روضه‌های خانگی را با فضای مجازی پیوند دهیم/ سوگواری مسبوق به معرفت و معطوف به عمل
کد خبر: 3921178
تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۱
در گفت‌وگو با ایکنا مطرح شد:

روضه‌های خانگی را با فضای مجازی پیوند دهیم/ سوگواری مسبوق به معرفت و معطوف به عمل

حجت‌الاسلام اکبری با بیان اینکه باید سوگواری امام حسین(ع) مسبوق به معرفت و معطوف به عمل باشد، گفت: بسیاری از سوگواری‌ها به تحول و تغییر در انسان منجر نمی‌شود، زیرا ریشه در شناخت ندارد. از این رو سوگواری باید مسبوق به معرفت و معطوف به عمل باشد تا بتوانیم از این سوز و گداز به تغییر رفتاری و سلوکی در جامعه برسیم.

محرم، سیدالشهدا(ع) و روضه واژگانی آشنا برای هر ایرانی مسلمان است که بار معنایی و عاطفی خاصی دارد. این واژگان برای هر شیعه تداعی‌کننده معرفت و برانگیزاننده احساسات است.

چندی پیش، در شُرف نزدیک شدن به ایام محرم، نزاعی شکل گرفت که یک سوی آن بر برگزاری مراسم به شکل سابق تأکید می‌کرد و سوی دیگر بر تعطیلی کامل مراسم‌ حضوری اصرار داشت. در این میان برخی از برگزاری مراسم در قالب رعایت تمام پروتکل‌های بهداشتی یا شیوه‌های دیگری همانند روضه‌های خانگی، مراسم عزاداری‌ به صورت مجازی و ... سخن به میان آوردند. فرمایش رهبر معظم انقلاب بر تبعیت کامل از دستورات ستاد ملی کرونا و برگزاری مراسم عزاداری در حسینیه امام(ره) صرفاً با حضور یک نفر، سایر نظریات را به سمت سویه واحدی سوق داد.

درباره اینکه این سه واژه چه احساسی را در انسان ایجاد می‌کنند و چگونه می‌توانیم این شور و احساس را به تغییر در رفتار سوق دهیم با حجت‌الاسلام بهمن اکبری، محقق و پژوهشگر و رایزن فرهنگی سابق ایران در عمان، به گفت‌وگو نشستیم. وی با تأکید بر گسترش روضه‌های خانگی در دوران بحرانی فعلی، معتقد است که این روضه‌ها با استفاده از ابزار و بستر فضای مجازی می‌توانند مخاطبان بیشتر و ارتباط بهتری با روضه‌های بزرگ داشته باشند. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

ایکنا ـ برای شروع بحث بگذارید از کلمات و واژگان آغاز کنیم. سه واژه محرم، روضه، سیدالشهدا(ع) چه احساسی در انسان ایجاد می‌کند؟

به هر حال همان طور که می‌دانید در علوم انسانی و الهیات موضوع ربط بین مفاهیم و پدیده‌ها از مسائل بسیار مهم است. ربط بین روضه، سیدالشهدا(ع) و محرم هم ربطی کاملاً وثیق و ناگسستنی است. وقتی ما روضةالشهدا و روضه را یاد می‌کنیم، از مفهوم محرم و سیدالشهدا(ع) به طوری تبعی یا به عبارتی تداعی معانی این حس و احساس را در ما برمی‌انگیزاند و ما هم به یاد سوگ عزای سیدالشهدا(ع) هستیم و هم قدرت، اقتدار، محبت و مودتی که امام(ع) در قیام خودشان ابراز کردند. به طور طبیعی این دو واژه در بستر زمانی ما عزای سیدالشهدا، یعنی محرم‌الحرام رخ داده و ما یک آشنایی را با این سه واژه و ربط وثیق آنها می‌بینیم.

ترجمان عینی عشق امام حسین(ع) در تاریخ

روز دوم محرم روزی است که امام(ع) به کربلا رسید و تا شب دهم در محیطی که در دو منزلی کوفه بود مستقر شد و در این موطن هم از صبح عاشورا تا ظهر و چند ساعتی از بعدازظهر نیز قیامی رخ داد و طومار حادثه کربلا پیچیده شد و عمق معنایی در این حادثه دیده می‌شود، گرچه تعداد روزها کم بود. از دوم محرم تا دهم و بهتر بگویم در نیم روز حادثه بزرگی در تاریخ رقم خورد که تاکنون پس از چهارده قرن هنوز با همان گرما و حرارت و محبت نسل به نسل منتقل شده و این وضعیت ترجمه‌ عینی این جمله است: «إنّ لِقَتلِ الحُسينِ حَرارَةً في‌ قُلوبِ المُؤمِنينَ لاتَبرُدُ اَبَداً».
 
ایکنا ـ با توجه به اینکه سال‌هاست روضه‌های خانگی محدود شده و سوگواری بیشتر در محافل عمومی بزرگ برگزار می‌شود. در دهه محرم گذشته این پیشنهاد مطرح شد که باید به سمت روضه‌های خانگی روی آورد. نظر شما درباره روضه‌های خانگی چیست و چگونه می‌توان مردم را به این سمت سوق داد؟

بسیار پیشنهاد خوبی است. دوستانی به نیکی اشاره کردند. درست است که ما ظاهراً داریم به چند دهه پیش به ویژه به قبل از انقلاب که روضه‌های خانگی جریان داشت برمی‌گردیم، اما با یک تغییر معنایی، مفهومی و ابزاری می‌‌توان اصلاحی در این نوع روضه‌های خانگی ایجاد کرد که بسیار با وضع معاصر ما مساوق و برابر باشد. حتماً با توجه به وضعیت کرونایی باید به روضه خانگی برگردیم و آنها را گسترش دهیم، اما با ابزاری که اکنون در اختیار ماست. در مسئله امکان ارتباط فراگیر در فضای مجازی، که کاملاً هم واقعی است، بستر ارتباط با سایر خانه‌ها نیز فراهم شده است.

حسینیه‌ای به فراخنای جهان اسلام

هر خانه می‌تواند یک حسینیه باشد و هر کدام از این حسینیه‌ها بر اساس بلندگویی که فضای سایبری و مجازی برای‌مان فراهم کرده می‌تواند به یک فضای عمومی تبدیل شود. در عین حال که ما در یک خانه حسینیه برگزار می‌کنیم، اما این حسینیه می‌تواند صدایش را به اندازه و به فراخنای کل جهان و نه تنها ایران برساند. به هر حال طرح برگشت به روضه‌های خانگی بسیار مناسب است اما با این فرض که کاربری این حسینیه‌های خانگی را با استفاده از فضای مجازی به یک فضای عمومی تبدیل کنیم.

به نظر من منبری‌ها، مداحان و کادر عزاداران و هیئت‌ها سال‌هاست یا حداقل در چهار دهه است که عادت ندارند در یک سطح کوچک کار کنند و به طور طبیعی حسینیه‌های بزرگ و جمعیت‌های چندصد نفره و گاهی هزار نفره داشته‌اند. باید اینها برگردند به اینکه بتوانند با محیط‌های کوچک هم همان طور که در قبل بوده، ارتباط بگیرند و ابزار ارتباطی هم می‌تواند برای ما این امکان را ایجاد کند که صدایمان به جاهای دیگر هم برسد. بنابراین بین یک خانه و یک حسینیه هزار نفره می‌‌توان با استفاده از این ابزار گره زد. بسیار برگشت پربرکتی خواهد بود که ما روضه‌های خانگی را احیا کنیم.

ایکنا ـ با توجه به اینکه دین اسلام بر حفظ جان انسان‌ها تأکید بسیاری دارد تا آنجا که حتی واجبی مانند حج نیز به شکل محدود برگزار می‌شود. دلیل مقاومت برخی در برابر این شیوه که شاید موقت هم باشد چیست؟

این یک بحث روانشناختی دارد. به این مفهوم که جوانان با یک هیجان، شور و علاقه‌مندی حضور در محیط‌های بزرگ حضور می‌یابند. این خاصیت جوانی است و به طور طبیعی وقتی حس می‌کنیم که چون درون جمع بزرگی هستیم توانسته‌ایم حالی و شوری پیدا کنیم. در حالی که این بحث در آغازش هم درست تربیت نشده بود، ما باید نسل عزادار خودمان را نسل اهل بکا قرار می‌دادیم نه اهل سروصدا. بکا هم حالتی روحانی و عرفانی است که در درون یک جوان باید طلوع کند.

امروز خیلی از اوقات شعرهای زیبایی خوانده می‌شود، بدون اینکه بخواهد با سر و صدا، آواز، سینه‌زنی و ... همراه باشد. حتی دکلمه شعرهای زیبا که شعرای جوان می‌گویند بسیار در ایجاد روح بکا، توجه، توسل و روح روضه تأثیرگذار است. در آغاز هم این درست تدبیر نشده بود، اما الان به طور طبیعی با توجه به اینکه انسان اسیر عادات است، بخش زیادی از جامعه به ویژه جوانان عادت یا اینگونه برای خودشان تصویر کرده‌اند که در جمع بزرگی حضور داشته باشند.

تحولی برای اهل بکا شدن یا جمعیت پرشور

فکر می‌کنم باید تحولی در جوانان، خطبا، مداحان و ... ایجاد شود و به این مسئله اشاره کنند که اهل بکا و توسل و توجه مهم بودن است، نه اینکه اهل ظواهر باشیم و در جریانی فقط ظواهر را در جمع نمایش دهیم و بعد فکر کنیم که آن نمایش و جمع باعث توجه و توسل ما می‌شود. این نسل را باید دوباره تربیت کرد و این تربیت‌پذیری هم واقعاً وجود دارد. مقاومتی که دیده می‌شود معمولاً از سوی متولیان هیئت‌هاست که همچنان رویکردی را از قدیم و حداقل چهار دهه است که تجربه کرده‌اند. برخی از این مسئولان هیئت‌ها عمرشان از چهل سال کمتر است و هر چه دیده‌اند در همین شور ظاهری حسینی بوده و فکر می‌کنند که باید آن را نگاه دارند. البته این در حالت خوش‌بینانه بود.

اگر بخواهیم از نگاه انتقادی هم توجه کنیم انتقاد جدی به آنها وارد است. گاه سخنانی از جانب افرادی که معمم یا مداح هستند بیان می‌شود و مطالبی می‌گویند که در شأن یک مسئول برگزاری عزاداری حسینی نیست؛ مثلاً اینکه ما برای حسین جان هم بدهیم بلااشکال است و طبق این تعبیر، اگر کرونا هم بگیریم و بمیرم، برای سیدالشهدا(ع) مرده‌ایم. برخی بدتر می‌گویند که کرونا جرئت ندارد به هیچ حسینیه‌ای که نام سیدالشهدا(ع) در آن برده می‌شود وارد شود.

سخنان فریبکارانه و فارغ از حماسه حسینی

اینها سخنان عوامانه و دقیق‌تر بگویم فریبکارانه است. هم عوامند و هم فریبکار؛ زیرا معنا ندارد که پروتکل‌های حفاظتی را رعایت نکنید و بگویید که ویروسی در یک محیط می‌آید و در محیط دیگری نمی‌آید. این حرف نسنجیده‌ است. حضرت امیر(ع) با سم مسموم شد. پس این نشان می‌دهد که زهر در بدن اثر کرد، هرچند امام معصوم بود و این خلاف طبیعت انسانی است که اثر نکند. در واقع این حرف‌ها عوامانه است و بسیاری از ائمه(ع) به واسطه خوراندن سم مسموم شدند و به شهادت رسیدند. اگر قرار بود سم و هر میکروب یا ویروسی در بدن انسان مؤمن تأثیر نگذارد، در امام معصوم به نحو اولی نباید تأثیر می‌گذاشت.

این سخنان یا جاهلانه و عوامانه است یا در گامی دیگر می‌توان گفت فریبکارانه است. نشان می‌دهد که دغدغه خاطر این دوستان دغدغه روح حماسه حسین نیست، بلکه داشتن محیطی برای ایجاد یک شو و به قول خودشان مراسم پرشوری که آن هم شوری که در سطح احساس و بدون عمق است. بنابراین اگر تحلیلی روانشناسانه داشته باشیم، ابتدا اینکه اینها به این گونه فضاها عادت کرده‌اند و دوم مبنای سخنشان کاملاً مبنای جهل و نادانی است و از کلام اسلامی و فقاهت اسلامی ‌بهره‌ای ندارد و در مقامی دیگر چه‌‌بسا بتوان واژه فریبکاری را برای این رویکردها یاد کرد.

ایکنا ـ شاید برخی از این مسئولان این دغدغه را دارند که اگر مردم به شیوه‌های جدید روی بیاورند و آنها را تجربه کنند، دیگر به مجالس و محافل آنها برنمی‌گردند. نظر شما در این باره چیست؟

نه، فکر می‌کنم اگر این دغدغه هم باشد، دغدغه منطقی‌ای نیست، علتش این است که اولاً در تاریخ سنت روضه‌خوانی، روضه‌داری و سوگواری سیدالشهدا(ع) از این دوره‌ها سخت‌تر هم دیده است. اساساً در اوایل قبر سیدالشهدا(ع) را مخفی و نابود کردند، در زمانهای مختلف تخریب می‌کردند و برخی از زمان‌ها زمین را آب می‌بستند که مزار امام حسین(ع) از خاطره‌ها گم شود. حتی گاهی آن را به مزرعه تبدیل کردند. اینها بر ما گذشته است، اما به هر حال آن توجه عمیق به عنوان یک سنت استوار جریان پیدا کرده است. این را دغدغه مقدسی می‌دانم، اما معتقدم که منطقی ندارد. از طرف دیگر معتقد نیستیم که ترک مطلق شود. رهبر معظم انقلاب به خوبی به این موضوع اشاره کردند که «رعایت پروتکل‌ها با اجرای مراسم» در فضای عمومی قابل جمع است.

اگر هم که فضای غیرعمومی است با استفاده از ابزار اطلاع‌رسانی و استفاده کردن از شبکه‌های اجتماعی و فضای وب می‌توان وبینارهایی را برگزار کرد و این امر چیز کمی نیست، زیرا می‌تواند به ما کمک کند و آرام آرام یاد می‌گیریم که اهل بکا حقیقی باشیم و سوگواری درست را داشته باشیم و حقیقت بر رفتار ما جریان پیدا کند. معتقد نیستم که اگر امکان برگزاری و شرکت در مراسم بزرگ را نداشته باشیم آرام آرام مردم امام حسین(ع) یا محرم را فراموش کنند. این سخن دغدغه کاملی نیست.

ایکنا ـ به نظر شما چه کار کنیم تا عزاداری امام حسین(ع) بیشتر منجر به تحول شود؟

امیدوارم که یاد بگیریم به عنوان واعظان و خطبا به تأمل در فلسفه قیام سیدالشهدا(ع) بیشتر اهتمام بورزیم. گاهی شما این حادثه و واقعه بزرگ را در حد ظاهر واقعه تحلیل می‌کنید پیامدهای این نوع تحلیل ظاهری خواهد بود. در مقام دوم ممکن است این حادثه را به تحلیل باطنی و کشف باطن آن بررسی کنید که این نیز در انسان تغییرات نفسی و باطنی ایجاد می‌کند.

در مقام سوم هم ممکن است که پدیده را در مقام باطنِ باطن تحلیل و تفسیر کنید که کارکردها، پیامدها و ثمرات آن نوع نگاه و تحلیل هم ویژه خودش است و انسان اهل سرّ کربلا می‌شود و رموز شهادت و شهدا را تبیین و تفسیر می‌کند. امیدوارم که خداوند به همه ما کمک کند که انسان‌هایی باشیم که اهل بکا بشویم، اهل سوز و گداز و سوگواری که باید مسبوق به معرفت باشد، چرا که اگر سوز و گدازمان ریشه در معرفت و شناخت و آگاهی و خردورزی درباره این رخداد نباشد، سوز و گداز معناداری نیست.

هم اهل بکا و سوز و سوگواری که مسبوق به معرفت است باشیم و هم معطوف به عمل باشد. خیلی از سوگواری‌هایمان معطوف به تغییر در ما نمی‌شود، چون ریشه در شناخت ندارد. بنابراین سوگواری مسبوق به معرفت و معطوف به عمل باشد تا بتوانیم از این سوز و گداز و مراثی در ایام محرم، به تغییر رفتاری در جامعه برسیم تا آن سوگواری در ما تغییر رفتار و سلوک ایجاد کند، اخلاق ما را حسینی کند و ما را گامی به عمل حسین نزدیک کند.

انتهای پیام
captcha