چالش‌های اخلاقی پاندمی کرونا
کد خبر: 3902029
تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۰:۱۸

چالش‌های اخلاقی پاندمی کرونا

در همایش ابعاد انسانی، اجتماعی کرونا چالش‌های اخلاقی و فلسفی پاندمی کرونا مورد بحث قرار گرفت.

فوری///چالش‌های اخلاقی پاندمی کرونابه گزارش ایکنا، همایش ابعاد انسانی، اجتماعی کرونا امروز، ۱۰ خردادماه از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. در پنل سوم این همایش مجازی که با محوریت فلسفه و اخلاق پزشکی برگزار شد، آرش رشیدیان، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، به چالش‌های اخلاقی و عدالت بنیان در مدیریت پاندمی کرونا پرداخت و با بیان اینکه برای صحبت در مورد جنبه‌‎های اخلاقی کووید ۱۹ باید بدیهیات این بیماری مانند ویروسی بودن و قرابت و تفاوت‌های آن با بیماری‌هایی مانند سرماخوردگی‌، سارس و مرس را یادآور شد، گفت: سارس، خوشبختانه وارد ایران نشد و مرس هم به جز چند مورد مشاهده شده کنترل شد، سارس و مرس از کووید ۱۹ خطرناک‌تر و مرگبارترند و تنها مشکل کووید ۱۹ توان انتقال بالای آن به سایر افراد جامعه است.

رشیدیان بیان کرد: وقتی در مورد اخلاق در بهداشت و درمان سخن می‌گوییم، یک چارچوبی وجود دارد که بر اساس آن به تبیین اخلاقیات پزشکی می‌پردازیم، عدالت یک چارچوب اخلاقی در پزشکی است که در ذیل آن عدالت افقی یا دسترسی به خدمات یکسان و در کنار آن عدالت عمودی برای کسانی که مشکل بزرگتری دارند و باید خدمات بیشتری بگیرند، مطرح می‌شود. سیستم‌های سلامت، سعی می‌کنند به گونه‌ای بازسازی شوند که این خدمات را ارائه دهند، مثلا الان اگر کسی به کرونا مبتلا شود، باید خدمت بیشتری دریافت کند.

وی با بیان اینکه موضوع اختیار در پذیرش درمان نیز یک چارچوب اخلاقی دیگر است گفت: اختیار در پذیرش اختیاری درمان، سابقه طولانی در بیماری‌های واگیر دارد و در این راستا دیگر مفهوم اختیار به این معنی که می‎شناسیم، رنگ می‌بازد در حالی که در مورد بیماری‌های دیگر فرد مختار است که درمان را قبول کند یا خیر، یکی از دلایلی که برای موفقیت کشور کره جنوبی در کنترل کووید ۱۹ مطرح شده، این است که از تجربه مدیریت اختیاری درمان استفاده کرد.
 
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به اصل عدم آسیب در اخلاق پزشکی یادآور شد: موضوع عدم آسیب رساندن در بیماری کووید ۱۹، امروز یک چالش بسیار مهم است؛ در این بیماری شما می‌خواهید یک بیمار را درمان کنید، لذا از پروتکل‌های مختلف استفاده می‌کنید، اما عملاً نمی‌دانید ممکن است چه آسیبی به بیمار وارد شود، چرا که آگاهی زیادی در مورد این بیماری وجود ندارد و هر پروتکل درمانی ممکن است، عوارضی به دنبال داشته باشد. مثلا تنفس مصنوعی از طریق ونتیلاتور که در اوایل شیوع بیماری در بسیاری از کشور‌های دنیا استفاده می‌شد، اخیرا ثابت شده که ریسک بالایی داشته و در حال حاضر سعی می‌کنند از روش‌های دیگری برای اکسیژن‌رسانی استفاده کنند.

وی با بیان اینکه موضوع آگاهی در مورد بیماری بسیار مهم است، گفت: در حال حاضر پیشرفت در تشخیص و آگاهی در مورد نحوه انتقال بسیار بالا رفته است؛ این آگاهی‌ها برای پزشکان در توصیه‌های پزشکی و درمانی بسیار مهم است.

رشیدیان با بیان اینکه این بیماری فشار غیر قابل انتظاری بر سیستم‌های درمانی وارد کرد، گفت: چندین سال قبل در مقالاتی گفته بودند که یک بیماری به مرحله پاندمی برسد، ممکن است برخی سیستم‌ها را از تاب‌آوری خارج کند، این موجب می‌شود که دسترسی به خدمات، عادلانه نبوده و کسی که خدمتی را لازم داشته باشد، اخذ نکند و تمامی خدمات درمانی بر این بیماری واگیر متمرکز شود در حال حاضر نمی‌دانیم که چه خدماتی به دلیل کرونا آسیب دیده است.

وی با بیان اینکه پاندمی تنها خدمات پزشکی را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد، گفت: این بیماری دسترسی خدمات اجتماعی و آئین‌های مختلف را نیز تحت تأثیر قرار داده است؛ افراد نمی‌توانند به مراسم دینی بروند، حوزه‌های فرهنگی و دیپلماسی کشور‌ها پذیرفته‌اند که مرز‌های خود را ببندند و به دیدار همدیگر نروند. کشور‌ها این اتفاقات را پیش‌بینی نکرده بودند یا سیستم قضایی پیش‌بینی نکرده بود که زندانی‌های بیشتری را آزاد کرده و محکومین کمتری را زندانی کنند.

این استاد اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران با تأکید بر اینکه وقتی نادانسته‌ها و نا‌آگاهی در مورد یک بیماری زیاد است، باید پژوهش‌های مختلفی انجام شود تا دانش در مورد آن بیماری افزایش پیدا کند، اظهار کرد: «نیاز به پژوهش زیاد است؛ یکی از اصول اصلی پژوهش‌ها این است که اصول اخلاقی پژوهش‌ها رعایت شود. الان دنیا به دنبال تسریع تولید واکسن کرونا است، حدود ۱۲۰ گروه مختلف در حال پژوهش در مورد واکسن هستند، که تمامی این‌ها چالش‌های مختلفی را به وجود می‌آورد در حالی که قبلا چالش‌ها در این رابطه کمتر بود، چرا که گروه‌های اندکی برای هر واکسن کار می‌کردند.
 
وی افزود: موضوع کارآزمایی بالینی و حضور گروه‌های آزمون و کنترل نیز خود یک چالش است، یک کارآزمایی بالینی بزرگی در حال انجام است که سازمان بهداشت جهانی مدیریت آن را برعهده دارد و ایران عضو این کارآزمایی بالینی است.

رشیدیان با بیان اینکه مرحله پس از تولید واکسن نیز خود یک چالش عمده محسوب می‌شود، گفت: وقتی واکسن تولید شود باید بدانیم اولویت دریافت واکسن چه گروه‌ها و افرادی هستند؟ این‌ها نیز یک سری چالش اخلاقی است که در آن اولویت اخذ خدمت مطرح می‌شود. وقتی با امکانات اندک، مبانی عدالت و اصول اخلاقی داریم باید بدانیم چه کسی می‌تواند تصمیم بگیرد؟ در این راستا دولت‌ها تصمیم‌گیری می‌کنند، که چه کسانی در اولویت دریافت واکسن هستند.

وی افزود: در برخی از کشور‌ها، ۵۰ درصد مرگ در دوماه اول پاندمی در خانه‌های سالمندان رخ داد، در این کشور‌ها سیستم‌های درمانی به خانه‌های سالمندان نامه زدند که چنانچه فردی با علائم بیماری وجود داشت، انتظار دریافت خدمت نداشته باشند، برای اینکه یک تصمیم گرفته شود، اصولی وجود دارد، در این اصول نخست باید فرایند تصمیم‌گیری حفظ شود، مقدمات، دلایل تصمیم، رفع تصمیم و شفافیت تصمیم ذکر شود، گروه‌های ذی‌نفع در تصمیم‌گیری باقی بمانند و تضاد‌‎ها منافع هم کنترل شود. در توزیع منابع و امکانات محدویت‌هایی داریم در شرایط عادی این تصمیم‌گیری‌ها جواب‌گو است و در شرایط بحران، جواب‌گو نیستند.
 
در ادامه این نشست، حسین شقاقی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز با اشاره به رهیافت‌های تبیین‌انگارانه در پذیرش علم گفت: ما علوم جدید را پذیرفتیم و ملزومات آن را در زمان‌هایی مانند حال حاضر که بیماری کرونا گسترش پیدا کرده است رعایت می‌کنیم، چرا که این امر عقلانی است.

وی با بیان اینکه یک رویکرد طبیعت‌گرایانه در فلسفه تحلیلی پزشکی وجود دارد، گفت: در این رویکرد وقتی به سراغ یک بیمار می‌رویم این در واقع به سراغ یک بدن زنده می‎رویم، این بدن در عین حال یک جنبه نفسانی و هویتی نیز دارد. پیش از همه‌گیری بیماری وقتی به پزشک مراجعه می‌کنیم پزشک با بدن ما به مثابه یک بیمار مواجه می‌شود و هدف او این است که بدن سلامتش را باز بیابد در این راستا یک شرایط انتظامی نیز حاکم است و بیمار در بیمارستان باید یک سری الزامات را بپذیرد.

شقاقی بیان کرد: وقتی همه‌گیری اتفاق می‌افتد دیگر بدن بیمار موضوعیت ندارد، بلکه سلامت کل جامعه مطرح می‌شود و باید از انتشار گسترده بیماری جلوگیری به عمل بیاید. در اینجا اجتماع به مثابه بیمار دیده می‌شود و شرایط انتظامی و ایزوله بیمارستان در جامعه هم پیاده می‌شود رویکرد ما در این جا طبیعت‌گرایانه است که ممکن است، معضلاتی را به نیز به وجود آورد.

وی در ادامه با اشاره به لزوم وجود رویکرد ذهنی در یک بیماری گفت: دیوید سون در رابطه با ذهن می‌گوید نمی‌توان ذهن را تعریف کرد، اما می‌توان کارکرد‌های آن را برشمرد، التفات داشتن به برخی چیز‌ها و دوم معنی داشتن برخی امور کارکرد‌های ذهن هستند؛ در شرایط اپیدمی، پزشکی بدن، جامعه را در نظر می‌گیرد، لذا این سوال به وجود می‌آید که آیا می‌توانیم با کارکرد نفسانی بیماری را نیز مدنظر قرار دهیم؟ ما دو رویداد فیزیکی یا فیزیولوژیکی و رویداد‌های روانشناسی و نفسانی داریم که این دومی با رویداد‌های فیزیولوژیکی متفاوت نیستند، اما توصیف نفسانی از آن‌ها به وجود می‌آید که دلات به حالت‌های ذهنی دارند. مانند اینکه من به رنگ سبز یا مزه شیرین غذا علاقه دارم، رویداد‌های نفسانی دو ویژگی دارند، نخست اینکه هولیستیک بوده و آن را به شبکه‌ای از باور‌ها می‌کشانند که به یکدیگر مرتبط هستند و دوم اینکه هنجاری بوده و تابع یکسری از قوانین و باید و نباید‌ها است و تصمیم و ترجیح‌ها بر اساس این باید و نباید شکل می‌گیرند. ما قوانین روانشناسی نداریم تا بفهمیم که یک فرد چه کار می‌کند و تنها می‌توانیم بفهمیم رفتار فرد را تبیین کنیم در این باره چاره‌ای نداریم تا در کنار رویکرد علمی به پزشکی، رویکرد ذهنی، زبان‌شناسی و فهم عمل را داشته باشیم.

شقاقی با بیان اینکه به زبان هنر برای انتقال پیام، صدا و معنای جامعه را نیاز داریم، گفت: پزشکی در چارچوب پارادایم علمی و روش‌شناختی ویژه آن باید تداوم پیدا کند. مسأله اینجا است که در وضع اپیدمی در چارچوب اجتماعی منطق علم طبیعی و پزشکی بر سیاست‌گذاری کل جامعه حاکم شده و اینجا مخاطب اصلی سیاست‌گذاران کلان جامعه‌اند که باید در کنار تدابیر مراقبتی تابع منطق پزشکی، خود را محدود به حفظ بدن‌ها نکنند. شنیدن صدای جامعه نیازمند منطق فهم است. رسانه و هنر بستر مناسب برای شنیدن صدای جامعه است. این نیازمند میدان دادن و گشوده بودن سیاست‌گذاران دارد تا جامعه مجال یابد آگاهی و بلکه حتی ناخودآگاه خود را در قالب این رسانه آشکار کند. در عین حال که ممکن است سیاست‌گذاران با منطق علمی و پزشکی (در وضع ایده‌ئال)، شرایط سلامت جسمی جامعه را تضمین کنند، جامعه را نمی‌فهمند. این فهم چیزی غیر از علم بوده که موضوع کار پزشکی است؛ در فقدان فهم جامعه، به تدریج با واکنش‌هایی آگاهانه و ناخودآگاهانه از سوی جامعه مواجه خواهیم بود که تبعات آن ممکن است کمتر از همه گیری نباشد.

به گزارش ایکنا، علیرضا منجمی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مجازی نیز در این وبینار با بیان اینکه پاندمی ویروس کرونا ابعاد اجتماعی مختلفی دارد گفت: ما با در هم تنیدگی ارزش‌های اجتماعی با علم مواجه هستیم، تعدد مدل‌های اپیدمیولوژک بیماری کرونا موجب شده است به فلسفه، شباهت پیدا کند، مثلا برخی به ایزولاسیون معتقد هستند و برخی مخالف آن هستند. پیش‌بینی‌های کرونا ضد و نقیض هستند و شاهد‌های آن بسیار سستند. قبلا وقتی یک کارآزمایی بالینی را منتشر می‌کردند، می‌بایست از قبل مراحل گوناگونی را می‌گذراندند، اما الان هر کارآزمایی بالینی وارد بلاگ‌ها و رسانه‌ها می‌شود.

منجمی در ادامه با بیان اینکه بیماری کووید ۱۹ برخلاف تصور اولیه، ابعاد پیچیده‌ای دارد، گفت: مثلا لازم است به موضوع فلسفه و سلامت در رابطه با این بیماری بپردازیم. ما آمادگی رویارویی با این بیماری را نداشتیم. این مهیا بودن به موضوع دیرماندگی بهداشت در ارتباط است، باید تمایز بین بهداشت و امر پزشکی متوجه شویم که اولی مرتبط با جامعه و ارتقای سلامت است و دومی مرتبط با سلامت فردی، که در بیمارستان‌ها رخ می‌دهد، یکی از مشکلات ما در سیستم‌های سلامت این است که همیشه در هر زمان امر پزشکی از امر بهداشت اولویت بیشتری داشته باشد این موجب شده است تا دیرماندگی در امر سلامت به وجود آید.

وی با تأکید بر اینکه یک دیرماندگی در امر سلامت، در بین بهداشت و پزشکی وجود دارد، گفت: ما تعریف مشخصی از امر سلامت در نظریه، در عمل و در متدولوژی نداریم، ما به اندازه‌ای که برای درمان آماده هستیم برای سلامت و بهداشت آماده نیستیم، این صرفا به معنای کمبود امکانات نیست. برخی از دلالت‌ها برای دیرماندگی سلامت عمومی پنهان ماندن آن است و زمانی به این مسأله پی‌ می‌بریم که با یک بیماری مواجه می‌شویم در واقع وقتی وجود دارد به آن توجه نمی‌کنیم، هنوز کارورزی در امور بهداشتی شکل نگرفته و به نظام کلینیکال وابسته هستیم. پیشگیری و بهداشت را طبی‌سازی کرده‌ایم، طبی‌سازی استفاده از واژگان پزشکی برای تبیین امری غیر پزشکی است. به همین دلیل نظام‌های سلامت، بوق‌زن هستند و با هشدار به اعلام خطر می‌کنند تا مردم را متوجه خطر کنند، اعلام آمار‌های مرگ و میر در رابطه با کرونا هم در این راستا است. طبی‌سازی امر بهداشتی موجب افزایش مراجعات به بیمارستان‌ها می‌شود و دوم اینکه اضطراب سلامت را بالا می‌برد اضطراب سلامت شاید موجب بیماری نشود، اما ناخوشی در افراد را به وجود می‌آورد.
انتهای پیام
captcha