ترتیلخوانی قرآن ویژه نوجوانان از قم هر روز ساعت 11 در جدول پخش برنامههای شبکههای ملی و استانی قرار گرفته است. این برنامه قرآنی و معارفی به همراه مسابقه و بیان احکام در گروه کودک و نوجوان تهیه شده است.
ترتیلخوانی یک جزء از قرآن با تلاوت نوجوانان در ماه مبارک رمضان از شبکههای مختلف سیما از جمله شبکه پویا وقتی همراه با ترجمه و زیرنویس پخش میشود، چند سوال را به ذهن متبادر میکند.
چرا باید صرف تولید و اجرای یک جُنگ قرآنی به شیوه جلسات سنتی، نسبت به نکات تربیت قرآنی و اجتماعی بیتفاوت بود؟ پخش تلاوت آیاتی که از نظر معنا و مفهوم، نسبت معناداری با سن و سال، بهره هوشی و میزان درک و فهم و نیاز و ذائقه و توان کودکان و نوجوانان ندارد، چه ضرورتی دارد؟ اهداف نهگانه آموزش عمومی قرآن برای چه به تصویب رسید و ابلاغ شد؟ چه کسانی باید به رعایت آن اهتمام ورزند؟ آیا ماه مبارک رمضان بهترین زمان برای توجه به تربیت قرآنی کودکان و نوجوانان نیست؟
وقتی نوجوان ترتیلخوان، آیات ۱۸۷، ۲۲۲ و ۲۲۳ سوره بقره و یا آیات ۷۱ سوره حجر و ... را در حضور تعداد زیادی دانشآموز میخواند و از رسانه ملی همراه با ترجمه پخش میشود؛ تنم میلرزد و با خودم میگویم کاش ترجمه را پخش نمیکردند. در ذهن خود میگویم، چه خوب است که کودک و نوجوان، ترجمه قرآن را نمیفهمد و وقتی ترجمهها همزمان زیرنویس میشود، دعا میکنم که چشمان این نوجوانان به صفحه تلویزیون نیفتد.
آیا به راستی این کار خدمت به ساحت مقدس قرآن کریم است؟
آیا رویکرد تربیتی دارد؟
معتقدم در این نوع نگاه، نه تنها قرآن کریم، بلکه مخاطب یعنی کودک و نوجوان هم مهجور و متروک است.
آیا هر نوع فعالیتی که نام قرآن بر روی آن است، قابل پخش از رسانه ملی است؟
حکایت این نوع فعالیت برای کودکان و نوجوانان، حکایت آن مادری است که به نوزاد چندروزهاش به قول عامیانه با شیشه شیر، آب کلهپاچه میخوراند.
متولیان حوزه تصمیمسازی، نباید به نام فعالیت قرآنی و فرهنگی، نسبت به نیاز و توان و ذائقه (شایستگی) مخاطب بیتوجه باشند. این وضعیت نشاندهنده آن است که اتاق فکر برنامهریزان در این حوزه از صلاحیتهای لازم برخوردار نیست. زیرا شعارزدگی و موجسواری به وضوح در این نوع برنامهها به روشنی دیده میشود.
بیتوجه به مبانی نظری و پیامدهای عملی این نوع برنامهها و این که آیا اثربخشی این نوع فعالیتهای تبلیغی و ترویجی قابلیت ارزیابی دارند یا نه کاملاً مشهود است.
برای آن که فقط به طرح آسیبها بسنده نشود و در کنار نقد منصفانه طرح و پیشنهاد عملی داده شود، پیشنهاد میکنم به عنوان مثال «طرح پیشنهادی قرائت و حفظ و تدبر ۳۱۳ پیام قرآنی که به تفکیک سی جزء انجام شده است» ملاحظه شود.
به نظر شما آیا اینگونه طرحها نمیتواند در طول ماه مبارک رمضان جایگزین چنین فعالیتی برای کودکان و نوجوانان باشد؟
آیا به جای قرائت صرف یک جزء از قرآن، هر روز پیامهای آن جزء در قالب برنامههای کوتاه (حدود ۲۰ تا ۳۰ دقیقه) تولید و پخش شود، مؤثرتر و معقولتر نخواهد بود؟
خوب است در برنامهریزی و تولید برنامهها به جامعیت اهداف آموزش عمومی قرآن توجه شود، چرا که رسانه ملی مهمترین نقش را در ارتقای فرهنگ قرآنی جامعه برعهده دارد. پس باید از دقت بیشتری برخوردار باشد.
یادداشت از رضا نباتی، مؤلف کتب درسی قرآن و دانشجوی دکترای فلسفه تعلیم و تربیت
انتهای پیام