به گزارش
ایکنا؛ نشست علمی «تحلیل و بررسی تشییع تاریخی سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی»، امروز یکشنبه ۱۳ بهمنماه با حضور چهرههایی همچون محمدباقر خرمشاد، حجتالاسلام رضا غلامی، سیدسعید زاهد، پرویز امینی و فرزاد جهانبین در مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا برگزار شد.
حجتالاسلام غلامی، رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا در این نشست اظهار کرد: تشییع شهید سلیمانی نقطه عطف تاریخی در ایران و جهان محسوب میشود. آمریکاییها شهید سلیمانی را رصد میکردند و میدانستند ترور او برای آنها هزینه دارد و زمانی باید این کار را میکردند که هزینه ترور با فواید این اقدام برابری داشته باشد و این در حالی بود که خود آمریکایی مستقیماً وارد عملیاتهای ترور نمیشد.
اهداف آمریکاییها از ترور سلیمانیغلامی با اشاره به اهداف آمریکاییها از ترور شهید سلیمانی ادامه داد: عواملی باعث شد ترور حاج قاسم سلیمانی تبدیل به پرهزینهترین ترورهای تاریخ جهان سلطه شود. بر اساس بررسیها، هفت هدف برای اهداف آمریکاییها از ترور سلیمانی متصور است؛ ضربه اساسی و فلجکننده به جبهه مقاومت، خرید فرصت امنیتی برای اسرائیل، ایجاد رعب در بین مسئولان ایرانی و وادار کردن آنها به برجام دو و سه، دادن امید و انگیزه به دولتهای مرتجع منطقه بهویژه عربستان سعودی و زمینهسازی برای دوشیدن آنها، تقویت اعتراضات در عراق و لبنان و رقم زدن اعتراضات جدید در ایران، پیروزینمایی و تغییر فضا توسط ترامپ در داخل آمریکا و کمک به نتاهیو در اسرائیل در شرایط محاکمه و مسائل داخلی آن، بسترسازی برای پیادهساری قرن و پایان دادن به قضیه مقاومت فلسطین.
وی با بیان اینکه هزینههای بالای ترور حاج قاسم ایجاب میکرد آمریکاییها برای ترور، چند هدف را همزمان در نظر بگیرند، افزود: با اینکه بعید است آمریکاییها هزینه ترور را تنها در حذف فیزیکی حاج قاسم خلاصه کرده باشند، اما با مرور حوادث پس از شهادت سردار سلیمانی میبینیم غیر از حذف فیزیکی ایشان به هیچ یک از اهداف ذکرشده نرسیدند و در مواردی عکس آنها اتفاق افتاده، اگر چه شاید هنوز برای قضاوت زود باشد. این امر نشانه ناتوانی آمریکاییها در تحلیل شرایط ایران و منطقه بوده است.
به گفته رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا؛ عاملی که موجب شد هزینه ترور در تحلیل آمریکاییها با فواید آن برابر جلوه کند، نخست وضعیت اعتراضی در ایران به خصوص از سوی مسئولان بود که در موجهسازی ترور حاج قاسم برای آنها اهمیت داشت. ارسال دائمی پیامهای ضعف از سوی دستگاههای دیپلماسی ما، شرایط بد مدیریتی کشور و اسارت افکار عمومی نیز آمریکاییها را به یک حقیقت رساند و آن اینکه با وجود دولت فعلی و عدم همراهی افکار عمومی برای جنگ، ایرانیان وارد جنگ مستقیمی نخواهند شد. از طرفی اعتراضاتی در عراق و مخالفتها با حشدالشعبی و شعارهایی مبنی بر خلع سلاح حزبالله باعث شد طرح ترور را بچینند.
وی درباره شخصیت سردار سلیمانی نیز بیان کرد: شهید سلیمانی فرمانده درجه یک و استراتژیستی برجسته و سیاستمداری بزرگ و از بازوان مقام معظم رهبری و رهبری جبهه مقاومت را عهدهدار بوده است. ویژگیهای شخصیتی ایشان اینگونه بود که بسیاری فضائل اخلاقی در ایشان جمع بود؛ مهربانی، عطوفت، غیرتمندی. ایشان شاگرد خوب مکتب امام(ره) بود، بهطوری که عارفان نسبت به جایگاه او غبطه میخورند.
غلامی با بیان اینکه یک حاج قاسم برای اثبات حقانیت خط انقلاب اسلامی کافی است، گفت: بسیاری افراد که به حقانیت انقلاب ایمان نیاورده بودند، پس از شهادت سردار سلیمانی به انقلاب اسلامی باور پیدا کردند و امروز این شخصیت به الگویی برای جوانان ایرانی و غیرایرانی تبدیل شده است.
بسیاری از افرادی که به حقانیت انقلاب ایمان نیاورده بودند، پس از شهادت سردار سلیمانی به انقلاب اسلامی باور پیدا کردند و امروز این شخصیت به الگویی برای جوانان ایرانی و غیرایرانی تبدیل شده است
وی با طرح این پرسش که چه عاملی باعث شد چنین تشییع تاریخی رقم بخورد، بیان کرد: در مواجهه با این تشییع، از چند طریق میتوان درونیات تشییعکنندگان را دریافت؛ حالات مردم و زبان بدن آنها، شعارنوشتههای غیررسمی و شعارهای دستهجمعی آنها. مردم ایران به شدت عاطفی هستند و حضور آنها در تشییع سردار سلیمانی دلایل زیادی میتواند داشته باشد؛ قاسم سلیمانی شخصیتی ملی و کاریزماتیک دارد و مردم اصلیترین تکیهگاه امنیت خود را حاج قاسم میدانستند. دیگر اینکه ترور حاج قاسم حیثیت ملی را خدشهدار کرد، برخی نیز معتقدند مردم ایران مردمی در معرض ظلمستیزی و اسطورهگرا هستند و حس ناسیونالیستی قویای دارند. دیگر اینکه حاج قاسم نماد برجسته دینی و شیعی بود و دفاع از حرم اهلبیت(ع) شخصیت دینی ایشان را پررنگتر کرده بود و مردم تشییع ایشان را به مثابه تشییع اهلبیت(ع) میدانستند.
پیامهای تشییع تاریخی سردار سلیمانی
غلامی درباره این پرسش که آیا میتوان با رویکردهای سکولار یا غیرانقلابی ارتباطی میان حضور در این تشییع را با رویکرد دین و انقلاب برقرار کرد؟، گفت: ارتباط شخصیت سردار سلیمانی با دین و انقلاب، ارتباطی ذاتی و غیرگسستنی است و لذا شرکت در تشییع ایشان نمیتواند خالی از حس ناسیونالیستی باشد. اگر به شعارهای خودجوش مردم و پلاکاردها و حالات و گفتگوهای غیررسمی مردم در این تشییع توجه کنیم، خواهیم دید بنمایه اصلی آن؛ روحیات دینی و انقلابی است. نمیتوان بین شخصیت دینی و انقلابی حاج قاسم و سایر ویژگیهای ایشان تمایز قائل شد، لذا واقعیت تشییع ایشان وجوهی از دین و انقلاب را در بطن خود دارد.
وی افزود: تشییع عظیم و تاریخی پیکر شهید سلیمانی چند پیام مهم دارد؛ مردم ایران با همه سلایق، غیرتمند هستند، اکثریت مردم ایران در مراتب گوناگون متدین هستند و فطرت آنها سالم است و در برهههای بسیاری رجوع به فطرت دارند. از طرفی با وجود هجمههای بسیار، جوهر فطرت خود را حفظ کردند و نیز انقلاب و آرمانهای آن را باور دارند و نکته اصلی اینکه آن را در تراز حاج قاسم دنبال میکنند.
حقایق وجودی سردار شهید قاسم سلیمانیپرویز امینی، عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد نیز در این نشست با بیان اینکه تشییع شهید سلیمانی به عنوان پدیدهای منحصر به فرد برای ما اهمیت دارد، اظهار کرد: انواع و اقسام گزارهها درباره این تشییع تاریخی طرح شد و با تعابیری مانند بزرگترین بدرقه تاریخ در عرصه رسانه توصیف شد، اما اینها راضیکننده نبوده و نیست. عظمت تشییع شهید سلیمانی را باید در پیوند مردم و حقیقت وجودی حاج قاسم سلیمانی جستجو کرد.
یکی از نقاط برجسته شهید سلیمانی همین آگاهی بوده است و باعث شده بود با مسئله مرگ با تغافل و تجاهل برخورد نکند و همانگونه که همه میدانیم، جهان بزرگی داشت. مرگآگاهی او جهانش را بزرگ کرده بود
وی با تأکید بر اینکه سردار سلیمانی حقیقت وجودی کشف ناشدهای داشت که از طریق شواهدی میتوان به این حقیقت دست یافت، ادامه داد: جهاننگری به معنای نسبت انسان با هستی، عالم، پدیدارها و ساختار مادی جهان است. بخشی از حقیقت وجودی یک فرد درک جهاننگری اوست. شواهدی در مورد شهید سلیمانی در دسترس است که این فهم را به ما میدهد، دست نوشته ایشان دو سه ساعت قبل از شهادت در دمشق سوریه، کلید فهم شخصیت سردار سلیمانی و جهاننگری اوست. حتی از روابط نزدیک اجتماعی ایشان با خانواده و اطرافیان این اکتشافات حاصل نمیشود. عبارتی در کادر مرکزی متن دستنوشته ایشان وجود دارد که از حقیقت وجودی ایشان پردهبرداری میکند. «خداوندا عاشق دیدارت هستم، دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن و نفس کشیدن نمود». هیچیک از عرفا چنین درخواستی نداشتهاند. موسی(ع) کلیمالله و پیامبر است، اما حالا و در عصر حاضر، انسانی خواهان ملاقات با پروردگار است که موسی را از ایستادن و نفس کشیدن ناتوان کرد. جهاننگری قدرتمندی پشت سر این جمله و گزاره وجود دارد.
امینی با اشاره به ویژگی دیگر شخصیت شهید سلیمانی که همانا مرگآگاهی بود، گفت: برخی منشأ اصلی تشویشها و اضطرابها را آگاهی از مرگ و مواجهه با مسئله مرگ میدانند. اما یکی از نقاط برجسته شهید سلیمانی همین آگاهی بوده است و باعث شده بود با مسئله مرگ با تغافل و تجاهل برخورد نکند و همانگونه که همه میدانیم، جهان بزرگی داشت. مرگآگاهی او جهانش را بزرگ کرده بود. وجه دیگر شخصیت ایشان عبور از خود بود، ایشان ره صد ساله را یکشبه طی کرده بود. کسی که آمادگی شجاعت و گذشتن از جان خود را دارد، قادر است ره صد ساله را یکشبه بپیماید. همچنین مجاهدتهای چهلساله نهایتاً شهادت را برای ایشان رقم زد.
تشییع شهید سلیمانی، ظهور حقیقت بودوی گفت: وقتی این عناصر با یکدیگر جمع شدند، حقیقت قاسم سلیمانی که حقیقت نیرومندی بود، با فطرتها و جان انسانها ارتباط برقرار کرد و تشییع شهید سلیمانی ظهور حقیقت بود، آنچه در صحنههای خیابانی در تهران و سایر شهرها مشاهده کردیم، ظهور همین حقیقت بود. از طرفی ظهور حقیقت شهید سلیمانی باعث شد از رسانههایی که تلاش میکردند جبهه مقاومت را تخریب کنند، مشروعیتزدایی و اعتبارزدایی شود.
انتهای پیام