مناجات شعبانیه گوهری گرانبها و یکی از خیرات بزرگ جهان هستی است که در هر سطر این مناجات زیبا عظمتی از عرفان نهفته است و از شروع تا پایان برخوردار از فرازهای مهم و اساسی است و لحظه به لحظه انسان را با شعاع وجودی باریتعالی بیشتر نزدیک میکند؛ آنطور که در فراز 36 آن میخوانیم: «اِلهی و قَد اَفنَیتُ عُمری فی شِرَّةِ السَّهوِ عَنک وَ اَبلَیتُ شَبابی فی سَکرَةِ التَّباعُدِ مِنکَ؛ خدایا من عمرم را در نادرستی غفلت از تو نابود و جوانی خود را در مستی دوری از تو فرسوده کردم.» زبان این فراز از مناجات، پشیمانی است. همان که به تعبیر امیرالمؤمنین علی(ع) در میزانالحکمة، گناه را پاک میکند «نَدمُ القَلبِ یُکَفِّرُ الذَّنب».
انسان باید قدر عمر خویش را بداند و خدای ناکرده دچار مستی غفلت و غرور نشود که مولای متقیان علی(ع) به نقل کتاب غررالحکم فرمود «سُکرُ الغَفلةِ وَ الغُرورِ اَبعَدُ اِفاقة مِن سُکرِ الخُمور؛ مستی غفلت و غرور، دیرتر از مستی شراب خوب میشود.»
ارزش جوانی هم قابل وصف نیست. توصیه امام صادق(ع) درباره غنیمت دانستن دوران جوانی به نقل امالی شیخ طوسی باید سرلوحه زندگی باشد «لستُ اَحب اَن اَری الشاب مِنکُم اِلاّ غادیا فی حالَین: اِمّا عالِماً اَو مُتعلما فاِن لَم یَفعل فرط فاِن فرط ضیع وَ اِن ضیع اَثم وَ اِن اَثم سکن النّار وَ الذّی بعث محمد صلی الله علیه و آله بالحق» یعنی دوست ندارم جوانان شما را هر روز صبح جز در دو حالت ببینم: یا عالم باشد یا فراگیرنده علم، پس اگر این کار را انجام نداد، کمکاری کرده و اگر کمکاری کند، عمر خود را ضایع گردانیده و اگر ضایع کند گناه کرده است و به خدایی که محمد(ص) را به حق مبعوث گردانیده، اگر گناه کند وارد آتش میشود.
اصلاح یک اشتباه محاسباتی مهم
مسیر غضب الهی که از راه گناه خدای نکرده به روی برخی باز میشود محصول غفلت و اشتباه محاسباتی است. این اشتباه ناشی از آن است که فردی فکر کند هرچه بخواهد گناه میکند اما ولایت و محبت ائمه معصومین(ع) او را نجات میدهد
«اِلهی فَلَم اَستَیقِظ اَیّامَ اغتِراری بِکَ وَ رُکونی اِلی سَبیلِ سَخَطِکَ؛ خدایا من در ایام بیخبری بیدار نشدم و به همان راهی که به غضب تو منتهی میشد اصرار میورزیدم.»؛ در فراز 37 مناجات شعبانیه، بنده از خود به خداوند زبان به شکایت میگشاید. این شکایت اگر به جبران خطاها و غفلتها منجر شود حتماً اثربخش و مفید خواهد بود.
مسیر غضب الهی که از راه گناه خدای نکرده به روی برخی باز میشود محصول غفلت و اشتباه محاسباتی است. این اشتباه ناشی از آن است که فردی فکر کند هرچه بخواهد گناه میکند اما ولایت و محبت ائمه معصومین(ع) او را نجات میدهد. شاهد این ادعا و سند نقص این محاسبه اشتباه روایت امام باقر(ع) به نقل کتاب شریف وسائلالشیعه است: «و الله ما معنا مِن الله بَراءة وَ لا بَیننا و بینَ الله قَرابَة وَ لا لنا علی الله حُجة و لا نَتقرب الی الله اِلاّ بِالطاعَة فمَن کانَ مِنکُم مُطیعاً لله تَنفعهُ وِلایتنا و مَن کان مِنکُم عاصیاً لله لَم تَنفعه ولایتنا، ویحکم لا تغتروا ویحکم لا تغتروا» یعنی به خدا سوگند، برای کسی آزادی مطلق به همراه نداریم که هر گناهی مرتکب شود و از کیفر ایمن بماند و بین ما و خدا، خویشاوندی نیست و ما در برابر خداوند دلیل و حجت خاصی نداریم که او ناگزیر باشد نظر ما را بپذیرد و ما نیز همانند مردم به وسیله اطاعت و بندگی خدا، به او تقرب میجوییم. پس کسی که مطیع خدا باشد، ولایت و محبت ما به او سود رساند و کسی که اهل گناه باشد، ولایت و محبت ما برای او فایده نخواهد داشت. وای بر شما، مباد که به ولایت و محبت ما مغرور شوید و آن را وسیله توجیه گناهان قرار دهید.
شناسنامه ملکوتی انسان
«اِلهی وَ انا عَبدُکَ وَ ابنُ عَبدِکَ قائِمٌ بَینَ یَدیکَ مُتوَسِّلٌ بِکرِمِکَ اِلیکَ؛ خدایا من بنده تو و فرزند بنده تو هستم که اکنون در پیشگاه تو ایستادهام و به کَرم تو توسل جستهام تا به تو دست یابم.»؛ در فراز 38 به اوج بندگی اشاره میشود. نه تنها انسان خود را بنده میداند بلکه به خدای سبحان عرضه میدارد که نسل ما هم بنده تو بوده و هستند.
بیشتر بخوانید:
برابر روایت شریف نبوی به نقل بحارالانوار که فرمود «اَنا وَ عَلیٌ اَبَوا هَذهِ الاُمَّة» ما باید در کنار شناسنامه دنیوی، یک شناسنامه معنوی و ملکوتی هم داشته باشیم و خود را فرزند این خاندان شریف بدانیم.
عبد مطلق، پیامبر اعظم(ص) و مولای متقیان امیرالمؤمنین علی(ع) هستند و وقتی خود را «ابنُ عَبِدک» به خدای سبحان معرفی میکنیم در اصل در حال معرفی با شناسنامه ملکوتی هستیم. حال باید در زندگی زینت پدر خود باشیم چنانچه وجود مبارک حضرت زینب(س)، زینت پدر بود.
زینت بودن برای ائمه معصومین(ع) به روایت امام صادق(ع) وظیفه همه شیعیان است. چنانچه حضرت فرمود «کونوا لَنا زیناً وَ لا تَکونوا عَلینا شینا» یعنی برای ما زینت باشید نه اینکه مایه آبروریزی، آنطور که اگر کسی شما را گناهکار ببیند بگوید منسوب به ما و شیعه هستید.
تعبیری لطیف برای توبه از گناه
گناه ناشی از عدم حیا است. هرچه حیا بیشتر باشد عیار ایمان نیز بالاتر است و امکان نزدیک شدن به گناه کمتر میشود.
در فراز 39 مناجات شعبانیه میخوانیم: «اِلهی اَنا عَبدٌ اَتَنصَّلُ اِلیکَ مِمّا کُنتُ اُواجِهُکَ بِهِ مِن قِلَّةِ استِحیائی مِن نَظَرِکَ وَ اَطلُبُ العَفوَ مِنکَ؛ خدایا من بندهای هستم که از آن حالتی که با بیحیایی با تو روبرو میشدم، چنان دور میشوم که دیگر برنمیگردم و از تو تقاضای عفو و بخشش میکنم.»؛ گناه ناشی از عدم حیا است. هرچه حیا بیشتر باشد عیار ایمان نیز بالاتر است و امکان نزدیک شدن به گناه کمتر میشود.
معنای حقیقی توبه نیز فاصله گرفتن از گناه و برنگشتن به آن است. در این فراز تعبیر «اتنَصَّلُ» معنای لطیفی دارد. مفهوم این عبارت آن است که انسان مثل تیری که از چلّه کمان رها میشود و با سرعت و شتاب دور میشود و هرگز برنمیگردد، و به خدای سبحان عرضه میدارد که من هم از گناهانم اینطور میخواهم فاصله بگیرم و قول میدهم اینگونه پاک شوم و بتوانم وارد ماه مبارک رمضان شوم.
مسیر توبه از توسل میگذرد
«وَ اَطلبُ العَفوَ مِنکَ اِذِ العَفوُ نَعتٌ لِکَرمِکَ؛ و از تو طلب عفو و بخشش میکنم، چراکه عفو، صفت کَرم تو است.» با استناد به فراز 40 از این مناجات عاشقانه؛ مسیر عفو و بخشش الهی از توسل به ائمه اطهار(ع) و در رأس همه، پیامبر اعظم(ص) میگذرد. چنانچه در آیه 64 سوره مبارکه نساء میخوانیم: «... وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا؛ اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند پيش تو میآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند و پيامبر نيز براى آنان طلب آمرزش میکرد قطعا خدا را توبهپذير مهربان مىيافتند.»
اهل بیت(ع) چون واسطه فیض الهی هستند جلوهای از صفت کَرم الهی را هم دارند و این مسئله عادت آنان است. مگر نه آنکه در زیارت جامعه کبیره عرضه میداریم: «عادَتکُمُ الاِحسان وَ سَجیَّتُکمُ الکَرم؛ شما اهل احسان و کَرم هستید.»
امید که با توسل به ائمه اطهار(ع) توفیق توبه از گناهان و پاک شدن برای ورود به ماه مبارک رمضان نصیب همه ما شود.
به قلم محمد لطفیزاده، مبلغ و پژوهشگر علوم حوزوی
انتهای پیام