به گزارش ایکنا؛ در این شماره فصلنامه علمی ـ پژوهشی «علوم حدیث» مقالاتی با عناوین «تحلیل قلمرو محتوایی قاعده «خذوا بما رووا و ذروا ما رأوا»» نوشته کاوس روحی برندق و علیرضا صفاریان همدانی؛ «مفاد اعداد و خصال در روایات اخلاقی» تالیف محمد عالم زادۀ نوری؛ «عدالت به مثابه انصاف در سنت اسلام شیعی» به قلم احمد دیلمی؛ «بازکاوی دلالت حدیث «اعرفوا منازل الرجال»، بر مبنای اکثار روایت از معصوم علیه السلام» نوشته حسین جدی و حسن تقیزاده؛ «بازشناسی شخصیت و جایگاه علمی داود بنکثیر رقی، بر پایه روایات و تعامل فقیهان» تالیف حسین محققیان، محمدکاظم رحمان ستایش و محمد صادق بخشی جویباری؛ «نُصیریّه و انتقال میراث حدیثی غالیان کوفه به شام؛ بررسی موردی آثار منسوب به محمد بن سنان» تالیف حمید باقری و «رهیافتی به ضوابط معیار قرار گرفتن تاریخ برای ارزیابی روایات» به قلم علی حسنبگی و مجید زیدی جودکی منتشر شده است.
تحلیل «خذوا بما رووا و ذروا ما رأوا»
در چکیده مقاله «تحلیل قلمرو محتوایی قاعده «خذوا بما رووا و ذروا ما رأوا»» آمده است یکی از مهمترین روایات قاعدهساز، روایت «خذوا بما رووا و ذروا ما رأوا» درباره کتابهای بنیفضال است که از امام حسن عسکری(ع) نقل شده است. این روایت از گذشته محل مناقشه بوده و برداشتها و استدلالهای مختلف و گاه متناقضی درباره این روایت مطرح شده است. برداشتهایی چون: وجوب رجوع به راویان حدیث، تقلید از میت، توثیق عام، عدم اشتراط ایمان در وثاقت راوی و غیره. نگارندگان در این مقاله درصدند ضمن بیان دیدگاههای مختلف درباره قلمرو محتوایی «خذوا بما رووا»، با شیوهای توصیفی- تحلیلی محتوای روایت را مطالعه کرده و صحت یا سقم برداشتها و استدلالهای متنوع را تبیین نمایند. مقاله حاضر به این نتیجه رسیده است که علت اصلی اختلافات عالمان در تفسیر روایت، معنای دو فعل «رووا» و «رأوا» است. در این روایت «رووا» به معنای ظاهری خود حمل میشود و تنها اشاره به نقل روایت دارد. «رأوا» نیز به معنای اجتهاد و نظر شخصی بنیفضال است. بر همین اساس، برخی از برداشتها صحیح و بقیه نادرست است.
مفاد اعداد و خصال در روایات اخلاقی
نویسنده مقاله «مفاد اعداد و خصال در روایات اخلاقی» در طلیعه نوشتار خود آورده است گاهی در آیات و روایات برای بیان موضوعی اخلاقی، به موارد آن با ذکر عدد اشاره شده است. مواردی وجود دارد که عدد، گویای همة اطراف موضوع نیست. در اینجا نوعی تعارض بدوی هست؛ زیرا از یک سو ظاهرِ عدد بر حصر دلالت دارد و از سوی دیگر، با توجه به قراین، یقین داریم آن موضوع به این موارد منحصر نمیشود.
اصولیان در مباحث الفاظ، دلالت عدد بر مفهوم را بررسیده و نوعاً آن را، جز در مقام تحدید، نپذیرفتهاند. مشابه این داوری را به احکام اخلاقی نیز میتوان تعمیم داد. ذکر اعداد در متون دینی بیشتر به اهداف بلاغی صورت گرفته، مراد جدی متکلم نیست و پیام ویژهای جز بیان اهمیت و محوریت، درجۀ فراگیری و ابتلا یا امثال آن ارائه نمیدهد. بر این اساس، تا زمانیکه قرینۀ قاطعی در میان نباشد، نمیتوان این اعداد را در استنباط آموزۀ اخلاقی از متون دینی لحاظ کرد. البته انکار نمیتوان کرد که در مواردی، قراین موجود در کلام نشاندهنده اراده جدی معنای عدد است.
عدالت به مثابه انصاف
در چکیده مقاله «عدالت به مثابه انصاف در سنت اسلام شیعی» میخوانیم یکی از تفاسیر و جنبههای عدالت اجتماعی عدالت به مثابه انصاف است؛ اگرچه برخی انصاف را تمام عدالت اجتماعی، و بعضی آن را عالیترین سطح عدالت میدانند. تحلیل انصاف بهسان عدالت امری دشوار است؛ اگرچه انسان توشهای فطری از معرفت نسبت به این دو دارد و در عمل، منتظر به سرانجام رسیدن نظریات در این باره نمیماند. در سنت اسلام شیعی، انصاف از جمله اصول اخلاقی و حقوقی انسانی است. در این سنت بر انصاف به عنوان یکی از اصول راهبردی در روابط اخلاقی و حقوقی تأکید شده است. فیلسوفان اخلاق از انصاف با عنوان قاعده زرین یا سیمین یاد میکنند و در باب تبیین و کارآمدی آن به بحث میپردازند. برخی از مجریان عدالت در جهان، اساس داوری خویش را تنها بر انصاف استوار نمودهاند. این مقاله درصدد است تا جایگاه انصاف به مثابه بارزترین نماد عدالت اجتماعی را در سنت اسلام شیعی بررسی و تحلیل کرده و جایگاه آن را در نظام هنجارهای اخلاقی و حقوقی آن نشان دهد.
بازکاوی دلالت حدیث «اعرفوا منازل الرجال»
نویسنده مقاله «بازکاوی دلالت حدیث «اعرفوا منازل الرجال»، بر مبنای اکثار روایت از معصوم علیه السلام» در طلیعه نوشتار خود آورده است از مباحث قابل بررسی در قلمرو توثیقات عام رجالی، کثرت روایت از معصوم(ع) است. شماری از رجالپژوهان، احراز این ویژگی را مشعر به مدح راوی دانسته، به پارهای از احادیث امامیه استناد نمودهاند. با این همه، دلالت این روایات با ابهام وچالشهایی روبهرو بوده و مستلزم بازخوانی است. این مقاله، پس از بازکاوی دقیق، درباره آرای موافقان و مخالفان، با بُنمایهای از دو رویکرد توصیفی-انتقادی، علاوه بر تفکیک میان کاربست این قاعده، و تمسک به احادیث معصومان:، پذیرش احادیث راویانِ مسکوت الحال را منوط به احراز شروط ایجابی و سلبی دانسته است. از دیگر سو، با ژرفنگری در کاربست مفاهیم روایت، در فرآیندی مرتبط با سایر احادیث هم مضمونِ معصومان:؛ دلالت این احادیث را شامل راویانی میداند که علاوه بر نقلهای فراگیر از پیشوایان معصوم(ع) خود، به ویژگیهایی نظیر درایت و فقاهت نیز نسبت به مفاهیم و مدالیل احادیث اهتمام ورزند.
انتهای پیام