محسن علیاکبری، تهیهکننده سینما و تلویزیون در گفتوگو با ایکنا درباره جایگاه موضوعات استراتژیک در سینمای ایران و جهان اظهار کرد: این گونه سینمایی همانگونه که از نامش پیداست در تلاش است تا مباحث ایدئولوژیک، فرهنگی و سیاسی یک نظام پیشرفته را در قالب تصویر عرضه کند. این سبک فیلمسازی قادر به ریلگذاری مباحث کلان است تا اهداف نظام به واسطه آن اشاعه یابد و با توجه به این تعریف بهترین سینمایی که توانسته در این راستا گام بردارد سینمای آمریکاست.
وی افزود: در هالیوود برنامههای ۲۰ یا ۳۰ ساله کاخ سفید در قالب فیلمهای رئال یا انیمیشن ترسیم میشود اما متأسفانه ما در این زمینه خلع سلاح کاملیم و هیچ اثری که در آن افق بلندت مدت انقلاب ترسیم شده باشد را به جزء موارد استثنایی مشاهده نمیکنیم. این مسئله در حالی است که در دهه ۶۰ و ۷۰ آثار خوبی در این زمینه تولید شد و سینما در آن روزگار به واسطه حضور فیلمسازان جوانی چون ابراهیم حاتمیکیا، مجید مجیدی، رسول ملاقلیپور و... توانست از این فرصت به نیکی استفاده کند.
شعارزدگی، اتفاقی مرسوم در فیلمهای ایرانی
تهیهکننده فیلم دفاع مقدسی «بلمی به سوی ساحل» ادامه داد: آثار استراتژیک سینمای ایران دچار شعارزدگی شدهاند و این در حالی است که در شرایط فعلی نیازی به شعار یا بزرگنمایی نیست، بلکه کافیست واقعیاتها را ترسیم کنیم مثلاً شرکتهای دانش بنیان یکی از افتخارات اخیر کشور است، اما در هنر هفتم هنوز اقدامی در جهت تصویرسازی از آن رخ نداده است و توانایی هستهای یا موشکی نمودهای بارزی هستند که میتوان آثار فاخری درباره آن تولید کرد.
علیاکبری تأکید کرد: امروز تبلیغات گستردهای علیه جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که فعالیت هستهای یا موشکی ایران را خصمانه توصیف میکند این در حالی است که تسلیحات کشتار جمعی آنها بزرگترین خطر برای بشریت است، اما سینمای ایران در دو دهه اخیر نتوانسته آثاری تولید کند که در آن حقانیت ملت ایران ترسیم شود.
وی در پاسخ به این سؤال که سینمایی استراتژیک، شکلی دیگر از سینمای دولتی است؟ گفت: در غرب آثاری که در این حوزه تولید میشوند، عموماً فیلمهای پرفروشی هستند و مخاطبان آنها را سفارشی نمیدانند و حمایت دولت از این آثار خالی از اشکال است، اما کیفیت و جذابیت بصری شرط اصلی برای تولید فیلمهای استراتژیک است.
هجو در فیلمهای ایرانی
تهیهکننده فیلم «کتاب قانون» با بیان اینکه هنرمند همیشه باید پیشتر از زمانهاش گام بردارد، تصریح کرد: سینمای استراتژیک با تربیت هنرمندان پیشرو شکل میگیرد و ما در این زمینه درست عمل نکردهایم و متأسفانه 10 درصد مخاطبان از آثار هجو استقبال میکنند و 90 درصد مردم به علت محتوای نامناسب ترجیح میدهند به سینما نروند. در چنین شرایطی اگر فیلم مناسبی هم تولید شود در میان انبوه فیلمهای بیکیفیت دیده نمیشود و همین امر بیانگر آن است که سینمای ایران عقبتر از جامعه حرکت میکند.
وی افزود: در چنین شرایط دولت باید وارد عمل شود زیرا بخش خصوصی به دلیل محدودیتهای مالی و اقتصادی نمیتواند در حوزه استراتژیک فعالیت کند، پس باید ابزار و امکاناتی که در این عرصه لازم است در اختیار نیروهای متخصص و متعهد قرار گیرد تا در یک بازه زمانی ۱۰ ساله آثار فاخر تولید شود، زیرا با ساخت یک یا دو فیلم بلند در سال نمیتوان انتظار جریانسازی لازم در این زمینه را داشت.
تهیهکننده فیلم «استرداد» متذکر شد: نهادهای متولی سینما باید نگاهی به سینمای آمریکا داشته باشند تا دریابند آنها برای فیلمهای ایدئولوژیک خود چه امکاناتی را فراهم میکنند. در این آثار از ناو هواپیمابر گرفته تا جنگندههای پیشرفته در اختیار سینماگران است، اما گوشهای از این امکانات را هم نمیتوان در سینمای ایران مشاهده کرد.
مرزبندی نکنیم
وی با اشاره به ژانربندیهای غیرضروری در سینما تأکید کرد: اینکه تصور کنیم تنها در گونههای سیاسی یا جنگی میشود به موضوعات استراتژیک پرداخت اشتباه محض است در این زمینه میتوان به آثار ملودرام اشاره کرد و سبک زندگی که در برخی از فیلمها وجود دارد چیزی نیست که با آرمانهای اسلامی و انقلابی همخوان باشد، پس تبلیغاتی که در این حوزه صورت میگیرد، متناسب با اهدافمان نیست. این مسئله در سینمای کودک هم مشاهده میشود و مجموعه «هری پاتر» مثال عینی آن است و شاخصههایی که در این مجموعه وجود دارد بهطور ویژه اهداف آمریکاییها را تأمین میکند.
این تهیهکننده سینما درباره غفلت مسئولان سینمایی از تولید آثار استراتژیک توضیح داد: مدیرانی که در سالهای اخیر روی کار آمدهاند از اتاقهای پربار فکری بهره نگرفتهاند، زیرا همه متولیان امر دوست دارند بهترین عملکرد را داشته باشد، اما، چون سیاستگذاری حرفهای ندارد اقداماتشان کارکرد استراتژیک ندارد و نمیتواند کاریی چندانی برای فرهنگ و انقلاب داشته باشد. متأسفانه مدیران فعلی موفقیتشان را در گرو تعداد تماشاگر فیلمهای سینمایی میدانند و همواره به میزان فروش آثار استناد میکنند.
وی تصریح کرد: هنرمندان هم در عملکرد مدیران دخیلاند، زیرا هنرمندان باید مطالبهگر باشند و اگر این امر صورت نگیرد شائبههای مختلفی در مورد فضای هنری ایجاد خواهد شد، پس در این میان نقش هنرمند نیز غیرقابل کتمان است.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چرا هنرمندانی نظیر او دیگر آثاری چون «نردبام آسمان»، «اصحاب کهف» و «مریم مقدس» تولید نمیکنند گفت: متأسفانه نگاه مدیران سینمایی به هنرمندان ارزشی تحقیرآمیز است و دیگر فرصتی برای کار کردن برایمان ایجاد نمیشود. در این زمینه فیلم «وکیل مدافع» را مثال میزنم، سلما بابایی دختر شهید بابایی کارگردانی این اثر را برعهده داشته است و من تهیهکننده آن بود و برخوردها با این فیلم بسیار بد بود و من هنوز برای پرداخت دستمزد برخی عوامل با مشکل مواجهم، در چنین فضایی دیگر انگیزهای برای تولید آثار دفاع مقدسی وجود ندارد.
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام