فصلنامه «عرفان اسلامی» به ایستگاه 59 رسید
کد خبر: 3821745
تاریخ انتشار : ۰۲ تير ۱۳۹۸ - ۱۶:۴۵

فصلنامه «عرفان اسلامی» به ایستگاه 59 رسید

گروه مجلات و مقالات ــ پنجاه و نهمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «عرفان اسلامی» شامل 19 مقاله منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ پنجاه و نهمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «عرفان اسلامی» به صاحب‌‌امتیازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان و مدیرمسئولی علی‌اكبر افراسیاب‌پور منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «دگرگونی جایگاه و ارزش خرد از آثار حکما تا آثار عرفا»، «تعلیم ناخودآگاه در قصه‌های مثنوی (با نگاهی به حکایت‌های شرح سروری بر دفتر چهارم مثنوی معنوی)»، «بررسی تحلیلی تأثیر ذهن و زبان سنایی بر مولانا (بر اساس رویکرد بینامتنی)»، «تربیت عرفانی از منظر علامه طباطبایی(ره)»، «‌تجلی عرفان در اندیشه نجم‌الدین رازی»، «بررسی مضامین عرفانی در شعر احمد عزیزی»، «تأملی در دامنه مقام خلافت‌اللّهی زن با تکیه بر آیات قرآن و دیدگاه عرفای مسلمان»، «تأثیر حج بر عرفان با تکیه بر اندیشه عرفای بزرگ»، «روش‌شناسی تفسیر انفسی عرفانی»، «خاندان سُهروَردی، خاندان تصوف و علم در سرزمین‌های اسلامی»، «مبانی قرآنی منازل‌السائرین (مطالعه موردی: بخش بدایات)»، «مثنوی مولوی، هوش معنوی و لذات فلسفه برای کودک»، «طنز در عاشقانه - عارفانه‌های حافظ از گونه‌ای دیگر»، «بررسی مفهوم جوع از نگاه عرفا از ابتدا تا قرن هفتم»، «بررسی و تحلیل عنصر پیرنگ مبتنی بر عشق، اخلاق و معنویت در سه داستان کوتاه بزرگ علوی، جمال‌زاده و آل احمد»، «تأویلات عرفانی از مباحث کلامی در تمهیدات»، «تحلیل پارادایمی توسعه در اندیشه آمارتیا سن ‌و نسبت آن با صلح کل عرفانی»، «بازشناسی پدیداری اندیشه‌های عرفانی در معماری مسجد گوهرشاد مشهد»، «تحلیل عرفانی تجلّی حق و مشاهده حضرت محمد(ص) در معراج (براساس روایت نظامی گنجوی)».
در چکیده مقاله «تعلیم ناخودآگاه در قصه‌های مثنوی (با نگاهی به حکایت‌های شرح سروری بر دفتر چهارم مثنوی معنوی)» می‌خوانیم: «از جمله شیوه‌های مؤثر ارتباط با ناخودآگاه مخاطب در متون عرفانی به منظور القای بهتر آموزه‌های عارفانه، استفاده از تمثیل و استعاره است که در این ساحت، می‌توان با ابعاد ژرف‌تری از روان آدمی ارتباط برقرار کرد و به شکلی غیرمستقیم تأثیر فراوانی در امر آموزش افراد گذاشت. این روش، از جمله روش‌های مشترک میان تکنیک‌­های روانشناسانه مدرن و متون تعلیمی صوفیانه ادب فارسی است. تمثیل، استعاره و کهن الگوها که بخش مهمی از ژرف ساخت متن‌­های ادبی عارفانه را تشکیل می‌­دهد، باوجود تعاریف کمابیش مشخصی که از آنها، از سوی یونگ و برخی روانشناسان دیگر ارائه شده است، برای مخاطبان آشناست، اما هنوز ماهیت این بخش از روان آدمی و ارتباط آن با پیش‌زمینه‌های فرهنگی و قومی و عصبی انسان جای بحث فراوانی دارد و بکارگیری آن‌ها در قصه‌های عرفانی و آثار کلاسیک ادبی و تشریح و واکاوی آن‌ها می‌تواند این شگردها را تفسیر کند. مثنوی، مهم‌ترین متن ادب فارسی در استفاده از این شگردهاست که مولانا عمیق‌ترین موضوعات حکمی و عارفانه را در قالب تمثیل­‌های ساده و پیچیده طرح و ارائه می‌کند. شرح سروری، یکی از شروح مفصل بر مثنوی است که شارح خود نیز به آوردن حکایاتی در ایضاح و اثبات آموزه‌های مثنوی می‌پردازد. در این پژوهش با تحلیل برخی از تمثیلات مثنوی و حکایت‌های شرح سروری به معرفی و تبیین زوایایی از تفکرات و حوزه‌های تعلیمی مولانا از این منظر پرداخته و دریافته می‌شود که بسیاری از فنون‌ روش‌های روان درمانگرانه امروزین در قصه‌ها و تمثیل‌های مثنوی جریان دارد.»

تربیت عرفانی از منظر علامه طباطبایی(ره)
در آغاز مقاله «تربیت عرفانی از منظر علامه طباطبایی(ره)» آمده است: «در فلسفه تعلیم و تربیت معاصر به تربیت عرفانی جایگاه اندکی داده شده است و یکی از نظریه‌پردازان آن علامه طباطبایی (1360-1281 ش) در رساله لب اللباب و آثار دیگر خود به معرفی تعلیم و تربیت عرفانی می‌پردازد و در رساله‌الولایه این تربیت را در قالب سیر و سلوک علمی و عملی به صورت تطبیقی مطرح می‌نماید. در طرح نظر خود از عرفان نظری و هستی‌شناسی عرفانی و آشنایی با حقایق دین آغاز می‌کند و در عرفان عملی به تأثیر دعاها، مراقبه، ذکر و فکر، خلوت و طهارت، نیت و ارادات و مانند آن می‌پردازد و کلیدهای تربیت عرفانی را در منازل و مقامات سلوکی دنبال می‌کند و طرحی جامع برای برنامه‌ریزی در تدوین یک الگوی تربیتی ارائه می‌دهد که در این مقاله تلاش می‌گردد عناصر اصلی آن شناسایی و معرفی شوند.»

دامنه مقام خلافت‌اللّهی زن
در چکیده مقاله «تأملی در دامنه مقام خلافت‌اللّهی زن با تکیه بر آیات قرآن و دیدگاه عرفای مسلمان» اثر شهلا رحمانی و میترا پورسینا می‌خوانیم: «مسأله خلافت‌اللهی از مسائل غامض و بحث‌انگیز در حوزه علوم قرآنی، کلام و عرفان است. تنها آیه‌ای از قرآن کریم که به صورت صریح و مطلق بحث خلافت‌اللهی را مطرح کرده آیه 30 سورة بقره است؛ با این حال اهمیت این مقام به حدی است که گویا ارسال پیامبران و انزال کتب آسمانی، همه در جهت تربیت خلیفه‌اللهی صورت گرفته است. عموماً پژوهش‌های محققان در رابطه با «خلافت الهی» حول مسائلی چون: تفسیر آیه خلافت، ارتباط خلافت الهی با انسان کامل و دامنه خلافت انجام یافته است؛ لکن مقاله حاضر در نظر دارد با استفاده از آیات الهی، تأملی در راستای دامنه خلافت الهی زن داشته باشد و در عین حال، به نقد دیدگاه برخی عرفای مسلمان نیز در این حوزه بپردازد. هدف دیگر که فرع هدف اصلی محسوب می‌شود، بررسی اجمالی برخی از مؤلفه‌هایی است که با توجه به ویژگی‌های شخصیتی زن دامنه خلافت الهی او را گسترش می‌دهد. «مادری» و «دیگرخواهی» از مؤلفه‌های مؤثر برای افزایش دامنه خلافت‌ الهی زن است که مسیری تا حدی متمایز نسبت به مرد برای وی پدید می‌آورد. از سویی، مطالعه آثار عرفانی ما را با دو دیدگاه متفاوت در رابطه با دامنه خلافت‌ الهی زن مواجه می‌سازد. گروهی از عرفا تفاوت‌های تکوینی موجود در آفرینش زن را تحدید‌کننده دامنه خلافت‌ الهی زن نسبت به مرد می‌دانند و برخی دیگر، این مقام را امری مرتبط با روح انسان می‌دانند و بر این باورند که زن و مرد در دستیابی به مراتب بالای آن تفاوتی با یکدیگر ندارند.»

روش‌شناسی تفسیر انفسی
در طلیعه مقاله «روش‌شناسی تفسیر انفسی عرفانی» اثر رضا رمضانی چنین آمده است: «مقاله حاضر، در پی بررسی شاخصه‌های تفسیر انفسی عرفانی قرآن است. عرفان؛ یعنی شناختی که از دریافت‌های باطنی، بر اثر سیر و سلوک و مجاهدت با نفس بدست می‌آید. در این روش عرفانی در عین توجه به معانی باطنی معانی ظاهری نیز همزمان قصد می‌شود. سؤال اصلی پژوهش، چیستی و ویژگی‌های روش‌شناسی این نوع تفسیر است، این پژوهش به شیوة توصیفی تحلیلی و به روش کتابخانه‌ای، به بررسی این موضوع از دیدگاه قرآن و حدیث می‌پردازد. مدعای مقاله این است که این روش تفسیری، به فهم تازه‌ای از قرآن ما را رهنمون می‌کند که متفاوت از روش‌های دیگر است. این فهم عمیق، با تأکید بر بطن قرآن و روایات، اهداف و مقاصد قرآن، هدایت عمیق برگرفته از آیات و روایات را دنبال می‌کند، طبق این نظر، فهم قرآن، تنها محصول فعالیت فکری حصولی نیست و صرفاً با ابزارهای‏‎ ‎‏معرفتی- از قبیل صرف و نحو و ادبیات و غیره- حاصل نمی‌شود؛ این علوم تنها‏‎ ‎‏برای رسیدن به مرتبه ظاهر و پوسته قرآن بسنده می‌کنند. فهم معانی عمیق قرآن و جان علم وتوحید احدی صمدی، مستلزم درک حضوری و شهودی حضرت حق و طی مراحل سیر و سلوک انفسی روحانی به واسطه ریاضت‌های شرعی و عبادات‏‎ ‎‏خاص است.‏ ایمان قلبی تنها از راه شهود ـ و نه ادراک عقلی ـ حاصل می‌شود. در صورتی که‏‎ ‎‏حقایق قرآنی به قلب وارد شوند، ایمان و اطمینان قلبی دست خواهد داد. بالاتر از مرتبه‏‎ ‎‏ایمان هم، شهود غیبی انبیاء است.»

بررسی مفهوم جوع
در طلیعه مقاله «بررسی مفهوم جوع از نگاه عرفا از ابتدا تا قرن هفتم» می‌خوانیم: ««جوع» یکی از نمایه‌‏های اخلاقی و عرفانی ماست که همواره در دو حوزة ادبیات تعلیمی و ادبیات عرفانی مورد توجه بوده است. همه فرق صوفیه در ضرورت «جوع»، به‏‌عنوان یکی از ارکان اساسی سیر و سلوک اتفاق نظر دارند. در چیستی معنای جوع، گروهی «جوع» را به معنای «به اندازه خوردن» و گروهی آن را معادل «روزه» دانسته‏‌اند و برخی نیز آن را تا حد «سد جوع» (نخوردن مگر به ضرورت) معنا کرده‌‏اند. جوع در قرآن کریم وسیله‌ای برای آزمایش صابران است. با توجه به اینکه به این مسئله در جوع در قرآن کریم و سخنان بزرگان دین اشاره شده است؛ از دیرباز عرفا جوع را فضیلت اخلاقی می‌دانستند و در آثار خود به این مهم پرداخته‌اند. یافته‌های پژوهش حاکی از این است که همه عرفا جوع را وسیلۀ تقرب الهی دانسته‌ و از این جهت بدان اهمیت داده‌اند وگرنه گرسنگی صرف برای آنها ارزش خاصی ندارد، بلکه جوع را مقدمه قرب الهی و به تبع آن مشاهده حق­ دانسته‌اند. در واقع هدف اصلی آنان از تأکید بر این موضوع کمک به سالک برای رسیدن به حق‏‌تعالی و درجات خاص عرفانی بود. با توجه به اهمیت جوع از دیدگاه عرفا و نگرش خاص آنها به این مسأله، مقاله حاضر بر آن است تا دیدگاه عرفا را از ابتدا تا قرن هفتم هجری قمری درباره این مهم بررسی کند و وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه‌های آنها را مورد بررسی قرار دهد.»

تأویلات عرفانی از مباحث کلامی
در چکیده مقاله «تأویلات عرفانی از مباحث کلامی در تمهیدات» می‌خوانیم: «بسیاری از متون عرفانی علاوه بر جنبه‌های عرفانی و صوفیانه از وجوهی از جمله علم کلام قابل بررسی‌اند؛ اما عرفای برجسته اسلامی گاهی دیدگاه‌های کلامی و حتی فلسفی خود را نیز با تأویلات و مشرب عرفانی در آثار خود بازگو کرده‌اند که دست‌یابی به آنها، ارزیابی دقیق آراء عرفانی را کامل‌تر خواهد کرد. از عرفای تأثیرگذاری که بسیاری از آراء کلامی و فلسفی را در آثار خویش بانگاهی عرفانی تعبیر کرده، عین‌القضات همدانی (525-492) بوده است. نگارنده درمقاله حاضر، در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی پس از مباحث مقدماتی، به بعضی از دیدگاه‌های کلامی عین‌القضات در کتاب تمهیدات در ضمن مقایسه متکلمان اسلامی، جایگاه اندیشه‌های کلامی او را در عرفان نشان دهد و حتی‌المقدور به این سوال پاسخ دهد که عین‌القضات برکدام مذهب کلامی بوده وکدام آراء و اندیشه‌های کلامی او با تأویلات عرفانی آمیخته است؟ و به این نتیجه دست یابد که در عرفان اسلامی در بسیاری از موارد کلام و عرفان نه تنها متمایز از هم قابل تفسیر نیستند بلکه تأویلات عرفانی چاشنی تازه‌ای به کلام داده است.»
انتهای پیام

captcha