، اما وقتی که با اجانب و با کسانی که اعتقادات دیگری دارند برخورد می‌کنید همه آن اخلاق را رها می‌کنید چون معتقد هستید که ادب در برابر مسلمان آری، اما اعتقاد ندارید که ادب در برابر کافر هم آری. بین اسلام و کفر در رعایت ادب تفاوت قائل می‌شوید.

لذا بحث این است که ادب موضوعی ایمانی و اسلامی و برای مسلمانان است یا موضوعی انسانی؟ و باید ادب در برخورد با هر کس و هر عقیده‌ای رعایت شود. این بحث هم در درون جامعه اسلامی کاربرد دارد، چون در کشورمان نیز غیرمسلمانی با ما زندگی می‌کنند و باید دید که رعایت ادب در برابر آن‌ها چه حکمی و چه جنبه بیرونی دارد، چون انسان در ارتباطاتی که با انسان‌های دیگر در سایر کشورها دارد باید تکلیف خودش را بداند که در برابر غیرمسلمان چه ادبی باید داشته باشد. آیا تفاوتی هست یا نیست.

در اینجا باید به بحث قرآنی پرداخت که این بحث باید در دو بخش باشد؛ بخش اول این است که اصول ادب که در قرآن ارائه شده آیا از شمول برای همه انسان‌ها برخوردار است یا خیر و بخش دوم این است که در قضایای مختلفی که در قرآن ذکر شده و برخوردهایی که بین موحدان و کفار است، چه در تاریخ اسلام و چه قبل از اسلام و آنچه قرآن در مورد نوح و ابراهیم و ... ذکر می‌کند، مطابق با موازین ادب در برابر کفار است یا نیست؟ رفتار و گفتار نوح در مقابل مشرکان چقدر با ادب سازگار است؟ انبیا در جبهه‌های مختلف در برابر دشمنانی بودند و گاه کار به درگیری هم می‌انجامید، اما در این بین ادب چه تکلیفی دارد؟

اصولی که در قرآن کریم است مبنای ادب را چه چیزی قرار می‌دهد و مرزبندی در این اصول برای افراد هست یا خیر؟ و ادب در برابر هر انسانی با هر عقیده‌ای حتی اگر عقیده او کفرآمیز و شرک‌آلود باشد مطرح است یا نیست؟ چند آیه در قرآن در این زمینه داریم. آیه اول در سوره بقره وارد شده و خداوند فرمود: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً». با مردم به نیکویی سخن بگویید و اگر این قول را توسعه دهیم به این معنا است که با همه مردم به نیکویی برخورد کنیم. یعنی خوب با مردم صحبت کنیم. آیه دیگری که در سوره نساء آمده این است که فرمود: «وَ قُولُواْ لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا»، با آن‌ها به نیکویی سخن بگویید. آیه دیگر در سوره مبارکه اسراء است: «وَ قُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»، یعنی ای پیامبر به بندگانم بگو که آن‌ها خوب صحبت کنند. موارد و مصادیق دیگری نیز وجود دارد اما باید در اینجا دید که قلمرو این ادب چیست و مخاطبان آیات چه کسانی هستند؟

از آیه سوره نساء شروع می‌کنم که خدا فرمود :«وَ قُولُواْ لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا» که ببینیم مخاطب آیه کیست؟ مخاطب آیه سفهاء هستند. سفیه کسی است که قدرت تشخیص مصالح خود را ندارد و البته غیر از مجنون و دیوانه است و در برابر رشید قرار دارد که عقل و تدبیر اداره امور را دارد و سفیه کسی است که عقل و تدبیر کافی را ندارد. مثلاً اگر مالی در اختیارش باشد عقل و شعور نگهداری آن را ندارد و به راحتی فریب می‌خورد. سفیه حق تصرف در اموال خود را ندارد و باید تحت نظر یک ولی باشد چون قدرت تشخیص مسائل را ندارد. آیه این است که ابتدا فرمود: «وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ» اموال را در اختیار سفها قرار ندهید خدا این اموال را باعث قوام زندگی شما قرار داده است. پس اموال سفیه را حفظ کنید و از این اموال در اختیار آن‌ها قرار دهید و نگذارید مال آن‌ها از بین برود. بعد فرمود: «وَ قُولُواْ لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا» با این‌ها خوب صحبت کنید. این ادب در برابر دیگرانی است که خود قرآن فرمود این‌ها عقل و تدبیر کافی برای اداره زندگی خود ندارند اما عقل کافی برای زندگی نداشتن مجوز این نیست که با آن‌ها رفتار خلاف ادب داشته باشید.

ادب را در برابر سفیهان هم باید رعایت کنید که نکته آیه همین است. نگویید چون قدرت فکر ندارد در برخورد با او می‌تواند هرگونه برخورد کنم. خیر، علامه طباطبایی تعبیری دارد و می‌فرماید این افراد سفیه از تصرف در اموال خود ممنوع هستند ولی این مجوز نیست که شما برخورد خلاف ادب کنید. برخورد انسانی باید با او داشته باشید، اینها بشرند. از آیه اینطور استفاده می‌شود که مبنای برخورد با دیگران انسان بودن است و علامه اینطور استفاده می‌کند. مال در اختیار او قرار نمی‌گیرد چون نمی‌تواند آن را حفظ کند، اما ادب را نسبت به او باید رعایت کنید، چون او انسان است. این آیه معیار را برای رعایت ادب انسان بودن می‌داند.

اما آیه دیگر که در سوره بقره است که «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً». خداوند در اینجا ناس یعنی مردم را مخاطب قرار داده است. نفرمود با مؤمنان خوب صحبت کنید بلکه لفظ ناس را به کار برده که شامل همه انسان‌ها می‌شود. در قرآن کریم کلمه ادب نیامده است و شاید در دوره‌ای که آیات نازل می‌شد واژه ادب در زبان عرب نبود اما اکنون که مفسران ما آیات را تفسیر می‌کنند می‌گویند: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» یعنی ادب زیبا را در برابر همه انسان‌ها به کار ببرید و ترجمه‌اش به زبان امروزی همان ادب است.

مفسران می‌گویند توجه کنید که ادب را در برابر همه افراد رعایت کنید زیرا مختص گروه خاصی نیست. علامه آیه را این طور معنا می‌کند که خوش رفتاری با همه اعم از مؤمن و کافر لازم است. موضوع آیه ناس یعنی انسان است. همان‌طور که با مؤمن خوش برخوردید با غیرمؤمن هم باید خوش برخورد باشید. روایات را هم که می‌بینیم آمده است که ائمه(ع) همین‌طور آیه را معنا کرده‌اند. حال یک عده‌ای هستند که مخالف ما هستند و اعتقادات دیگری دارند آیا این تفاوت در اعتقاد و تفاوت در آیین موجب می‌شود که دربرابر آن‌ها ادب را رعایت نکنیم؟ هرگز...

امام صادق(ص) در یک روایت معتبر فرمودند که طوری با مردم برخورد نکنید که مردم بر گُرده شما سوار شوند و زیر بار فشار آن‌ها قرار گیرید. شما زمینه این را فراهم نکنید که آن‌ها بر شما چیره شوند و شما را به خفت بیندازند. راهش را نیز امام نشان داد و فرمود خداوند می‌فرماید: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً». با مردم مودب باشید تا جلوی شرارت آن‌ها گرفته شود. این جلوگیری می‌کند از شرارت‌هایی که مخالفان شما در برابر شما دارند.

باز هم روایت دیگری داریم از امام صادق(ع) که آیه «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» تبیین کردند و فرمودند که خوش‌گفتار باشید، هم برای مؤمنان و هم برای مخالفان. خوش‌رفتاری با مؤمن و غیرمؤمن فلسفه‌ خاص خود را دارد و هر دو به نفع شماست. وقتی به مؤمن می‌رسید خوش‌رفتار باشید و به آن‌ها لبخند بزنید. اما با مخالفان نیز در گفتار مدارا کنید. این مدارا فایده‌اش این است که اگر با مدارا صحبت کردید ممکن است که آن‌ها جذب شما شوند، اگر تند صحبت کنید هرگز جذب نمی‌شوند، اما اگر جذب نشدند اما صادق(ع) فرمود فایده دومی وجود دارد و اگر نتوانستید با ادب آن‌ها را جذب کنید این ادب جلوی شرارت آن‌ها را می‌گیرد که به نفع شماست.

بنابراین ممکن است در مقام عمل یک جا لازم باشد بجنگیم و دفاع کنیم، ولی در عین حالی که مسلمان در صحنه جهاد است نباید در گفتار و برخورد از ادب عدول کند و آنجایی که جای حرف زدن است باید مؤدبانه سخن بگوید. قرآن به ما می‌آموزد که با غیرمسلمانان چه ادبی را رعایت کنیم و فرموده با هر انسانی ادب را رعایت کنید.

انتهای پیام

captcha