بررسی تأثیر کرونا بر معرفت
کد خبر: 3902547
تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۴
یادداشت/

بررسی تأثیر کرونا بر معرفت

عضو هیئت علمی گروه معرفت‌شناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در مطلبی به بررسی تأثیر کرونا بر معرفت پرداخت و گفت: تکثرگرایی معرفتی، بدین معنا که باورهای مختلف از اعتبار معرفتی و صدق یکسان برخوردارند، از منظر دانش معرفت‌شناسی، پذیرفتنی نیست و معیار عقلایی ندارد.

بررسی تاثیر کرونا بر معرفتبه گزارش ایکنا از قم، متن یادداشت مهدی عباس‌زاده، عضو هیئت علمی گروه معرفت‌شناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به شرح زیر است: بحث تأثیر یا عدم تأثیر کرونا بر معرفت، ذیل مبحث تأثیر عوامل غیر معرفتی بر معرفت قابل طرح است و این مبحث، یکی از مباحث فرعی اما مهم در معرفت‌شناسی است. عوامل غیرمعرفتی عواملی هستند که از جنس معرفت نیستند اما برخی معتقدند که بر معرفت مؤثرند، مانند اجتماع، فرهنگ، تمدن، ژنتیک و غیره.

معرفت‌شناسی پیشینی، معرفت‌شناسی نظری محض است و با معرفت نزد انسان بما هو انسان یا انسان منطقی و در مقام مفهوم (حیوان ناطق) سروکار دارد، اما با معرفت نزد انسان در مقام تحقق و دارای تجارب زیسته کاری ندارد. این معرفت‌شناسی، همانند منطق و ریاضیات، از اصول عام و ثابتی برای همگان برخوردار است، مانند معرفت‌شناسی عقل‌گرا در فلسفه جدید غرب، معرفت‌شناسی اسلامی، ولی معرفت‌شناسی پسینی، با معرفت محقق یا تحقق یافته نزد انسان و معرفت شکل گرفته سروکار دارد، انسانی که دارای تجارب زیسته است، مانند معرفت‌شناسی اگزیستانسیالیستی، فمینیستی، سیاه‌پوستی و …

آنچه محل بحث کنونی ماست، معرفت‌شناسی پیشینی است. عوامل غیر معرفتی مانند کرونا، تاثیر چندانی بر معرفت‌شناسی پیشینی ندارند. در معرفت‌شناسی پیشینی، معیار صدق و معیار توجیه باورها، واحدند و عام و لایتغیر. لذا معرفت‌شناسی‌های وجودگرایانه، زن‌گرایانه، سیاه‌پوستی و نیز معرفت‌شناسی کرونایی ممکن است قابل فرض باشند. اما این معرفت‌شناسی پسینی است، نه پیشینی و گفتیم که ما در اینجا به معرفت‌شناسی پیشینی می‌پردازیم.

اقسام تکثرگرایی

تکثرگرایی اقسامی دارد، مثل: تکثرگرایی دینی که در فلسفه دین بحث می‌شود، تکثرگرایی اخلاقی که در فلسفه اخلاق بحث می‌شود، تکثرگرایی سیاسی که در فلسفه سیاست بحث می‌شود، تکثرگرایی معرفتی که در فلسفه معرفت یا معرفت‌شناسی بحث می‌شود و … . آنچه محل بحث ماست، تکثرگرایی معرفتی است. سه قسم نه کاملا متمایز بلکه مرتبط، از تکثرگرایی معرفتی وجود دارد: ۱٫ توصیفی: افراد انسان به دلیل اختلاف در فرهنگ‌ها و ژنتیک، شیوه‌های مختلفی از رویه‌های معرفتی و استدلال‌آوری را به کار می‌گیرند. مثلا همانطور که دستور زبان‌ها مختلف‌اند، رویه‌های معرفتی و استدلال‌آوری نیز مختلف‌اند.

هنجاری یا دستوری: فرآیندهای معرفتی که انسانها باید به کار گیرند، واحد نیستند بلکه متکثرند و در عین حال همه به یکسان معتبر هستند.

مفهوم ـ سنجشی: مفاهیم معرفت شناختی مانند صدق و توجیه که در ارزیابی و سنجش باورهای انسان به کار می‌روند، از فرهنگی به فرهنگ دیگر مختلف‌اند و شیوه واحدی وجود ندارد، چون هر فرهنگی اصول پیشینی خود را بر این مفاهیم تحمیل می‌کند.

اخیراً در فضای مجازی اظهار می‌شود که پدیده «کرونا» و شیوع آن در جهان، باعث مجال ظهور بیشترِ «تکثرگرایی معرفتی» در جامعه انسانی می‌شود، زیرا این مسئله، مسئله بشریت است و افراد انسانی اکنون مجال این را یافته‌اند که دیگران را فارغ از گرایش‌های فکری آنها بنگرند. فارغ از اینکه ممکن است این پیش‌بینی درست از کار در نیاید، اما این اظهارنظر، بسیار مهم و قابل توجه به نظر می‌رسد و لذا بر اندیشه‌ورزان لازم است که این مسئله را بررسی و واکاوی کنند. به طور خلاصه، تکثرگرایی معرفتی به این معناست که افراد انسانی به عللی از جمله اختلاف در ظرف زمان و مکان، اختلاف در ژنتیک و قوای ادراکی، اختلاف در فرهنگ ها و تمدن‌های بشری و غیره، شیوه‌های متفاوتی در حل و تدبیر مسائل معرفتی و استدلال‌آوری پیش می‌گیرند و لذا دارای باورها و نظام‌های معرفتی مختلف و متفاوتی می‌شوند و چون به دلیل وجود زمینه‌های متفاوت مزبور، یک معیار ثابت و عینی برای اعتبارسنجی و صدق باورهای مختلف نمی‌توان یافت، پس باورهای بشری می‌توانند همگی به نحوی دارای اعتبار معرفتی یکسان باشند.

پذیرش تکثرگرایی معرفتی عملاً به «نسبی‌گرایی معرفتی» خواهد انجامید و نسبی‌گرایی معرفتی، دیدگاهی دارای تناقض ذاتی است، زیرا این نتیجه که «باورهای انسان نسبی هستند»، خودش یک باور است که اگر صادق فرض شود، در این صورت خودش نیز فاقد ثبات و عینیت خواهد بود، زیرا معیاری قطعی برای پذیرش آن وجود نخواهد داشت. علاوه بر این، برخی معرفت‌شناسان جهان به درستی دریافته‌اند که بدون در اختیار داشتن معیار ثابت و عینی که با آن بتوان به سنجش باورهای مختلف انسان‌ها پرداخت، عملاً نمی‌توان میان باور خوب (معقول) و باور احمقانه (نامعقول)، تفاوت معقولی قائل شد. در واقع، در تقابل با دیدگاه نسبی‌گرایی معرفتی، معرفت‌شناسان بسیاری هستند که در جست‌وجوی معیار ثابت و عینی برای تعیین اعتبار معرفتی و صدق باورهای مختلف هستند. از اینجاست که در معرفت شناسی، مبحثی به نام «معیار صدق» رخ می‌‌‌نماید. در مبحث معیار صدق، مسئله این است که با چه معیار و ملاکی می‌توان باورهای مختلف را سنجید و حقیقت را از خطا و آنچه حقیقت می‌نماید اما حقیقت نیست، تمییز داد؟

آرای مختلف در مورد معیار صدق

برخی معتقدند معیار صدق، «انسجام» در باورها و گفته های انسان است، بدین معنا که باور یا گفته‌ای صادق است که با مجموعه باورها و گفته‌های فرد، انسجام و سازگاری داشته باشد. در واقع، اگر تعارض میان دو باور وجود داشته باشد، طبعا یکی صادق و دیگری کاذب خواهد بود. اما در این باره باید گفت، انسجام در باور و گفتار، «نشانه» یا علامت صدق است، نه «معیار» و ملاک صدق. یعنی اگر باور یا گفتار یک فرد، صادق باشد، با مجموعه باورها و گفته‌های صادق او انسجام و هماهنگی هم خواهد داشت و تعارضی در باورها و گفته‌های او پیدا نخواهد شد. عده‌ای دیگر، معیار صدق یک باور را در «نتایج عملی» آن جستجو می‌کنند، بدین معنا که باوری صادق است که در عمل، کارآمدی داشته باشد و مفید واقع شود. اما در این باره نیز باید گفت که به هر حال ممکن است که باوری صادق باشد، لیکن نتیجه عملی مهمی نداشته باشد و یا حتی باوری کاذب باشد، لیکن تحت شرایطی خاص و برای عده‌ای خاص، در عمل، مفید و کارآمد واقع شود. در فلسفه‌های واقع‌گرا، معیار صدق صرفاً «مطابقت» است، بدین معنا که باوری صادق یا حقیقی است که با واقعیت خارجی مطابقت داشته باشد و باوری کاذب یا خطا است که با واقعیت خارجی مطابقت نداشته باشد.

نظریات دیگری نیز در مبحث معیار صدق ارائه شده است که از آنها عبور می‌کنم. از این بحث نیز می‌گذرم که به زعم معرفت‌شناسان، صدق باور نیز به تنهایی کفایت نمی‌کند، بلکه علاوه بر آن، باید «توجیه معرفتی» هم وجود داشته باشد، یعنی باید بر صدق باور، دلایل یا شواهد متقن نیز ارائه داد. در واقع، از منظر آنان، معرفت عبارت است از «باور صادق موجه» و لذا معرفتی که صادق و موجه نباشد، اصلاً معرفت به معنای دقیق کلمه نیست.

بنا بر نکات فوق، آشکار می‌شود که تکثرگرایی معرفتی، بدین معنا که باورهای مختلف از اعتبار معرفتی و صدق یکسان برخوداراند، از منظر دانش معرفت‌شناسی، پذیرفتنی نیست و معیار عقلایی ندارد، زیرا تنها باوری صادق است که مطابق با واقعیت باشد و لذا طبعاً باوری که مخالف با واقعیت باشد، نمی‌تواند صادق باشد یا حتی صادق فرض شود. بنابراین، معیار صدق و معیار توجیه باورها در معرفت‌شناسی پیشینی، ثابت و عام هستند و کرونا تاثیر چندانی بر آنها ندارد. اما مسئله تکثرگرایی معرفتی، دارای یک وجه جامعه شناختی نیز هست که ناظر به مبحث «تساهل و مدارای اجتماعی» است. به نظر می‌رسد، کاملاً ممکن است که گفته شود که ابنای بشر در شرایط کرونایی که همگی به یکسان درگیر آن شده‌اند، باید باورها و عقاید دیگران را تاب آورند و در کنار یکدیگر زیست مسالمت‌آمیز داشته باشند.

تساهل و مدارا

در واقع، تساهل و مدارای اجتماعی، به معنای تحمل و برتافتن باور و عقیده مخالف، یک اصل ضروری است، وگرنه برپایی اجتماع آرام و عاری از تنش ناممکن خواهد شد و هرگونه همزیستی مسالمت‌آمیز به مخاطره خواهد افتاد. در سنت اسلامی نیز اشارات و تعابیری در تأیید این معنا وجود دارد که انسان باید تحمل باورهای دیگران را داشته باشد و نباید باورهای خود را بر آنها تحمیل کند یا به نحوی زندگی را بر آنها دشوار سازد. طبعا در اینجا نیز خواه کرونا باشد و خواه نه، تساهل و مدارای اجتماعی لازم است، اگرچه طبعاً در شرایط کرونایی که همه افراد و آحاد باید یکرنگ و یک صدا، برای دفع و رفع این معضل تشریک مساعی کنند، تساهل و مدارای اجتماعی، اهمیتی مضاعف می‌یابد.

انتهای پیام
captcha