به گزارش ایکنا، خطرناکترین شب چهارشنبه سال در حالی فرارسیده که بسیاری از مردم خود را قرنطینه خانگی کردهاند و در تناقضی فاحش بسیاری دیگر با استفاده از تعطیلی موجود در حال خرید، خوشگذرانی و سفر هستند. البته این تناقض جدید و عجیب نیست. حداقل برای مردم ایران این اولین بار نیست که عدهای با بیمسئولیتی و بیفکری جان دیگران را به خطر میاندازند.
چهارشنبه آخر هر سال در ایران اتفاق مشابهی رخ میدهد. از روزها قبل مسئولان نسبت به مراقبت از خود و به خصوص مراقبت از بچهها در این روز هشدار میدهند. کارشناسان بهداشتی از مردم میخواهند درست رفتار کنند، مجازاتهایی برای خاطیان در نظر گرفته میشود، صحنههای ناراحت کننده از صدمات بسیار وحشتناک و سوختگیهای عمیق و قطع عضو و ... مردم نشان داده میشود و علی رغم همه هشدارها مردم بچههای خود را بر میدارند و به کوچه و خیابان میروند و چنان آتشی میسوزانند که دودش نه تنها در چشم خودشان بلکه در چشم افراد بیگناه هم میرود.
جالب اینکه علیرغم ممنوع بودن خرید و فروش وسایل خطرناک آتشبازی، عدهای سودجو با چنان مهارتی دست به ابداعات جدید، واردات، احتکار و فروش غیرقانونی و کسب سود از قبل چهارشنبهسوری میزنند که بیاختیار انسان به یاد کاسبی برخی از بیماری کرونا میافتد.
واقعیت این است که این دو هیچ فرقی با هم ندارند و قدر مسلم به همان دلیلی که همه ساله مردم به هیچ وجه حاضر نمیشوند حرف مسئولان در مراقبت از سلامت خود و انجام رفتار درست در چهارشنبهسوری را گوش کنند، به همان دلیل هم بسیاری هنوز حاضر نشدهاند حرف مسئولان در مسافرت نرفتن، در خانه ماندن و رعایت نکات بهداشتی را گوش کنند.
همچنان که همه ساله تمام رسانههای کشور بسیج میشوند تا مردم را از عواقب رفتار خطرناک در چهارشنبهسوری بر حذر دارند و به مردم هشدار دهند، در مسئله کرونا نیز همه رسانهها بسیج شدند و هشدارهای کافی را به مردم دادند اما در رفتاری مشابه همچنان عدهای اصرار دارند که این هشدارها را جدی نگیرند.
عدهای از رفتارشناسان، جامعهشناسان، روانشناسان و مردمشناسان باید دور هم جمع شوند و دلیل و ریشه تاریخی، اجتماعی، روانی و مردم شناختی این عدم توجه به هشدارها توسط خیل عظیمی از مردم را بررسی کنند.
باید اقدامی علمی در خصوص این عناد و اصرار عدهای برای عدم رعایت قانون و هشدارها صورت گیرد تا مشخص شود چرا همچنان عدهای گمان میکنند «مرگ مال همسایه است» و هرگز دامان آنها را نمیگیرد. چنین بررسی علمی تاکنون صورت نگرفته اما آنچه نظریهپردازان مدام نسبت به آن هشدار میدهند، کاهش سرمایه اجتماعی، کاهش اعتماد عمومی به دولت و رسانهها و در نهایت اعتماد مردم به رسانههای خارجی است. اعتمادی که از ضعف سواد رسانهای مردم حکایت دارد. اگر مردم به خوبی آگاه میشدند که هزینه این رسانهها از چه طریقی تأمین میشود به راحتی متوجه میشدند که در پی هر جبههگیری و نظریهپردازی این رسانهها چه نیتی نهفته است. اما به هر حال همیشه این بیگناهان هستند که قربانی افراد بیتوجهی میشوند که حاضر نیستند واقعیتها را بپذیرند.
کرونا امسال بر مراسم چهارشنبه آخر سال سایه انداخته و به نظر میرسد دیگر نباید شاهد تلفات عجیب و غریب فوتی، سوختگی، قطع عضو، نابینایی، ناشنوایی و ... باشیم؛ اما متأسفانه باید بگوییم آمارهای مربوط به حوادث چهارشنبهسوری بر آمارهای افراد مبتلا به کرونا اضافه خواهد شد چرا که مسئولیتپذیر نبودن عدهای در قبال جامعه(چه در قبال چهارشنبهسوری باشد و چه در قبال کرونا) موجب آسیب دیدن و مرگ عدهای دیگر میشود.
انتهای پیام