به گزارش ایکنا از مازندران هفته دولت مبارک باد شهیدان رجایی و باهنر، روحتان شاد و مقرون رحمت الهی. اکنون ۴۲ سال است از انقلاب میگذرد و سنتی است که دولتمردان در هفتهای که به نام «دولت» نامیده شده خودشان را در معرض سوال خبرنگاران قرار میدهند و به بیان دستاوردهای خود میپردازند، اما کاش این هفته به هفته «دولت اسلامی» نامگذاری میشد تا دولتمردان بدانند مسئول اسلامیت جامعه را نیز بر عهده دارند و گزارش عملکردشان در حوزه فرهنگ و قرآن باید در صدر برنامههایشان باشد.
گذشته از بیان پروژههایی که هر سال در هفته دولت نامشان برده میشود و سالها نقل محافل نشستهای مطبوعاتی است و از این استاندار به آن استاندار و از این دولت به آن دولت دست به دست میشود، فارغ از قولهایی که بارها وعده داده شده باز در نشست مطبوعاتی با قولهای جدید مواجه میشویم تا جائیکه یک پیشکسوت رسانه میگوید رمقی به بیان هیچ مطلبی ندارم، چون گوش شنوا نیست و نوشتن ما نیز بیفایده شده است و...
اما حرف من هیچ یک از موضوعات مطرح شده نشست ظهر دیروز دوم مردادماه ۹۹ حسینزادگان استاندار مازندران با خبرنگاران نیست، بلکه حرف من بیان موضوعاتی است که همیشه غریب هستند و در این محافل اغلب نامحرم به حساب میآیند، روی سخنم با همه دولتمردان است، تیمی که نمایندگان عالی دولت در استانها را تشکیل میدهند و همینطور شخص رئیس جمهور.
از شما میپرسم وجه تمایز یک دولت اسلامی با دولت غیراسلامی چیست؟ همه ما میدانیم همه دولتها برای جادهسازی، پلسازی، رشد اقتصادی، اجتماعی طرح و برنامه و پروژههای زیادی دارند و قبل از انقلاب هم اقدامات عمرانی در کشور تعطیل نبود و همه دولتهای دنیا توجه ویژه به امور دنیایی مردم دارند، اما انتظار است که دولت اسلامی نسبت به تشویق به ترویج فرهنگ قرآنی و هدایت مردم در جاده طریقت و رشد معنویت دغدغهمند باشد در غیر این صورت چه تفاوتی با دیگر دول غیراسلامی دارد.
همه ما میدانیم انقلاب ما و پناه بردن مردم به امام خمینی(ره) به جهت انسانیت و معنویت امام (ره) بود و این معنویت باید در ابعاد شخصیتی و رفتاری و عملکردی مدیران نمودار شود.
امروز گویی بهرهگیری از فعالان فرهنگی و قرآنی و تمرکز به کتاب و سنت الهی در فرایند مدیریت کلان استان، جزء دغدغه دولتمردان نیست چرا که به ندرت دولتمردان عملکردی شفاف در عرصه ترویج فرهنگ قرآنی و سیره علوی و تعمیق اعتقادی در جامعه دارند، گویی فراموش کردند، آنها یک مسئول در دولت اسلامی هستند نه فقط یک دولت، اگر آنها با اسلام کار نداشته باشند اسلام با آنها کار دارد و برای آنها تکلیف مقرر کرده است. چرا که از نظر اسلام هرگونه دولتی که ناظر به دین و شریعت الهی نباشد، دولت غیردینی است، چرا که در دولت دینی؛ جهتگیری و اهدافش مستند به اراده الهی و متون دینی و براساس آن مورد ارزیابی قرار میگیرد.
نمیخواهم بحث مطول شود، اغلب استانداران گویی برای خود مسئولیتی در قبال تعمیق دیانت مردم قائل نیستند و صد حیف که ۹۹ درصد خبرنگاران در این باره چیزی نمیپرسند و تا کنون کمتر دیدهایم که در مصاحبه مطبوعاتی یا جلسات استانی، استاندار گریزی به دستاوردها و کارکرد خود در حوزه قرآنی و دینی بزند تا ما طعم توجه به امور معنوی را از زبان نماینده عالی دولت اسلامی بچشیم.
سخن من به مسئولان و کارگزاران نظام این است؛ اکنون حال فرهنگ اسلامی خوب نیست و سرعت سرایت بیماری دنیاگرایی در بین مدیران از کرونا سبقت گرفته و ضعف اعتقادات دینی در سطح مدیریتی، جامعه را با چالش مواجه کرده و روح عمومی جامعه از بروز سلطان فولاد تا سلطان زعفران از سلطان سکه تا سلطانها و سلطانزادههای استانی و شهری که هر روز قارچوار سبز میشوند، افسرده، نگران و دردمند است. گویی نیاموختیم رزق حلال چیست؟ پیام عاشورا را نیز دریافت نکردیم و نفهمدیم چرا مولایمان حضرت علی(ع) در ملاقات خصوصی چراغ بیتالمال را خاموش کرد. لذا بیش از پیش باید به فکر تربیت اعتقادی فرزندانمان باشیم. تاکید دارم قبل از اینکه دستگاههای فرهنگی و نهادهای انقلابی پاسخگوی وضعیت فرهنگ باشند مدعی اول باید شخص اول قوه مجریه و به دنبال آن استانداران باشند.
شاید نگاهی به مصاحبههای استانداران در سراسر کشور موید این مطلب باشد که کمترین دغدغه را نسبت به اوضاع فرهنگی و دینی استانشان دارند و اغلب بر این باورند که مقوله فرهنگ در رده کاری سازمانها و دستگاههای فرهنگی است نه استاندار.
دیروز حسینزادگان استاندار استان علوی مازندران نیز سخنی از عملکرد فرهنگی و پروژههای قرآنی نداشت و متاسفانه خبرنگاران از تعطیلی دو مرکز سی. ان. جی در یک شهر تا منطقه آزاد ویژه اقتصادی پرسیدند، ولی از عملکرد استاندار در ترویج ارزشهای دینی و قرآنی مهر سکوت داشتن! و این تازگی ندارد. دیروز خبرنگار ایکنا به علت نبود وقت اجازه سوال نیافت. هر چند در نشست قبلی دستور استاندار درباره تشکیل شورای قرآنی در استانداری به نتیجه نرسید.
یادداشت از علی پاداشی
انتهای پیام